ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

اشعار شهید مجید محمد زاده

11 آبان 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

بودن

تو به هوای بودن، دل مرا شکستی

دل غمین ما را، تو سینه دست بستی

من که دگر نخواهم، در این جهان بمانم

بس است زندگانی، بس است عمر و پستی

 نظر دهید »

اشعار و معرفی شهید رمضان آفتابی

08 آبان 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

شهید رمضان آفتابی فرزند علی ولادت 1337 مشکان شهادت 19/10/1359 جاده ماهشهر آبادان محل خاکسپاری: گلزار شهدا

شهر مشکان دو اولین دارد
کز خداوندش آفرین دارد
دارد او اولین عقاقی را
رادمردی چون اشتیاقی را
بگرفته مثال گل در بر
منتظر بهر لاله های دگر
آفتابی بلند چون رمضان
اولین شاهد است بر مشکان
شاهدی نو شکفته در سی و هفت
دی پنجاه و نه زمشکان رفت
چه جوان بلند بالایی
وقت رفتن چو سرو رعنایی
چه بلندی بیاض گردن او
کبک مانست راه رفتن او
چشم آهو حجاب بر خود داشت
تا که چشمش به چشم او پنداشت
به کمان دو ابرویش می بست
زدل زار خستگان سر و دست
جعد مشکین او چه ظلمانی هیبتش هیبت سلیمانی
جیشی آن آفتاب مشکان شد شهر شیراز ز او گلستان شد
سوی ما شور می شود اعزام
تادل عاشقش شود آرام
پرو بالش فتاد روی تراب
نیست سایه برو مگر ز سحاب
بی کفن چون حسین مولایش
مانده نه ماه جسم زیبایش
مهر آمد به مهر اندر شصت
استخوانی زپازنی سر مست
کرد مشکان شکوفه بارانش
به روی دستهای یارانش
عازم قطعه شهیدان شد
دومین آفتاب مشکان شد.
شادی روح امام و شهدا صلوات 22/4/1393
منبع: دیوان خون نگار ، ص21-22-23

 نظر دهید »

چرا

03 آبان 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی


طلوع اولین امید در رگهای خونینم تو بودی
سکوت و اولین سوگند با پیکار خونینم تو بودی
از جنگ دل من با دل تو
هست بس افسانه های خفته در تابوت زتنهایی
که پیوستند دلها تا ابد با خون همداستان گشتند
بر این افسانه های نیک شد بس قصه های تنگ
بر این بیچارگی فریاد
بر این افتادگی فریاد
که دیگر بار قلب ما نخواهد بست پیوندی
برای تا ابد ماندن
از این بیدار خون در دشت دل پیداست
که دیگر نور امیدی نخواهد بود
از این افتادن مرد جوان پیداست
که دیگر ره بسوی پیری و فرزانگی ها هم نخواهد بود
چرا باید چنین باشد؟
که با تیری زپا افتیم
چرا باید چنین باشد؟
که دیگر جای گفتن نیست
خود حرفی جدا داریم
بهر هر محبت یا سکوت مطلق فردا
چرا باید چنین باشد؟
3/3/1356
#اشعار_شهید_مجید_محمد_زاده
منبع: مهین مهرورزان، غلامرضا شعبانپور، ص142.

 نظر دهید »

سفینه النجاه

02 مهر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

تقدیم به یکی از دوستانم که دردهایش را با جانم لمس می کردم و سخنانش آرامشم می داد و صبوریش اصالت انسان را در جانم زنده می کرد و برای التیام زخمهای دلش، گاهی با هم گریه می کردیم. حمید

قایقم

نشسته ای به گل به خون به بندر

قایقم

رسیده ای به اوج دریا

قایقم

تمامی وجود تو دریاست

قایقم تو دل زدی به دریا

گشته ای رها زبند بندر

رفته ای بسوی موج یکسر

رسته ای زآسمان بندر

قایقم تو ساحلی به دریا

دامن تو آستان دریا

قایق من ای گسسته هر بند

از حریم بی امید بندر

رفته ای تو روی پهنه آب

تا افق به موج موج دریا

سینه تو روی آب لغزید

کوسه ای زآب سر برکشید

قایقم سینه تو دادی به موج

تیغ کوسه از ره رسید

قایق من ای چراغ ساحل

ای رهائی غریق دریا

تیغ تیز کوسه خون آفرید

سینه قایق من را درید

گشته قایقم رها به دریا

شد وجود او همیشه جاوید چو دریا

قایقی ندارم اکنون به آب

گشته قایقم تمام دریا .

30/2/1359 . شب عربو .

اشعار شهید مجید محمد زاده، مهین مهرورزان، غلامرضا شعبانپور، ص203-204.

 نظر دهید »

زندگی

13 شهریور 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

برای زنده ماندن وقت بسیار است و ما تنها اگر کوشیم 

تا بیداد شیطان را به هم ریزیم

اگر دل را برای هوس بیهوده نفشاریم 

کلید درب هستی را 

برای خویش می آریم

اگر خواهی که با عطر شقایق ها 

شب ات صبح گردانی 

چرا با ساز هر نا کس به رقص آئی 

چرا دست ات بخون رادمردان بیالائی 

بیا از کاخ نخوت زیر، با گلها قدم بردار

و قلب خویش بر دریا بزن شاید 

کویر شهرک ما را پر از آب و علف سازی 

الا ای خار کن بر دست خود بنگر 

به داس قهر خود بشکاف 

قلب خائنان پست فطرت را 

و آنگه با دلی مست از غروری پاک 

قدم بگذار بر هر چمن خواهی 

منبع: مهین مهرورزان، غلامرضا شعبانپور، ص144 اشعار شهید مجید محمد زاده

 نظر دهید »

هرگز نمی آید بهاران

11 شهریور 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

هر گز نمی آید بهاران
در خانه های خالی ما
با این همه نامردمیها
هرگز نمی آید نسیم از روی احسان
با این همه نا مردم پایبند دنیا
من خسته ام از زندگی
از این همه درماندگی
دانم که هرگز هیچ ابری بر کویر هستی ماها نبارد
هرگز نمی آید بهاران
برجویبار و جشن یاران
دیگر امیدی نیست
شوری نیست، اینجا
دانم که دیگر در ضمیرم نیست پیدا
حرفی برای گفتن این گفتنی ها
تنها همه بر خویش نالیم
چون عمرها پیوسته رفتند
از زندگی سودی نبردیم
دیگر نمی آید بهاران
بر جویبار و جشن یاران
هر گز نمی آید بهاران
هر گز نمی آید بهاران
منبع: مهین مهرورزان، غلامرضا شعبانپور ، ص176 اشعار شهید مجید محمد زاده

 4 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