ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

ذکر روز یکشنبه

16 شهریور 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی
ذکر روز یکشنبه

ذکر روز یکشنبه 

100 مرتبه یا ذالجلال و الاکرام. 

امر وز متعلق به حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) می باشد . ختم صلوات امروز هدیه می شود به روح منور امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج)، سلامتی رهبر، شادی روح امام(ره)، شادی روح اموات، شهدای مدافع حرم، شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای گمنام، شهید، هادی، تورجی زاده، بیضائی، حججی، شهدا و اسرای کربلا، شهدای فاجعه منا نابودی کفر و باطل ، پیروزی اسلام، سلامتی و عاقبت به خیری و برآورده شدن حوائج همگی 

 نظر دهید »

دانستنی های قرآنی

15 شهریور 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

دانستنی های قرآنی

چهار عبارت قرآنی هست که در هر یک از آن‌ها، چهار تشدید متوالی وجود دارد:
1. نسیّاً رَّبُّ السّماوات (مریم، 64 و 65)؛
2. فی بحرٍ لُّجّیٍّ یَّغْشاه موج (نور، 40)؛
3. قولاً مّن رَّبٍّ رَّحیم (یس، 58)؛
4. ولقد زّیّنّا السَّماءَ (ملک، 5)

 تعداد 1015030 نقطه در قرآن بکار رفته است.
 تعداد 5098 محل وقف در قرآن وجود دارد.
 تعداد 39586 عدد کسره در قرآن بکار برده شده است.

 قرآن در 23 سال بر پیامبر نازل شد.

 

————————————————–
تعداد 19253 عدد تشدید در قرآن بکار برده شده است.
 بهترین نوشیدنی که در قرآن ذکر شده، شیر می‌باشد.
 بهترین خوردنی که در قرآن ذکر شده، عسل می‌باشد.
 بزرگ‌ترین عدد در سوره صافات آیه 147 آمده که صد هزار می‌باشد.
 کمترین حرفی که در قرآن بکار رفته، حرف (ظاء) می‌باشد.

 

————————————————–

 در سوره نساء به قوانین ازدواج اشاره شده است.
 آیه‏ای که سر بریده امام حسین (ع) در شام تلاوت نمود، آیه 9 سوره کهف می‌باشد.
 در آیه 6 سوره مائده، مراحل وضو بیان شده است.
حضرت سلیمان نخستین شخصی بود که «بسم الله الرحمن الرحیم» نوشت.
حضرت موسی (ع) داماد حضرت شعیب (ع) بود.

 

 قرآن دارای 120 حزب است.

منبع :anjoman.tebyan.net

 

 4 نظر

آیا آیه 79 سوره نساء فقط مشمول شخص پیامبر اکرم (ص) است یا مشمول دیگران نیز می شود؟

15 شهریور 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

سوال
 آیا آیه 79 سوره نساء فقط مشمول شخص پیامبر اکرم (ص) است یا مشمول دیگران نیز می شود؟

 پاسخ
  آیه قبل می­فرماید: * أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فی‏ بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ حَدیثا [i] هر جا باشید، مرگ شما را درمی‏یابد هر چند در برجهای محکم باشید! و اگر به آنها [منافقان‏] حسنه (و پیروزی) برسد، می‏گویند: «این، از ناحیه خداست.» و اگر سیّئه (و شکستی) برسد، می‏گویند: «این، از ناحیه توست.» بگو: «همه اینها از ناحیه خداست.» پس چرا این گروه حاضر نیستند سخنی را درک کنند؟!

و به دنبال آن در این آیه شریفه می­فرماید : * مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ  وَ مَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِکَ  وَ أَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا  وَ کَفَی‏ بِاللَّهِ شهَِیدًا [ii]

(آری،) آنچه از نیکی­ها به تو می‏رسد، از طرف خداست و آنچه از بدی به تو می‏رسد، از سوی خود توست و ما تو را رسول برای مردم فرستادیم و گواهی خدا در این باره، کافی است!

