ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

داستان قرآنی زنی به نام اسماء

11 مرداد 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

داستان قرآنی زنی به نام اسماء
کاروان کوچک، راهِ دراز بیابان را در پیش گرفته بود. آفتاب در حال ِ غروب کردن بود، امّا هنوز از آب و آبادی خبری نبود. مرد و زن هر دو بر شتری سرخ موی نشسته بودند. اسماء سرش را از کجاوه1 بیرون آورد و نگاهی به دور دست انداخت. بیابان بود و بیابان.
ـ پس این راه، کی به پایان می رسد؟!


جعفر آن قدر خسته بود که شکایت همسرش را نشنیده گرفت؛ شاید هم خواب بود. خواب و بیداری در هم آمیخته بود. اسماء آن قدر چشم به بیابان دوخته بود که درنظرش فقط تپه های کوچک و بزرگ شنی پیدا و پنهان می شد. حتّی اگر آبادی هم می دید، فکر می کرد شاید فقط به خیالش رسیده ویا در خواب دیده است. صدای یکنواخت زنگوله شتر برایش لالایی می گفت. پلک ها رابه سختی گشود. پیامبر رابه خاطر آورد و دخترش فاطمه ے را.2 چقدر آن ها را دوست می داشت. سعی کرد چهره آنها را به خاطر آورد،امّا اکنون سال ها بود که آنان را ندیده بود؛ از وقتی که همراه همسرش به حبشه هجرت کرد.گذشت سال ها حتّی چهره اقوام نزدیک رادر هاله ای از ابهام فرو می برد.

آیات و سوره هایی که پیش از این شنیده بود، یک یک در ذهنش جان می گرفت.هر چه به مدینه نزدیک تر می شدند، خاطراتشان زنده تر می شد.
ناگهان پستی ها و بلندی هایی دید و پس از آن نخل هایی که سر برافراشته بودند. فریاد کشید: جعفر! خانه های مدینه!و پیش از آنکه منتظر پاسخی بماند ، باز فریاد کشید: رسیدیم جعفر، برخیز! رسیدیم.
کاروان کوچک به مدینه رسید. جعفر و اسماء، حالتِ کبوترانی را داشتند که به آشیانه خود باز گشته اند. جعفر از خوشحالی سر از پا نمی شناخت؛ امّا اسماء پیش از هر چیزـ حتی پیش از دیدار با اقوام و خویشان ـ در جستجوی خانه ای بود که پیامبر و دخترش در آن بودند. با زنان پیامبر دیدار کرد. از آیات و سوره های تازه پرسید؛همچون تشنه ای که به چشمه ای رسیده است، آیاتِ نو را با همه وجود می چشید و در آن ها تأمّل می کرد. امّا باز آرام نداشت و انگار در پی گمشده دیگری بود. شاید در پی آیه ای بود که هنوز نازل نشده بود، یا سوره ای که می توانست آرام جانش باشد. روبه روی زنان پیامبر ایستاد و گفت: «این آیه ها و سوره ها همه مردانه است؛ آیا ما زنان سهمی از قرآن نداریم؟ سهم ما از قرآن کدام سوره و آیه است؟»
کسی پاسخ نداد. شاید هم این پرسش پاسخی نداشت. زنان با تعجّب به اسماء می نگریستند. آنان زنی به جسارت و شجاعت او ندیده بودند. اسماء با همان حال نزد پیامبر آمد. رودرروی حضرت، ایستاد و با همان سادگی و صراحت همیشگی گفت:
« یا رسول الله همه این آیات و سوره ها درباره مردان است. جهاد درباره مردان است نه زنان. انفاق و بخشش از ثروت مردان است نه زنان. پاداش بُردن هم لابد از آنِ مردان خواهد بود نه زنان. پس ما زنان در زیان و ضرر به سر می بریم؟!»
پیامبر سخنان اسماء را شنید. امّا پاسخی نداد.ساکت بود و به افقی دور دست می نگریست. لختی گذشت. پیامبر دیده از افق برگرفت. گویی از یک سفر آسمانی باز می گردد. نگاهی به اسماء کرد و آیه هایی را که فرشته وحی آورده بود، با مهربانی بر او خواند: انَّّ المسلمین والمسلمات والمومنین والمومنات والقانتین والقانتات والصادقین والصادقات والصابرین والصابرات والخاشعین والخاشعات والمتصدّقینَ والمتصدّقات والصائمین والصائمات والحافظین فروجهم والحافظات والذّاکرین اللّه کثیراً والذاکرات أَعدّاللّه لهم مغفرهً وَاجراً عظیماً؛
«خداوند برای مردان و زنان مسلمان، مردان و زنان با ایمان، مردان و زنان فرمانبردار، مردان و زنان راستگو، مردان و زنان شکیبا، مردان و زنان فروتن، مردان و زنان صدقه دهنده، مردان و زنان روزه دار، مردان و زنان پاکدامن و مردان و زنانی که خدا را بسیار یاد می کنند، آمرزش و پاداشی بزرگ آماده کرده است.»3

