ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

چراغ خانه

28 بهمن 1400 توسط شهید محمود رضا بیضائی
مهین با همسرش امیر بر روی کاناپه نشسته بودند و عصرانه می خوردند. هوای بهاری تا عمق جانشان نفوذ می کرد. گاهی لبخند زنان دخترشان الناز را تماشا می کردند که در ماسه های کنار ساحل بازی می کرد.  الناز به لطف اصرارهای پدربزرگ و مادربزرگش طعم این دنیا را می… بیشتر »
 نظر دهید »

✍ پیغام خاموشی

17 بهمن 1400 توسط شهید محمود رضا بیضائی
  برگ‌های زرد پاییزی چهره‌ی روستا را دگرگون کرده بود. پیرزنی به نام نورا در خانه‌ای کاه‌گلی زندگی می‌کرد. نورا سه پسر داشت. آنها را به تنهایی و با عرق جبین به دانشگاه فرستاد تا تحصیلات عالیه کسب کنند. بعد از فارغ‌التحصیلی دیگر محیط روستا باب طبع آنها… بیشتر »
 2 نظر

لبخند

25 دی 1400 توسط شهید محمود رضا بیضائی
✍لبخند سعید و آرش از کلاس هفتم تا دوازدهم با همدیگر دوست بودند. سعید خادم مسجد جمکران بود و آرش هم دوست داشت مثل سعید باشد: «خوش به حالت سعید. کاش! من هم خونوادم اجازه می دادن مثل تو خادم شم و همراهت به مسجد جمکران بیام. اما… » در حالی که آه افسوس… بیشتر »
 6 نظر

همه خادم الرضاییم

15 مهر 1400 توسط شهید محمود رضا بیضائی
سال دوم حوزه بودم. بنابر این گذاشته شد که به اتفاق اساتید محترم و دوستان بزرگوار به زیارت مشهد مقدس مشرف شویم، اما بنده احساس می کردم، توانایی و شرایط رفتن برایم مهیا نیست، در یکی از روزها که دختر عمویم برای خدا حافظی به منزلمان آمده بود ، تا چشمش به من… بیشتر »
 2 نظر

در هر حال مشکل گشا

13 مهر 1400 توسط شهید محمود رضا بیضائی
  صدای مؤذن از گلدسته های مسجد گوش را نوازش می داد. مشهدی علی آستین هایش را بالازد و به سمت حوض رفت. دست در حوض آب برد، مشتی بر صورتش ریخت، دوباره دستش را در حوض فرو برد و خواست مشتی دیگر بر صورتش بریزد که کسی با عجله و تند تند به درحیاط می کویید. مشهدی… بیشتر »
 نظر دهید »

کوته نوشت

07 مهر 1400 توسط شهید محمود رضا بیضائی
مولا یمن! روزگار در پی احوالات مختلف می گذرد؛ گاهی ما را به سوی تو و خدا و گاهی به ناکجا آباد می برد؛ زندگی در مسیر همیشگی اش جاری است ؛ اما نمی دانم من در کجا جاری خواهم شد.  یاریم نما تا جاری شوم و بشورانم تمام بدی ها و ناامیدی ها را. بیشتر »
 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • ...
  • 23
  • ...
  • 24
  • 25
  • 26
  • ...
  • 27
  • ...
  • 28
  • 29
  • 30
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