خاطره شهید منا
خاطره شهید منا
محسن حاج حسنی کارگر
حرم
دعوت شده بود نجف. شبی در حرم حضرت علی (ع) برنامه تلاوت داشت. عربها ولو عامی، تلاوت خوب را میشناسند. صدای محسن جماعت داخل حرم را منقلب کرده بود. متولی حرم هم گوشهای نشسته بود و مثل بقیه مردم اشک میریخت. تلاوت که تمام شد، متولی همان جا دستور داد پرچم روی قبر حضرت را پایین بکشند. پرچم را تا زدند. داخل طبق گذاشتند و به محسن تقدیم کردند. پرچم ۱۰ سال روی قبر آقا بود. متولی حرم یقین داشت اگر آقا در آن محفل حضور مادی داشت، حتماً صله خاصی به محسن میداد. محسن آن تلاوت را خیلی دوست داشت. میگفت بهترین تلاوت عمرش بوده.
محسن که شهید شد متولی به مشهد آمد. همراه خودش پرچم دیگری را آورده بود؛ پرچم جدید روی مزار حضرت علی (ع). متولی سر مزار محسن حاضر شد. پرچم را روی قبر پهن کرد. فاتحهاش را که خواند، پرچم را جمع کرد و برد تا روی مزار حضرت در نجف بگذاردش.
شادی روحشان صلوات
خبرگزاری بین الملی قرآن