اسماء چند بار آیات را از خاطر خود گذراند و به یکایک کلماتش دل داد. به ده صفتی که خداوند درباره مردان و زنان گفته بود،می اندیشید. حس می کرد به ساحل آرامش رسیده و گمشده خویش را یافته است.4
1. اتاقکی چوبی که بر شتر می بندند.
2. بنابرروایتی که تولّد حضرت فاطمه ے پیش از هجرت جعفر و اسماء به حبشه بوده است.
منبع:
3. احزاب، آیه 35.
4. عبدالحسین شبستری، اعلام القرآن، ص 95.
خبرگزاری رسمی حوزه

 2 نظر

یازده نکته روانشناسی در قرآن

11 مرداد 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

یازده نکته روانشناسی در قرآن
1 . از دیدگاه قرآن، سه نوع شخصیت اساسی وجود دارد; مؤمن، کافر و منافق ; (آیات 2 تا 20 سوره بقره) .

2 . شخصیت های مؤمن، خود دارای سه درجه شخصیتی می باشند ; آنان که به خود ظلم می کنند، آنان که میانه رو هستند و آنان که پیشتازانند; (فاطر/32) .

3 . مشخصه بارز شخصیت کافر آن است که دل و اندیشه اش را قفل کرده است و راهی برای نفوذ هیچ حرف تازه و اندیشه متفاوتی نگذاشته است و به همین دلیل، از درک حقایق عاجز است .

4 . خصوصیت بارز شخصیت منافق از دیدگاه قرآن، دوگانگی ریشه ای در ظاهر و باطن است; به همین دلیل، مبتلا به شک و تردید و عدم قدرت تصمیم گیری و ناتوانی در قضاوت می شود; (بقره/8 تا 20 و منافقون) .

5 . در قرآن کریم، در آیات فراوانی از اندوه، علل ایجاد کننده آن و راه های برطرف ساختن آن سخن رفته است . گاهی اندوه فراق را با دیدار و گاهی اندوه فقر را با بشارت و گاهی اندوه رسول خدا (ص) را به دلداری حضرت حق، درمان نموده است .

6 . در دیدگاه قرآن، ترس دو نوع است ; ترس پسندیده و ترس ناپسند ; ترس پسندیده، همان ترس از خداوند و عدالت اوست که منجر به اصلاح رفتار می شود; (انفال/2) و ترس ناپسند، اضطرابی شدید با علت مشخصی است که تسلط بر نفس را از بین می برد و باید با آن مبارزه شود; (احزاب/10 و 11) .

7 . از نظر قرآن دو نوع خشم وجود دارد; خشم مفید و متعادل و خشم مخرب و نابهنجار ; خشم متعادل، راهی برای رسیدن به هدف در مواقع لزوم است و خشم مخرب را باید درمان کرد . قرآن کریم با توصیه به صبر و پاسخ گویی با عمل نیک و با وعده بهشت و پاداش اخروی، به وسیله سفارش به بخشش و عفو، یادآوری قدرت و خشم خداوند و … به درمان بیماری سلامتی سوز خشم و عصبانیت پرداخته است .

که به ترتیب در سوره شوری، آیه 43، فصلت، آیه 34، آل عمران ، آیات 133 و 143، شوری، آیات 36 و 37 و نور، آیه 22 بیان شده است .

8 . در قرآن به سه نوع از مکانیسم های دفاعی - روانی اشاره شده است که عبارتند از: فرافکنی (منافقون/4)، دلیل تراشی (بقره/11 و 12) و واکنش سازی (بقره/204 و 205 و منافقون/4) .

9 . در فرهنگ قرآن یکی از راه های مؤثر و اساسی روان درمانی، استفاده از مواعظ و اندرزهای قرآنی است; (یونس/57) .

