ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

شهید محمد طهماسبی

12 آبان 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

آن گاه که چشمان زیبای خود را به دنیای خاکی گشود، سبد سبد شادمانی را به خانه ارمغان آورد. به عشق حضرت مصطفی (س) نام زیبای«محمد» را برای او برگزیدند و با نوای زیبایی اذان و اقامه در گوشش زمزمه کردند تا از همان کودکی الهی بزرگ شود و در مسیر خدا گام بردارد. محمد 1/6/1319 در شهرستان نی ریز دیده به جهان گشود و دوره ابتدایی را در دبستان دکتر شریعتی استهبان سپری کرد. سپس ترک تحصیل نمود و به شغل آزاد پرداخت. سال 1357 به استخدام اداره محیط زیست شهرستان نیریز در آمد و صادقانه مشغول خدمت به مردم شریف منطقه شد. شهید طهماسبی معتقد بود که حفظ محیط زیست می تاند نوع بشر را از خطر نابودی نجات دهد و می گفت: هرچه قدر ما در راستای حفظ محیط زیست تلاش کنیم و طبیعت خدادای را با طراوت و شاداب نگه داریم، قطعا زندگی همراه با سلامتی و نشاط بهتری خواهیم داشت.

آری! شهید طهماسبی با آگاهی از این مسئولیت خطیر، فعالانه در اداره محیط زیست نی ریز در مناطق روستایی و دور افتاده خدمت کرد. برای شش فرزند دلبندش پدری مهربان و دلسوز بود و با مردم رفتاری کاملا محترمانه و مؤدبانه داشت. فردی وظیفه شناس و به کارش پایبند بود و از وجدان کاری بالایی برخوردار و با همکارانش رفتار و برخوردی انسانی داشت. در تاریخ 14/1/1371 هنگام مأموریت در منطقه حفاظت شده بهرام گور نی ریز در کمین سوداگران مرگ و سربازان شیطان گرفتار شد و با تیر نفاق مظلومانه به شهادت رسید . پیکر مطهرش در گلزار شهدای نی ریز به خاک سپرده شده است.

روحش شاد و نامش جاودان . شادی روحشان صلوات.

منبع: مهین مهرورزان، غلامرضا شعبانپور، ص755

 6 نظر

بازنویسی حدیث تفکر از شرح چهل حدیث امام خمینی(ره)

