خواص نمک
✍️پیامبراکرم (ص):
ای علی!غذای خودرابانمک آغازکن چرا که درنمک درمان هفتاد درداست
✨دیوانگی
✨خوره
✨پیسی
✨گلودرد
✨دنداندرد
✨دل درد
? وسائلالشیعة ج۲۴،ص۴۰۶
✍️پیامبراکرم (ص):
ای علی!غذای خودرابانمک آغازکن چرا که درنمک درمان هفتاد درداست
✨دیوانگی
✨خوره
✨پیسی
✨گلودرد
✨دنداندرد
✨دل درد
? وسائلالشیعة ج۲۴،ص۴۰۶
✍️امروزه خیلی از مردم از مشکلات بیخوابی و کم خوابی رنج میبرند. علت اصلی این مساله این است که سبک زندگی ما مناسب با بدن ما نیست. خداوند متعال عشاء (سیاهی شب) را برای خوابیدن و بین الطلوعین (ابتدای اذان صبح تا طلوع آفتاب) را برای بیداری قرار داد. اما عموم مردم تا نزدیک نیمه شب بیدار و روزها را میخوابند.
امام صادق علیه السلام میفرماید:
«خواب صبحگاهی شوم است، روزی را طرد و رنگ پوست را زرد و زشت و دگرگون خواهد کرد و این خواب، خواب هر آدم شومی است. زیرا خداوند متعال روزی را بین طلوع فجر و طلوع خورشید تقسیم میکند پس، از این خواب برحذر باش.»
?من لایحضره الفقیه، ج۱، ۵۰۲”
? از طرفی خواب قبل از ظهر که به خواب قیلوله شهرت دارد و سنت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله است، ترک شده و این باعث میشود ضررهای زیادی به بدن وارد شود.
?امام صادق علیه السلام میفرماید:
«شخصی به خدمت حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض كرد که من حافظه قوی داشتم و اكنون فراموشی بر من غالب شده است. حضرت فرمودند كه آیا خواب قیلوله میكردی و حال ترک كردهای؟ گفت: بلی. حضرت فرمودند كه باز خواب قیلوله بكن. چنان كرد و حافظهاش برگشت.»
?حلیة المتقین، ص۱۷۰
حضرت آیتالله بهجت (قدسسره):
یکی از نقشههای کفار این است که پسرها و دخترها، از پدرها و مادرها جدا شوند، و مردم را از روحانیون جدا و به آنها بدبین کنند، ولو به اینصورت که افرادی را به لباس روحانیت ملبّس کنند و در مَلأ عام و مجامع عمومی، کارهای خلاف انجام دهند تا مردم از روحانیون بیزار شوند.
? در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۴۷
در اینجا بهترین فرصت به دست آمده بود و رفتار ننگین یزید این بهانه را به دست حضرت زینب ( سلام الله علیها) دادتا او ودودمان بنی امیه را برای همیشه تاریخ رسوا کند و قدرت تو خالی ستمگرتاریخ اسلام را درهم شکند و این درس رابه همه زنان آزاده بلکه مردان روزگار بدهد از اینرو درنگ را جایز ندانست و برای سخنرانی کوتاه خود از جای برخاست ودر ابتدا سخنرانی خود را با حمد ستایش خدا و سلام وصلوات بر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آغاز کرد و آنگاه فرمود:
