نامه ای به شهید
«بسم رب ا لشهداء و الصدیقین »
انگار همین دیروز بود چقدر زیبا و زود گذشت. مادر در انتظار مسافری با قنداقه ای کوچک به سر می برد مسافری که باید اولین ندایی که به گوشش می خورد تهلیل خداوند باشد تا تنها مقصد نهایی اش آفریدگارش باشد، مادرش با خوشحالی قنداقه را به پدرش می سپارد تا با صدای دل انگیزش ندای تهلیل را در گوش کودک بنوازد تا آرام یابد، روز ها کم کم می گذشت تا اینکه زمانش فرا رسیده بود که مادرش با آب و قرآن به دست او را رهسپار جاده علم و دانش نماید تا مدال علم را گردن آویز وجودش نماید، این کودک دبستانی بزرگتر می شد و چیز های بیشتری را فرا می گرفت ، چیز هایی که می توانست او را نا آرام تر از گذشته نماید و سرنوشت او را برای همیشه تاریخ عوض نماید، یک روز سؤا لی در باره رژیم موجود وکارهایی که این رژیم انجام می داد در ذهنش ایجاد شد و او را به فکر فرو برد که او را نا آرام تر می ساخت اما او باید جواب سؤالاتش را در جای دیگری می یافت باید به سفر دیگری می رفت سفری که علی رغم مخالفت خانواده بالاخره انجام شد پس او باید می رفت تا به جواب سؤالات اساسی اش دست یابد و همراه با ملائک به پرواز در آید .
مادرش دوباره آب و قرآن به دست او را تا پایان سفر شهادت و پرواز به سرزمین آلاله های بی قرار یاری می نماید دوباره انتظار شروع می شود این بار انتظار باز گشت از یک سفر ملکوتی این بار دیگر تمام شهر خانواده او بودند که به استقبالش می آمدند. مادر کفن کوچک فرزندش که قنداقه او بود در آغوش گرفته و با او نجوا می کند، دوباره برایش سرود لالایی می خواند.
اکنون ما نیز خواهران و برادران تو هستیم که می خواهیم همراه با مادرت سرود لالایی بخوانیم و در این سفر همراهیت نماییم تا آسوده تر بخوابی. و آمده ایم تا بگوییم اگر دیروز جسم و جان های شما را از بین می بردند امروز با تحریم ها و تبلیغات نادرست است که می خواهند فکر و روح انقلابی ما را از بین ببرند، اگر دیروز شما در عرصه جنگ وشهادت قدم نهادید امروز ما در عرصه علم و فرهنگ قدم نهادیم. آمده ایم تا پایدار و وفادار بمانیم و بار دیگربا تو عهدی محکم تر از گذشته ببندیم تا آسوده به سَفَرَت ادامه دهی و ما در نبودنت با عِلمِمان و همراهیمان با ولایت از این امانت محافظت خواهیم کرد واجازه نخواهیم داد برای لحظه ی کسی به سوی آن نظری افکند و تحریم ها ما را به چالش کشاند که عزت و کرامت خود را در زیر چکمه های استعماری لگد مال نماییم آنگاه به تعظیم در مقابل آنها بپردازیم . ما روزی این تبلیغات وارونه را بر باد فنا خواهیم داد و بار انقلاب را به سرمنزل مقصود و دست توانای قائم آل محمد (عج ) خواهیم سپرد. پس ای شهید آسوده و مطمئن به سَفَرَت ادامه بده و در سرزمین آلاله های بی قرار منتظرمان باش پس به امید دیدار …………