12 آبان 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

به یاری خدا و ائمه(ع)
اولین چیز برای مبارزه با هوا و هوس ها در راه رسیدن به خداوند و نزدیک شدن به او تفکر است. تفکر یعنی ما در طول شبانه روز نه زیاد بلکه خیلی کم توجه کنیم، به نعمتهایی که خداوند به ما داده است. از یک طرف دست، پا، چشم، گوش، عقل، وسایل زندگی، رفاه، امنیت، غذا، هوا و… که هر کدام از اینها یک کاری انجام می دهند. مثل: دست که وسیله کار خیر، زبان وسیله صحبت های خوب و امید بخش، گوش وسیله شنیدن صدای خوب و قرآن است. از طرف دیگر پیامبران و امامان، با پیام ها و کتاب هایی آمدند که در آنها بعضی چیزها را حرام بعضی ها را حلال و از بعضی کارها نهی کرده اند. در این راه نیز بسیار شکنجه و کشته شده اند این همه به چه دلیل بوده است؟
به بیان دیگر این همه نعمت و هدیه ای که خداوند (صاحب) به ما داده برای چیست؟ آیا برای این است که این چند روزی که در دنیا زندگی می کنیم فقط خودمان را با اینها سرگرم کنیم و به جمع آوری ثروت، تفریح، گردش، آزار و اذیت مردم بپردازیم و هیچ کاری انجام ندهیم؟ اگر ما این گونه زندگی نمایم، زندگیمان حیوانی است چون آنها نیز همین کارها را انجام می دهند.
یا اینکه نه این نعمتهایی که به ما داده برای یک هدف مهم و بزرگتری بوده است که در قبالش چه کاری باید انجام دهیم؟ پس باید وظیفه خودمان را بدانیم به اینکه صاحب نعمت را فراموش نکینم، مغرور نشویم، کارهایی که از ما خواسته انجام دهیم، پیام هایی که برای ما می فرستد، به اشخاصی که از ناحیه او می آیند توجه و اعتماد کنیم، اعمال درست انجام دهیم؛ چرا که از ما حساب و کتاب این نعمت ها را می خواهد که اگر به خوبی از نعمت ها استفاده کردیم، خوش به حالمان که پاداشمان باغ های بهشت است، اما اگر درست استفاده نکرده باشیم بد به حالمان که تنبیهمان زندان جهنم است.
حال انبیاء و ائمه(ع) که با این کتاب ها و پیام ها می آمدند مگر دشمن ما بودند که از این نعمت ها استفاده نکنیم؟ یا اینکه وسیله بهتر و راهی که بتوانند ما را متوجه صاحب نعمت کنند و دچار غفلت نشویم نمی دانستند؟
پس فکر کردن به این دلیل اولین چیز است که سبب توجه ما به نعمت ها شود سپس به مخالفت با هوا و هوس ها برخیزیم، همان چیزهایی که یا دلمان آنها را می خواهد یا وادار به انجام آن می کند. (پول، مقام، شهرت، آزار و اذیت مردم، دروغگویی..) و رسیدن به جایی که تنها حرف ها و صحبت های خدا برایمان مهم باشد؛ به این دلیل که صاحب اختیار ما و صاحب این نعمت هایی است که در اختیار ما قرار داده است.
پس چگونه است؟ وقتی شخصی به ما محبت می کند، نعمتی می دهد، خیلی از او تشکر می کنیم به خاطر نیاز آینده، ترس از کیفر و یا به خاطر پاداش سعی در انجام دستورات او داریم، خداوند نیز همین گونه است. پس شایسته است به مخالفت با هوا و هوس ها در راه رسیدن به او بپردازیم.
#باز_نویسی_مجدد_حدیث_تفکر_ص27
منبع: باز نویسی شرح چهل حدیث امام خمینی(ره)

 2 نظر

انتظار وصال مهدی (عج)

12 آبان 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

ای مهدی عزیز!
یعقوب پس از چهل سال فراق و انتظار به یوسفش رسید، پس ما کی به وصال تو می رسیم؟ آیا دوازده قرن صبر و انتظار کم است؟ به راستی چه سخت است انتظار! چه طاقت فرساست بی حضور تو زندگی در این عصر پر آشوب! قرنهاست که جنایت پیشگان و چپاولگران، ظلمت و خیانت را به اوج رسانده و پیوسته جهل و تاریکی را در آستینهایشان می پرورانند.
مولای مهربان! آنها به یُمن وجود نازنین تو روزی می خورند، اما تیشه بر ریشه شجره اسلام و قرآن می زنند. آخر پایان این همه ظلم و بیداد کی فرا می رسد و خورشید نور عدالتت کی بر می دمد؟
ای قلب عالم امکان!
تو خود مفهوم صبری و لیکن این را هم می دانیم که تو با دیدن این فسادها و آشوب ها وجود مبارکت چون شمع می سوزد و دل نازنین و مهربانت پر از درد و خون می شود.
ای مهربانترین!
خداوند بزرگ موجودات را به خاطر وجود تو آفریده و حیات و زندگی آنها را به تو نیازمند نموده است. البته این گونه نیست که خدا خوان نعمتی گسترده و موجودات دیگر از طفیلی وجودت بهره می برند، بلکه وجود و اثر همه آنها به وجود نازنین تو وابسته است. یعنی اگر لحظه ای وجود ملکی ات از عالم مُلک برداشته شود، همه عالم نیست و نابود خواهد شد .
نیامدی که ببینی در این دیار غریب
غروب جمعه چه دلگیر می شود بی تو
هلا! تبسم شیرین صبح آدینه
زمین شکسته و تحقیر می شود بی تو
منبع : آن عشق جاودانه، ص208و209.

 2 نظر

مطلبی که امام رضا (ع) به آیت الله بهجت (ره) فرمودند!