«الحَمدُللهِ رَبِّ العالمین و صلّی اللهُ علی رسولهِ وآله اجمعین، صَدَقَ اللهُ سُبحانهُ «ثمَّ کانَ عاقبةُ الذینَ اساؤاالسوآی أن کذَّبوا بایات اللهِ کانوا یَستَهزءونَ»(سوره روم، آیه 10) أظنَنتُ یا یزیدُ حیثُ اَخَذتَ عَلَینا أقطاره الارضِ وَآفاقَ السّماءِ فَأصبَحنا نُساقُ کَما نُساقُ الاُساری أن بِنا عَلَی اللهِ هواناً وَبَکَ علَیهِ کَرامةً ؟وَ اِنَّ ذلکَ لِعظمٌ خَطَرَکَ عندَهُ فَمَشَختَ بأنفَکَ وَ نَظَرتَ فی عَطفَکَ؟ جَذلانَ مسروراً حَیثُ رأیتَ الدُنیا لَکَ مُستَوثَقَةً وحینَ صَفالَکَ ملکنا وسُلطانُنا ؟فَمَهلاًمهلاًأنسَیتَ قَولَ اللهِ عزوجلّ :« و لا تَحسَبَنَّ الذینَ کَفَروا إنّما نُملی لَهُم خَیرٌ لأنفسهم إنّما نُملی لَهُم لِیَزدادوا إنّما و لَهُم عَذابٌ مُهین »أین اللعل یابن الطَّلقاءِ تَحذیرُکَ و حرایرُکَ و امانُکَ ؟سُوُقکَ نباتَ رسول الله سَبایا ؟قَد هتَکتَ سُتُورَهُنّ، و أبدیت وُجُوهَهُنَّ ؟تَحدوبِهنَّ الأعداءِ مِن بَلَدٍ الی بَلَدٍ ویَستَشرفُهُنَّ أهلَ المناهِلِ والمَناقِل ؟ویَتَصَفّحُ وجُوههُنَّ القریبا والبعیدَ والدنیُّ والشریفُ؟وَلیسَ مُعَمُهنَّ مِن رجالِهِنَّ وَلیُّ وَلامُن حِماتِهنَّ حمیًّ؟ کیف یُرتجی مُراقبةُ مَن لَفَظَ فُوه اکبادالأزکیاءِ؟ وَ بَنتُ لَحمهُ مِن دماءِ الشُهداء ؟وکیفَ یَستَبطَاُ فی بُغضُنا أهل ُالبیتِ مَن نَظَرَ إلینا بالشَّنَفِ و الشّنانِ؟ وَالإحَنِ و الاُضغانِ ؟ثمَّ تَقولَ غَیرَمتأثّمٍ وَلا مُستَعظمٍ :« لأَهَلُّوا واستَهَلّوا فَرَحاً ثُمَّ قالوا یا یزیدُ لاتَعثَل » مُنتَحیاً علی ثَنایا أَبی عبدالله سَیّدالشَباب أهل الجَنّه تَنکُسُها بِمَحضرَتِکَ؟«وَکَیفَ لا تَقولُ ذلک وَقَد نَکأت القرحةُ إستأصَلَت الشافَةُ باراقَتِکَ لِدماءِ ذُریَّةمُحمَد وَنُجُومِ الارضِ مِن آل عَبد المطلب ؟ وتَهتُفُ بأشیاخِکَ؟ زَعَمتَ أنَّکَ تُنادیهِم فَلترونَ و شیکاً مَوردهَم ،ولَتَوَدُّنَ أنّکَ شَلَلتَ وبَکَمتَ وَلَم تَکُن قُلتَ وَفَعَلتَ ما فَعَلتَ؟ ؛ستایش خدای راکه پروردگار جهانیان است،ودرود خدا برمحمد وخاندانش همگی به راستی که خدای سبحان درست فرموده که می گوید «سرانجام کسانی که عمل زشت انجام داده وکار بد کردند بد انجامی انجامد که آیات خدای رادروغ شمرده وآنها را مسخره واستهزاءمی کنند »ای یزید !آیا چنان پنداری اینک که فضای آسمان وزمین راتنگ کرده ای ما راهمانند اسیران به هر شهر ودیار سوق داده وکشانده ای ،مانزد خدا خوار وزبون هستیم وتو درپیشگاه خدا گرامی وعزیز هستی؟ واین تسلی که برما پیدا کردی به خاطر مقامی است که درپیش خدا داری؟ و به همین جهت باد به دماغ انداخته وبا غرور نخوت به اطراف خود می نگری ومسرور وشادمانی ازاینکه می بینی دنیا بروفق مراد وکام تو است و کارها طبق دلخواه توروبه راه شده وملک وپادشاهی ما برتو صاف وهموار گشته است !اندکی آهسته تر وآرامتر مگر گفتار خدای عزوجل را فراموش کرده ای که می فرماید:«آنان که کافر شده اند گمان نکنند مهلتی که ما به آنها داده ایم برای ایشان خوب است.(وخیر آنها را خواهیم)بلکه ما آنها را مهلت دهیم تابرگناه خود بیفزاید وعذابی خوار کننده درپیش دارند .»