بعد از آنکه فرمود اینان به هیچ وجه چیزی نمی‏فهمند، برای این که حقیقت امر را بیان کند، خطاب را از آنان برگرداند، با اینکه در جمله:" قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ” روی سخن به آنان بود، روی سخن را از آنان برگردانیده و متوجه رسول خدا (ص) کرد تا بفهماند آنان لیاقت آن را ندارند که مورد خطاب قرار گیرند و آن گاه به بیان حقیقت حسنات و سیئاتی که به آن جناب می‏رسد از لحاظ مبدأ و منشا آن­ها پرداخته، خاطر نشان ساخت که رسول خدا (ص) فی نفسه و به نحو استقلال، خصوصیتی در این حقیقت که خود یکی از احکام وجودی و دائر بین همه و یا حد اقل دائر در بین انسان­ها است ندارد و حسنات و سیئات در بین همه‏ انسان­ها جریان دارد، چه مؤمن و چه کافر، چه صالح و چه طالح، چه پیغمبر و چه غیر آن. پس حسنات که عبارت شد از اموری که انسان به حسب طبع خود آن را حسن و محبوب می‏داند، از قبیل: عافیت و نعمت و امنیت و آسایش همه از ناحیه خدای سبحان است، و سیئات که عبارت شد از اموری که انسان از آن تنفر دارد از قبیل: مرض و ذلت و فقر و مسکنت و فتنه و ناامنی، همه و همه منشا آن­ها خود انسان‏ها هستند نه خدای سبحان، و بنا بر این آیه شریفه نزدیک به مضمون آیه زیر است که می‏فرماید: “ ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلی‏ قَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ " [iii] و این معنا که حسنات مستند به خدای تعالی و سیئات مستند به خلق باشد، منافات ندارد که از یک نظر کلی هر دو قسم مستند به خدای تعالی باشد. [iv]

[i] - سوره نساء آیه 78.
[ii] - سوره نساء آیه 79.
[iii] - سوره انفال آیه 53.
[iv] - برگرفته از ترجمه تفسیر المیزان، ج‏5، ص 9.
 
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 2 نظر

ذکر روز شنبه

15 شهریور 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی
ذکر روز شنبه
 نظر دهید »

ادامه نقش حضرت زینب(س) بعد از قیام عاشورا

14 شهریور 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

ادامه نقش حضرت زینب(س) بعد از قیام عاشورا

1.حضرت زینب (سلام الله علیها )در مجلس ابن زیاد

حضرت زینب (سلام الله علیها) نه تنها در حج مردم کوفه سخنرانی کرد و مردم را ازکار زشتی که انجام دادند آگاه ساخت درکاخ ابن زیاد نیز خطبه هایی ایراد فرمود و پایگاه فکری ابن زیاد را هدف قرار داد و با بیانات خود آنان راکوبید هنگامی که آن حضرت به صورت ناشناس درگوشه ای از مجلس نشسته بود ، ابن زیاد سؤال کرد این زن کیست ؟گفتند : این زن دختر حضرت علی( علیه السلام  )است ، ابن زیاد رو به آن حضرت کرد وگفت : شکر خدا که شمارا رسوا کرد و دروغهای شمارا رسوا ساخت!حضرت زینب (سلام الله -علیها )فرمودند : فاسق آن کسی است که رسوا شد و دروغگو شخص بدکاراست که ما نیستیم . ابن زیاد گفت :رفتار خدا را با برادر وخاندانت چگونه دیدی؟حضرت زینب( سلام الله علیها )فرمود : جز زیبایی ندیدم .

اینان کسانی بودند که خداوند شهادت را برآنها رقم زده بود وآنان نیز به سوی خوابگاه ابدی خود شتافتند و به همین زودیها ،خداوند میان تو وآنان را جمع خواهد کرد و آنان با تو مخاصمه خواهند نمود درآن دادگاه بنگرکه پیروز واقعی چه کسی است؟مادرت درعزایت گریه کند ای پسر مرجانه !ابن زیاد به حدی به خشم وغضب آمد که تصمیم به قتل حضرت گرفت وعمروبن حریث خطاب به ابن زیاد گفت : او زن است وکسی زن را به خاطر گفتارش مؤاخذه وکیفر نمی کند . ابن زیاد به حضرت زینب (سلام الله علیها )گفت : خداوند دل مرا باکشتن امام حسین(علیه السلام) وخاندان تو که مردی سرکش بودند شفا بخشید وشاد نمود، آن حضرت فرمود : «به جان خودم سوگند تو بزرگ خاندان مرا کشتی وریشه مرا خشکاندی اگر دل تو با این چیزها شفا می یابد باشد». ابن زیاد گفت :« این زن چه موزون و با قافیه سخن می گوید به جان خودم سوگند که پدرش نیز مردی بود شاعر و قافیه پرداز ، حضرت زینب( سلام الله علیها) فرمود: ابن زیاد زن را با سجع وقافیه چکار است .[1]