12 آبان 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی


﷽

آیت‌الله فِهری زنجانی که ساکن سوریه بودند،
در تهران برایم گفت: «در مشهد، آیت‌الله بهجت را دیدار کردم.» پرسیدم: «یادتان هست پنجاه و پنج سال قبل، نجف با هم در مدرسۀ سید بودیم؟» دوست بودیم، اگرچه هم‌درس نبودیم.شما پرواز کردید و ما را جا گذاشتید.ما که سید بودیم. چه می‌شد دست ما را هم می‌گرفتید؟! اکنون که مهمان شما هستم، تا عنایت خاصی از امام رضا علیه‌السلام برای من نگویید، از اینجا نمی‌روم!»

سرشان را پایین انداختند. ناراحتی در ایشان ندیدم. سر را بالا آورد و گفت: «یک‌بار که به حرم مشرّف شدم، حضرت مرا به داخل روضه نزدشان بردند؛ ده مطلب فرمودند. یکی این بود: «مگر می‌شود، مگر می‌شود، مگر ممکن است کسی به ما پناه آورد و ما او را پناه ندهیم؟!»

در سخنرانی مجلس روضه که با حضور آقا برگزار می‌شد، این خاطره را تعریف کردم؛ و گفتم: «اگر کم‌وزیاد دارد، آیت‌الله بهجت تذکر دهند.» پایان سخنرانی خدمتشان رسیدم، اما تذکری ندادند…

این بهشت، آن بهشت، ص۶٨و۶٩؛ بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام والمسلمین صدیقی

 

 5 نظر

فواید دراز کشیدن پس از غذا

12 آبان 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

اسلام اصول و نکاتی برای سلامتی انسانها در نظر گرفته است ، اما ما انسانها یا انها را فراموش می کنیم یا مورد توجه قرار نمی دهیم ، اما توجه به آنها می تواند مفید واقع گردد، حتی در دراز کشیدن پس از غذا که سبب هضم غذا چاقی و بیرون رفتن درد از بدن می شود.

ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ:
ﺩﺭﺍﺯ ﻛﺸﻴﺪﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻏﺬﺍ، ﺑﺪﻥ ﺭﺍ ﭼﺎﻕ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﻫﻀﻢ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻭ ﺩﺭﺩ ﺭﺍ [ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ] ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻰ ﻛﺸﺪ.

 منبع: ﺟﻠﺪ ۲، ﺻﻔﺤﻪ ۹۶-
دانشنامه احادیث پزشکی

 

 6 نظر

آخ کمرم شکست

12 آبان 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

اکبر پسر فوق العاده شوخی بود، قبل از عملیات ازش پرسیدم : در این لحظات آخر راستش را بگو چه آرزویی داری و از خدا چه می خواهی؟

گفت: با اخلاص بگویم؟! گفتم: با اخلاص بگو.

گفت: از خدا دوازده فرزند پسر می خواهم تا از آنها یک دسته عملیاتی درست کنم، خودم هم فرمانده دسته شان باشم، شب عملیات آنها را ببرم در میدان مین ها، رها کنم! بعد که همه، یکی پس از دیگری شهید شدند، بیایم پشت سیمهای خاردار خط، دستم را بگیرم کمرم و بگویم: آخ کمرم شکست!

پی نوشت: عزیزانی که رزمکنده بودند و می داننتد شب عملیات یعنی چه خیلی بهتر می تونند درک کنند، چنین روحیه ی بالایی قبل از عملیاتی که در آن فجیع ترین و دلخراش ترین اتفاقات می افتد، به چه معناست…..

خدایا کمک کن شرمنده شهدا نشیم…..

شادی روح شهدا«اکبر جمهوری» صلوات

منبع: فرهنگ جبهه، ج3(شوخ طبعی ها)، ص67.

 2 نظر
  • 1
  • ...
  • 330
  • 331
  • 332
  • ...
  • 333
  • ...
  • 334
  • 335
  • 336
  • ...
  • 337
  • ...
  • 338
  • 339
  • 340
  • ...
  • 419
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