ای پسر آزادشدگان آیا این قانون عدل و انصاف است که زنان وکنیزان خود را پشت پرده جای دهی ولی دختران رسول خدا را به صورت اسیران بدین سوی وآنسو ی کشانی؟پرده حجاب ایشان رابدری وسر ورویشان رابگشایی ودشمنان ،ایشان را ازشهری به شهری ببرند وافراد بیگانه وفرومایه چهره آنان رابنگرند؟نه مردی برای سرپرستی آنان به جای گذارده ای ونه حمایت کننده ای دارند ! آری چگونه می توان امیر عاطفه ودلسوزی داشت از کسی که جگر پاکان را بجود؟و ازدهان بیرون افکند؟ وگوشتش از خون شهیدان کربلا روئیده شده؟ و چگونه از دشمنی وعداوت نسبت به ما کوتاهی کند کسی که همواره با دیده بغض و کینه به ما نگاه می کند ؟وآنوقت با کمال گستاخی وبی باکانه وبدون آنکه عمل خود را گران بدانی اجدادخود رابه یاد آورد واین درحالی بود که با چوب برثنایای امام حسین (علیه السلام )سید جوانان اهل بهشت می زد قرائت می کرد.آنگاه حضرت زینب(سلام الله علیها ) فرمود:چرا چنین نگویی؟تویی که باریختن خون فرزندان پیغمبر وستارگان خاندان عبدالمطلب زخم دل را جریحه دار کردی وریشه ما را سوزاندی؟اکنون بزرگان خودرا صدا می زنی ؟و می پنداری که آنها را می خوانی (واز آنها ناز وآفرین می خواهی؟)غافل ازاینکه خودت نیز به زودی به آنها ملحق می شوی و می پیوندی وآن وقت در آنجا آرزو می کنی که ای کاش دستت خشک شده بود وزبانت لال گشته شده بود وآنچه را گفتی نمی گفتی وآنچه را کردی انجام نمی دادی ».(ابراهیم، بابایی ، آملی ، پیام آوران کربلا)
هنگامی که زنان کوفه با مشاهده اوضاع واحوال کاروانیان حسینی گریه می کردند و گریبانهای خودرا چاک می کردند و مردانشان با آنها همراهی می کردند و بی تابیها می کردند ، حضرت زینب (سلام الله علیها)به مردم نهیب زد که خاموش باشید !با این نهیب، نه تنها آن جماعت انبوه ساکت شدند بلکه زنگ شتران نیز از صدا افتاد آنگاه حضرت زینب (س)پس از حمد و ستایش پروردگار و درود بررسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به آنان فرمود:
«أمّا بَعدُ یا أهلَ الکوفة ،یا أهل الخَتلِ و الغَدرَ و َالخَذل،الافَلارَقأب العَبرَةُ ، و لا هَدَأت الزَّفدةُ ، إنّما مَثَلَکُم کَمثلِ الّتی نَهَضت غَزلَها مِن بَعدِ قُوةٍ أنکاثاً تَتَّخِذونَ أیمانکُم دَخَلاً بَینَکم هَل فیکُم اِلّا الصَّلَف وَالعُجبَ وَالشَنَف،والکذَبَ ووَمَلَقَ الاصاءِوَغَمزَ الاغداءُ! أوکَمر عَیَ علی دَمنهٍ.أو کَخَضَّه علی مَلحُودةٍ،ألا، لِبئسَ ما قَدَّمت لَکُم أنفُسَکُم أن سَخِطَ الله علَیکُم وفی العذابِ انتُم خالِدون أتبکونَ أخی! أجَل و اللهِ فَابکوا فانّکُم أحریاءُ بالبکاء ،فابکُوا کثیراً وأضحَکُوا قَلیلاً فَقَد بُلیتُم بعارها ومُنیتُم بشنارها وَمَن تَر حضوها شَباب أهل الجنّة ومعادِ حربکُم، و مَنزَّ سِلمکُم وآسی کُلمِکُم و مَفزَع نازلیکُم،والمرجَعُ الیه عِندَمقاتِلَتکُم وَمَدَرَةِ حُجَجِکُم و مَنار مَحَجَتکَم ،ألا ساءً ما قدَّمَت لَکُم أنفُسَکُم وساء ما بَرزونَ لیوما بَعثِکُم.فَتعساًتعساً،و نکساً نکساً،لَقد خابَ السّعیُ و تبّت الأیدی وَخَسِرَت الصفقَهُ .