2. بازتاب خطبه حضرت زینب( سلام الله علیها)

 خطبه های کوبنده حضرت زینب( سلام الله علیها) آنچنان اوضاع را آشفته کرد که یزید نتوانست آن را مهار کند خصوصاًهنگامی که خطبه های افشاگرانه امام سجاد (علیه السلام) با خطبه های حضرت زینب (سلام الله علیها )به هم آمیخته شد یزید موقعیت خود را متزلزل می یافت و ازآن بیم داشت مردم که از حقایق دور بودند متوجه نقشه های او شوند و به شورش و قیام برخیزند سخنان جانسوز امام سجاد( علیه السلام )وحضرت زینب (سلام الله علیها) آنچنان اثر عمیق در مردم گذاشت که همگان از شدت خشم و ناراحتی صدا به ضجه وناله بلند کردند و یزید با آن قدرتش نتوانست آنها را مهار کند و برای اینکه خود را از این خطر سهمگین برهاند راهی جز عذر خواهی ندید اما این از نیرنگ یزید بود که با آن عذرخواهی می -خواست عمل ننگین خود را پرده پوشی نماید و جو آشفته را آرام نماید به همین خاطر گاه و بی گاه پشیمانی خودرا ازشهادت امام حسین (علیه السلام)ابراز می داشت اما حضرت زینب (سلام الله علیها )با نطق شور انگیز خود ماسک فریب را از چهره یزید آنچنان درید که ماهیت ضداسلامی او برکسی پوشیده نماند و با بیان زندگی وجنایت او فطرت مردم را بیدار نمود و یزید را در موجی از خشم و نفرت قرار داد و به آنها فهماند که هدف ما از این خطبه ها بیان این حقیقت است که ما حق وحقیقت هستیم و رسالت ازآن خاندان ماست نه شما حرامزادگان ، بدیهی است کسی که نمی تواند از عمل خود دفاع نماید و از بیان آن شرم دارد شکست خورده است وکسی که از عمل خود دفاع نماید پیروز است .

یزید آنچنان خود را درمانده یافته بود که از عمل خود شرم داشت لکن حضرت زینب (سلام الله -علیها)درهر فرصتی فریاد می کشید و از اهداف شیعیان کربلا سخن می گفت منطق حضرت زینب( سلام الله علیها) به قدری روشن بود و بردلها می نشست که با همین منطق  رسا بود که توانست از آرمان بلند ومقدس برادرانش دفاع نماید وآن را به عنوان نقطه عطفی در تاریخ مبارزان به ثبت برساند [2].

3. برباد رفتن نیم قرن تبلیغات حزب اموی

حزب اموی از مرحله رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) به بعد حرکت عمیق وگسترده ای علیه مکتب ولایت و رهبران اسلام ناب آغاز کرد وتا آنجا پیش رفت که شخصیتی  چون حضرت علی( علیه السلام) که سالها بربالای منابر نماز جمعه وجماعت می خواند مستحق لعن و نفرین قرارداد ، این تبلیغات سوء نیم قرن ادامه یافت تا آنکه حضرت امام حسین(علیه السلام) را به عنوان خارجی کشتند وخاندان اورا به اسارت بردند . معاویه بارهاکوشید که حتی نام پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) را از اذان مسلمانان حذف کند وتلاشها برای محو آثار اسلام کردند ، اما کاری که حضرت زینب( سلام الله علیها) در مرحله دوم قیام عاشورا انجام داد این تأثیر بزرگ را داشت که تبلیغات سنگین ،گسترده و ریشه دار که در تاریخ اسلام ریشه دوانیده و حقیقتی مسلم تلقی شده را از بین ببرد و صورت واقعی خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را به مردم آن زمان و به همه تاریخ نشان دهد و تبلیغات 50 ساله حزب اموی را محو کند .