10 . در روش روان درمانی قرآنی، ایمان، تولید امنیت درونی و آرامش می نماید; (انعام/82 و رعد/28) .

11 . یاد خدا، آرام بخش دلهاست ; (رعد/28) .
منبع: مجله پرسمان آبان 1382، شماره 14
خبرگزاری رسمی حوزه
نکته های زیبای قرآنی

 نظر دهید »

چرا غروب جمعه دلگیر است؟

10 مرداد 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی


پرسش :
چرا غروب جمعه دلگیر است؟

پاسخ :
در دعای ندبه وقتی جریان دعا به حضرت صاحب الزمان (ارواحنافداه) می‌رسد،چنین عبارتی آمده است:
«یَاابْنَ مَنْ دَنَی فَتَدَلیَّ فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ اَوْ اَدْنَی دُنّوا وَاْقتِرابا مِنَ اْلعَلِیِّ اْلاَعْلَی»(1)؛
یعنی می‌خواهیم از جدایی امام عصر(سلام الله علیه) ناله کنیم و آرزوی وصال داشته باشیم، این آخرین سخن انسان است، گویا کامل ترین مقامی است که در مورد بنده وجود دارد. در قرآن شریف نیز در باره معراج پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله)آمده است:
«ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ* فَکَانَ قَابَقَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی»(2)؛
سپس نزدیک و نزدیک‌تر شد تا جایی که به اندازه‌ی دو کمان یا نزدیک‌تر شد.
این درخواست، مرتبه‌ی بسیار بلندی است و به همه کس داده نمی‌شود، حتی انبیای اولواالعزم اما می‌توان به آن نزدیک شد.


حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) می‌فرمایند:
خداوندا این نورانیت و بصیرت قلوب که اولیاء از تو خواستند و خواهش نمودند که به نورانیت آن، واصل به تو شوند، چه بصیرتی است؟ بارالها، این حجب نور که در لسان ائمه‌ی معصومین(علیهم السلام) ما متداول است، چیست؟ این معدن عظمت و جلال و عزّ قدس و کمال چه چیزی است که غایت مقصد آن بزرگواران است، و ما تا آخر از فهم علمی آن هم محرومیم، تا چه رسد به ذوق آن و شهود آن؟ خداوندا، ما که بندگان سیه روی سیه روزگاریم، جز خور و خواب و بغض و شهوت از چیز دیگر اطلاع نداریم و در فکر اطلاع هم نیستیم، تو خود نظر لطفی به ما کن و ما را از این خواب بیدار و از این مستی هوشیار فرما.(3)

از یکی از بزرگان اهل معنی پرسیدند: علت این که عصرهای جمعه دل انسان می‌گیرد و غمگین می‌شود چیست؟ فرمود:
«چون در آن لحظه قلب مقدّس امام عصر(ارواحنافداه) به سبب عرضه‌ی اعمال انسان‌ها، ناراحت و گرفته است، آدم و عالم متأثر می‌شوند. او قلب و مدار وجود است.»


ما هنوز به این نور نرسیده ایم، امّا ائمه‌ی معصومین(علیهم السلام) بدان رسیده اند، با این حال، همین نور را نیز حجاب می‌دانند. در ادامه امام راحل می‌فرمایند: در هر صورت برای اهلش همین یک حدیث کفایت می‌کند تمام عمر خود را صرف کنند برای تحصیل محبت الهی و اقبال وجه الله.
اگر انسان ارتباط خود را با خدا قوی کند، خواهد دید که محجوب و محروم نمی‌شود. برخی از نکات، بسیار عجیب است. پس بیاییم ارتباط خود را قوی‌تر کنیم و رفاقت داشته باشیم؛ آن هم با کسی که بیش از همه به او محتاجیم و گردن ما حق دارد.

امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از تمام انبیا و اوصیاءشان به جز پیامبر خاتم(صلوات الله علیه و آله) و وصّی ایشان برترند. ایشان بهترین ارتباط را با خداوند دارند. این لطفی از الطاف الهی است که ما از امت این پیامبر و این امام هستیم. در روایات آمده است که انبیای گذشته اگر در جایی گرفتار می‌شدند به ائمه‌ی معصومین(علیهم السلام) متوسل می‌شدند، ولی ما با این که جزو امت ایشان هستیم، این قدر عقب افتاده ایم. چرا ما باب الله را رها کرده‌ایم؟!
حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه) در این باره می فرمایند:
به حسب روایت هفته ای دو دفعه نامه ی اعمال ما پیش امام زمان(علیه السلام) می رود، می ترسم ما که ادعا داریم که تابع این بزرگوار هستیم، شیعه این بزرگوار هستیم، نامه ی اعمال ما را که ببیند، نعوذبالله شرمنده بشود. نکند خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان امام زمان(علیه السلام) چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان(علیه السلام) باشد. از خودتان مراقبت کنید. 4

پی‌نوشت‌ها:
1. مفاتیح الجنان،دعای ندبه.
2. سوره نجم، آیه های 8 و 9.
3. شرح چهل حدیث،ص 432.
4. صحیفه نور، ج 7، ص 267.

 4 نظر

عید قربان در کلام امام خمینی(ره)

10 مرداد 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

عید قربان در کلام امام خمینی(ره)

امام خمینی رحمه الله پیر فرزانه انقلاب، درباره عید قربان چنین گفته اند: «عید قربان، عیدی است که انسان های آگاه را به یاد قربانگاه ابراهیمی می اندازد. قربانگاهی که درس فداکاری و جهاد در راه خدای بزرگ را به فرزندان آدم و اصفیاء و اولیای خدا می دهد… این پدرِ توحید و بت شکنِ جهان، به ما و همه انسان ها آموخت که… عزیزترین ثمره حیات خود را در راه خدا بدهید و عید بگیرید. خود و عزیزان خود را فدا کنید و دین خدا را و عدل الهی را برپا نمایید. به همه ما ذریه آدم فهماند که «مکه» و منی قربانگاه عاشقان است و محل نَشر توحید و نفی شرک، که دلبستگی به جان و عزیزان نیز شرک است.»
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
مجله گلبرگ بهمن 1381، شماره 38

 نظر دهید »

خاطره شهید منا

10 مرداد 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

خاطره شهید منا 

محسن حاج حسنی کارگر
حرم

دعوت شده بود نجف. شبی در حرم حضرت علی (ع) برنامه تلاوت داشت. عرب‌ها ولو عامی، تلاوت خوب را می‌شناسند. صدای محسن جماعت داخل حرم را منقلب کرده بود. متولی حرم هم گوشه‌ای نشسته بود و مثل بقیه مردم اشک می‌ریخت. تلاوت که تمام شد، متولی همان جا دستور داد پرچم روی قبر حضرت را پایین بکشند. پرچم را تا زدند. داخل طبق گذاشتند و به محسن تقدیم کردند. پرچم ۱۰ سال روی قبر آقا بود. متولی حرم یقین داشت اگر آقا در آن محفل حضور مادی داشت، حتماً صله خاصی به محسن می‌داد. محسن آن تلاوت را خیلی دوست داشت. می‌گفت بهترین تلاوت عمرش بوده.
محسن که شهید شد متولی به مشهد آمد. همراه خودش پرچم دیگری را آورده بود؛ پرچم جدید روی مزار حضرت علی (ع). متولی سر مزار محسن حاضر شد. پرچم را روی قبر پهن کرد. فاتحه‌اش را که خواند، پرچم را جمع کرد و برد تا روی مزار حضرت در نجف بگذاردش.
شادی روحشان صلوات

خبرگزاری بین الملی قرآن

 نظر دهید »

عرفه روز درخواست

09 مرداد 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

عرفه روز درخواست

امام صادق علیه السلام :

تَخَيَّر لِنَفسِكَ مِنَ الدُّعاءِ ما أحبَبتَ واجْتَهِد ، فإنَّهُ (يَومَ عَرَفَة) يَومُ دُعاءٍ و مَسألَةٍ ؛

 

هر چه مى خواهى براى خود دعا بخوان و [در دعا كردن] بكوش كه آن روز [روز عرفه] روز دعا و درخواست است .

 تهذيب الأحكام ج ۵ ص ۱۸۲
 مناسبتهای امروز : #عرفه
روز عرفه[ قمری ]

 2 نظر
  • 1
  • ...
  • 166
  • 167
  • 168
  • ...
  • 169
  • ...
  • 170
  • 171
  • 172
  • ...
  • 173
  • ...
  • 174
  • 175
  • 176
  • ...
  • 419
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