کوته نوشت
28 شهریور 1400 توسط یا کاشف الکروب
مولایم
یا ابن الحسن
قلم در قلب کاغذ فرو نمی رود تا بنویسد ان چه را که باید بنویسد
مولای من روزگارم در گذر است ومن نمی دانم به کدامین سو در حرکتم، رو ح و جسمم در تلاطم درون و بیرون در حرکت است و من را به سویی فرای می خواند می خواهم رهسپار جاده بی نهایت شوم؛ اما بال هایی برای پرواز به ان سو ندارم، یاریم نما و بال هایی برای پروازم به ان سمت ببخش و در مسیر خود رهسپارم نما و مرا در کوی خود قرار ده
مولای من!
خسته ام خستگی به بلندای سال هایی که از عمرم گذشت و در حال گذر است و نمی دانم در کدامین سرزمین برای همیشه ارام و قرار خواهم گرفت.