 4. به منزل رساندن بار انقلاب

قیام حضرت زینب( سلام الله علیها )آنگاه شکوه خود را نمایان ساخت که حضرت حماسه حسینی را کامل کرد و بار انقلاب عاشورا را به منزل مقصود رساند . آنگاه که حضرت به مدینه باز گشت بسیار افتخار آمیز و سربلند بود زیرا طاغوت زمان را به رسوایی کشانده بود و قیام سالار شهیدان را از خطرات رهانیده و نقشه های حزب اموی را از میان برد و رسالت خویش را با موفقیت به اتمام رسانیده بود . چقدر سطحی نگر ونابخرد بودند آنان که آن حضرت را اسیر کردند و او را گرفتار می پنداشتند اما در حقیقت آنان  بودند که دراسارت حضرت زینب( سلام الله علیها )قرار داشتند که زمام حوادث را به هر سو که می خواستند می -کشاندند و ایشان حوادث را به سوی پیروزی حق و نابودی باطل می برد وهمین قدر نیز جاهلند کسانی که بُعد حماسی انقلابی و سیاسی قیام آن حضرت را نادیده می گیرند وصرفاً بُعد عاطفی و مصیبتی شخصیت ایشان را می بینند . حضرت زینب (سلام الله علیها )ظلم ستیز و مستکبر ستیز است که با فریاد پرشور خود فرعون زمان را تحقیر نمود[3].


منبع:
[1] .عباس ، عزیزی ، لهوف ، ص27 .
[2] . اعظم ، شبیری ، همان کتاب ، ص176 .
[3] . مرتضی ، مهدوی یگانه ،"همان کتاب “، ص20 .

 نظر دهید »

شخصیت فردی حضرت زینب (سلام الله علیها)

14 شهریور 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

شخصیت فردی حضرت زینب (سلام الله علیها)

عوامل وراثت ، محیط و تربیت در تکّون وساختار پایه های شخصیت انسان نقش بسزایی دارد[1]. بنابراین درمورد شخصیت حضرت زینب (سلام الله علیها) هرسه اصل رادرنظر می گیریم :

الف) وراثت

حضرت زینب (سلام الله علیها )از سرچشمه نبوت و ولایت نشأت گرفته بودجدش پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم )است که حضرت زینب (سلام الله علیها )از خمیر ذات او آفریده شده است ، بنابر این آن حضرت ژن رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)را درخود دارد و وارث خاتم پیامبران می باشد مادر ایشان دختر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) وپدرش حضرت علی(علیه السلام) است از این رو شخصیت حضرت زینب(سلام الله علیها ) آموزه ای از حالات ملکوتی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم ) وحضرت علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) است .

ب)تربیت

حضرت زینب (سلام الله علیها) از آغاز ولادت تاورود به شش سالگی در دامان پر مهر پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم ) وحضرت علی (علیه السلام )تربیت یافت ودر پرتو وجودحضرت علی( علیه السلام )ونظارت دقیق وی رشد نمود .رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم) فرمودند :«ما نحلُ والدٌولداًنَحلا،أفضلُ مِن اَدَبٍ حَسُن؛ هدیه ای از سوی پدر به فرزند بهتر ازحسن ادب وتربیت نیک نمی باشد[2]». تربیت حضرت زینب (سلام الله علیها) توسط پیامبر وحضرت علی (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها )وامام حسن( علیه السلام) وامام حسین (علیه السلام )سبب شد که این شخصیت والا مقام به عنوان سومین بانوی جهان بعد ازحضرت خدیجه(سلام الله علیها ) باشد .

ج) محیط

یکی دیگر از پایه های ساختمان انسان محیط است ، محیط است که انسانها را می سازد وموجب سعادت وکمال آنها می شود .  حضرت (زینب سلام الله علیها) در محیطی به نام شهر مدینه در خانه حضرت علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) وامام حسن (علیه السلام) وامام حسین (علیه السلام )رشد وتربیت یافت وارزشهای والای انسانی در او شکوفا شد بی تردید چنین محیط نورانی می تواند باعث سعادت وکمال انسان باشد[3].

منبع: 

[2] . میرزا حسین ، نوری ، مستدرک الوسایل ، جلد15، چاپ سوم ، قم ، آل البیت ، بی تا ، صص165-164.
[3] . خادم حسین ، فاضلی ،"بررسی شخصیت حضرت زینب” ، شمیم یاس ،51،1386 ، ص145.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 62
  • 63
  • 64
  • ...
  • 65
  • ...
  • 66
  • 67
  • 68
  • ...
  • 69
  • ...
  • 70
  • 71
  • 72
  • ...
  • 151
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