هرگز نمی آید بهاران
11 شهریور 1398 توسط یا کاشف الکروب
هر گز نمی آید بهاران
در خانه های خالی ما
با این همه نامردمیها
هرگز نمی آید نسیم از روی احسان
با این همه نا مردم پایبند دنیا
من خسته ام از زندگی
از این همه درماندگی
دانم که هرگز هیچ ابری بر کویر هستی ماها نبارد
هرگز نمی آید بهاران
برجویبار و جشن یاران
دیگر امیدی نیست
شوری نیست، اینجا
دانم که دیگر در ضمیرم نیست پیدا
حرفی برای گفتن این گفتنی ها
تنها همه بر خویش نالیم
چون عمرها پیوسته رفتند
از زندگی سودی نبردیم
دیگر نمی آید بهاران
بر جویبار و جشن یاران
هر گز نمی آید بهاران
هر گز نمی آید بهاران
منبع: مهین مهرورزان، غلامرضا شعبانپور ، ص176 اشعار شهید مجید محمد زاده