و بُؤتُم بِغضَبٍ من الله و ضُرِبَت علیکُم الذلّة والمسکنةُ، ای مردم کوفه! ای جماعت نیرنگ وافسون و بی بهرگان ازغیرت !اشک چشمتان خشک مباد و ناله هایتان آرام نگیرد، مثل شما مثل آن زنی است که تار وپود در هم بافته خود را به همریزد و رشته های آن رااز هم بگسلد، شما سوگندهایتان را دست آویز فساد ونابودی خود قرار دادید. شما چه دارید جز لاف،غرور، دشمنی ودروغ ؟و بسان کنیزان خدمتکار ،چاپلوسی و سخن چینی کردن؟ و همانند سبزه ای که از فضولات حیوانی تغذیه کند وبرآن می روید و یا چون نقره ای که روی گورها را بدان زینت وآرایش کنند؛دارای ظاهری زیبا ولی درونی زشت و ناپسند!برای آخرت خود چه بد توشه ای اندوخته واز پیش فرستادید تا خدای را به خشم آورید و عذاب جاودانه او را به نام خود رقم زنید !آیا شما (شمایی که سوگند هایتان رانادیده گرفتید و پیمانهایتان را گسستید )برای برادرم حسین گریه می کنید ؟بگریید که شما شایسته گریستنید، بسیار بگریید واندک بخندید که ننگ (این کشتار بیرحمانه ) گریبانگیر شماست ولکه ننگ ابدی بردامان شما خواهد ماند ،آنچنان لکه ننگی که که هرگز ازدامان خود نخواهید شست.
و چگونه می خواهید این لکه ننگ را بشوید در حالی که جگر گوشه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و سید جوانان بهشت را به افسون و نیرنگ کشتید؟همان کسی که درجنگ پناهگاه شما بود و درصلح مایه آرامش و التیام شد. و نه به مثابه زخمی که با دهان خون آلود به روی شما بخندد. در سختیها ودشواریها امیدتان به او بود و درناسازگاریها وستیزه ها به اوروی می آوردید آگاه باشید که توشه راهی که ازپیش برای سفر آخرت فرستادید بد توشه ای بود وبار سنگین گناهی که تاروز قیامت بردوشهایتان سنگینی خواهد کرد گناهی بس ناپسند وبزرگ است نابودی باد شمارا،آنهم چه نابودی !وسرنگون باد پرچم شمارا،آنهم چه سرنگونی! تلاش بی ثمرتان جز ناامیدی ثمر نداد دستان شما برای همیشه بریده شد وکالایتان حتی در این بازار دنیا زیان کرد خشم الهی را به جان خریدید و مذلت وسرافکندگی شما حتمی شد »(ابراهیم، بابایی آملی، پیام آوران کربلا، چاپ اول، بی جا، نجبا ،1381، صص23-20 .)
رفته بودیم برای بسته بندی آجیل رزمنده ها، خواهرش روی یک کاغذ نوشت: خدایا می شه این بسته آجیل به دست برادرم محمد حسین ربانی نژاد برسه؟! داداش! یه یادی هم از ما بکن، خیلی دلمون برات تنگ شده. این نوشته را تا کرد و گذاشت توی یک بسته. چند روز بعد که محمد حسین آمد مرخصی -، گفت: «برای خواهر خودم یه سوغاتی آوردم»گفتم:«خب، ببینم». قبول نکرد تا خواهرش آمد و گفت: حالا چی هست؟» محمد حسین دست کرد توی جیبش و یک بسته آجیل در آورد. اصلا باور کردنی نبود. همان بسته آجیلی که برابی محمد حسین نوشته بود، به دست داداشش رسیده بود و حالا او، این بسته رو برای خودش سوغاتی آورده بود. شادی روح همه شهدا و شهید محمد حسین ربانی نژاد صلوات .
راوی: مادر شهید. زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص108