ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

تبیین نقش بانوان در هشت سال دفاع مقدس

14 مهر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

در کتب تاریخی، اگر چه اغلب از نقش حرمسرایی زنان درباری و از تأثیر زنان غرب و شرق زده یا به اصطلاح روشنفکر بر تحولات اجتماعی سخن به میان آمده، ولی زنانی که در حادثه گریبایدف، جنبش تنباکو، نهضت مشروطه، کشف حجاب، قیام 30 تیر 1331 و… مشارکت داشته اند، توده زنان مسلمانی بوده اند که گوش به فرمان مراجع تقلید و به منظور انجام تکلیف شرعی و الهی پا به میدان مبارزه گذاشتند. از دهه 1340 تا پیروزی انقلاب اسلامی، این زنان حضور گسترده تر و مستمرتری از خود نشان دادند، علت آن، اولا: خودباوری بیشتری بوده که امام خمینی(ره) در زنان پدید آورد. ثانیا: لبیک آنان به دعوت امام برای حضور سیاسی اجتماعی بوده است.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی زنان اگر چه هنوز خستگی یک مبارزه طولانی علیه رژیم را از تن خویش بیرون نکرده بودند که به منظور دفاع از انقلاب و کیان کشور به پذیرش نقش تازه ای پرداختند از این لحاظ شرکت در بحرانهایی که در گوشه گوشه کشور به ویژه در کردستان ایجاد شده بود را از وظایف خویش می دانستند.

جنگ هشت ساله دفاع مقدس نظاره گر رشادت های زنان و مردان این مرزو بوم بود. اگر چه بیان جزئیات و رشادت های آنها در این کوتاه سخن میسر نیست اما به اندکی از آنها اشاره می شود:

الف : تقویت روحیه ی رزمندگان

یاری زنان در پشت جبهه گستره وسیعی را در بر می گیرد از جمله:

یکی از مهم ترین و بارزترین فعالیتهای بانوان در ایام جنگ تحمیلی روحیه بخشی به رزمندگان برای حضور پرشور و گسترده تر خویش تقویت روحیه رزمندگان برای حضوری هر چه پرشورتر در جبهه‏ها و تشویق مداوم آنان بود. این ترغیب و تشویق تا آنجا ادامه یافت که آنها خود کوله بار مسافران و پیشانی بند آنها را جهت اعزام به جبهه محکم می کردند. گاه نیز برای احیای این هدف متعالی، از احساسات، گذشته و آمال و آرزوهای جوانی‏شان را برای دفاع از آرمان‏های اسلام و رسیدن به پیروزی می گذشتند.

 گواه این مطلب جایی است که هیچ مادری حاضر نمی شود جگر گوشه اش را به سوی دشمن راهی کند اما این مادران غیور خود زمینه ساز همراهی فرزندانشان بودند، هر زنی خواهان آن است که همسرش در زندگی همراهیش نماید تا ترس ، دلهره نداشته باشد، اما در آن زمان زنانی بودند که حتی چمندین ماه یک بار نیز قادر به دیدن همسرانشان نبودند. این زنان از چنان روحیه ای برخوردار بودند که در شهر غربت نیز  و آوارگی ها لب به شگوه نگشودند و تمام سختی ها را مشتقانه پذیرا گردیدند.

گاه دلتنگی‏های فرزندانشان را می‏شنیدند و دلداری شان می‏دادند، حال آن که در پشت پرده اشک‏آلود چشمانشان غربت و دلتنگی عمیقی نهفته بود که تنها به امید رسیدن به هدف، آن را مخفی می‏نمودند .

 این کار نه کاری ساده بلکه هنری بزرگ، پیچیده و دشوار است. این کار نه باری سبک، بلکه خارج از محاسبه است که توانی برتر از توان عادی می‏طلبد و زنان نمایش‏دهندگان این هنر برتر بودند.در این وادی به طور قطع باید گفت هر یک رزمنده که در جبهه‏های دفاع مقدس حضور دارد بیانگر حضور دو زن به ظاهر غایب در صحنه است. از یک طرف زنی که به عنوان مادر هویت او را شکل داده و از طرف دیگر، زنی به عنوان همسر که او را حمایت کرده و برای او آرامش خاطر آورده. به گونه‏ای که اگر عشق و حمایت آن دو زن نبود ،حضور مردان هم امکان پذیر نبود.

ب-کمک‏های نقدی و غیر نقدی

در دوران هشت سال دفاع مقدس، اگر چه بخش عظیمی از درآمد کشور در جهت تجهیز جبهه ها و رفع نیازهای تدارکاتی هزینه میگردید اما به لحاظ وسعت میدان جنگ از شمالی ترین نقطه مرزهای غربی تا جنوبی ترین نقطه آن، به علاوه تمامی پهنه آبهای نیلگون خلیج فارس، طولانی بودن مدت درگیری،محصاره اقتصادی و وضعیت نامطلوب اقتصاد داخلی، دولت نمی توانست آنچنان که شایسته است تمام هزینه های پشتیبانی جبهه را تحمل نماید. بنابراین مداخله نیروهای مردمی در امر پشتیبانی جنگ بسیار ضروری و حیاتی بود.

در آن زمان در میان این تکاپو علاوه بر تلاش مادران دانش آموزان نیز در سنگر مدرسه علاوه بر درس خواندن به تهیه و تأمین وسایل مورد نیاز رزمندگان مشغول بودند. در سال 66، شرایط خاصی در جبهه‏ها به وجود آمده بود. در دبیرستان دخترانه‏ای که من مدیر آن بودم، جهاد مالی اعلام شد. روز اول چند تن از فرزندان شهدا، انگشترهایی که پدرانشان برایشان خریده بودند، داوطلبانه به صندوق ریختند. دانش آموزی داشتیم که برادر شهیدش برای ازدواج خود یک انگشتر برای نامزدش خریده بود. او نیز آن را به جبهه اهدا کرد. (2)

چه بسیار مدرسه هایی که به خاطر همین فعالیتشان مورد بمباران هوایی قرار گرفتند !نمونه ای از آنها دبیرستان دخترانه ی زینبیه ی شهرستان میانه بود ، که به خاک و خون کشیده شد و ده ها دختر جوان به فیض شهادت و درجه ی جانبازی نایل شدند.

ج ـ آشپزی و تهیه مواد غذایی

عملیات کربلای چهار و پنج بود که تعداد مجروحین زیاد بود و آن‏ها را به نقاهتگاهی که به همین منظور در استادیوم آزادی تهران تدارک دیده بودند، آوردند. ساعت 12 شب، به بسیج خواهران محل اطلاع دادند که دویست کیلو هویج را باید آماده و آبگیری کنید. ما بلافاصله با خواهران تماس گرفتیم. آن‏ها به مسجد آمدند و در مدت 2 ساعت، تمامی 200 کیلو هویج را آب گرفتند و در شیشه آماده کردند. وقتی برادرها برای تحویل آن‏ها به مسجد آمدند، از سرعت عمل ما شگفت زده شدند…»(4)

د ـ خیاطی و تهیه لباس گرم

در اوایل رزوهای جنگ زنان خانه و کاشانه ی خود را رها کرده و به صورت داوطلبانه به صحنه های نبرد رفته و به صورت های مختلفی شروع به فعالیت کردند. «روزی به دوختن گونی برای سنگر ها و پاسداری از شهرها پرداختند و روزی به تهیه ی آذوقه و لباس و ملحفه برای زخمی ها و بیمارستان ها و حضور فعال در مساجد جامع شهرها و زمانی به بافتن لباس گرم برای مجاهدین فی سبیل الله که عاشقانه به ضیافت الله شتافتند، مشغول شدند.

یکی از خواهرانی که در ستاد پشتیبانی مکتب الزهرا(علیهاالسلام) فعالیت کرده است، چنین می‏گوید: «آن روزها شنیدیم که بعضی کارخانه ‏ها لباس‏هایی را که برای برادران سپاهی و ارتشی می‏دوزند، دستی 45 تومان از دولت پول می‏گیرند. ما با مراجعه به واحد امور صنفی تقاضا کردیم که دو هزار دست لباس را می‏دوزیم و مجاناً در اختیار دولت می‏گذاریم.»حتی در مواقع بمباران هوایی دشمن، شبانه روز پشت چرخ خیاطی می ‏نشستیم و فقط کار می‏کردیم. مادر شهیدی که در فاجعه هفتم ‏تیر پسرش شهید شده بود، اشک می‏ریخت و شبانه روز در ستاد، لباس می‏دوخت…»(5)

ه- سخنرانی و نامه‏های پرشور در تشجیع رزمندگان

سخنرانی پرشور مادر بزرگوار شهیدان مهدی و مجید زین الدین، در تشییع پیکرشان، چنان شوری در همگان ایجاد کرد که هزاران هزار جوان برومند با تهییج مادرانشان، داوطلبانه به جبهه اعزام شدند… .
و یا سخنرانی فهیمه بابائیان پور، همسر شهید غلامرضا صادق زاده که: «ای همسر شهیدم! راهت ادامه دارد…». فهیمه پس از آن که بر جسد پاره پاره همسرش حضور یافت، به جای آن که فغان و زاری پیشه کند و سیاه بپوشد، لباس سپید عروسی اش را بر تن کرد و گل روز عروسی‏اش را در دست گرفت و پیشاپیش همگان در تشییع پیکر همسرش فریاد برآورد: «ای همسر شهیدم! شهادتت مبارک!» و در هنگام تدفین او، در میان انبوه جمعیت، با صدای رسا گفت: «الهی! رضاً برضائک، تسلیماً لأمرک». و در مراسم ختم او تأکید کرد که «این ختم نیست که آغاز است، آغاز راهی که همسرم آن را پیمود… »

از آن پس فهیمه یکسال لباس سپید پوشید؛ چرا که خود را عزادار نمی‏دانست، همان گونه که در تدفین او گفته بود: «اگر غلامرضا به مرگ طبیعی مرده بود، سیاه می‏پوشیدم؛ چرا که عزیزی از دست رفته بود. اما اکنون لباس سپید عروسی‏ام را بر تن کرده‏ام؛ چرا که می‏دانم او هست، ناظر است، شاهد است، من حتی از او خداحافظی هم نمی‏کنم…». کلامش چنان شورانگیز بود که بانویی از فهیمه 19 ساله خواسته بود تا اگر پسرش شهید شد، فهیمه در مراسم ختمش سخنرانی کند.(6)

پی نوشت ها :

1- آیت الله جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، نشر فرهنگی رجاء، ص 292.

2- عشق و آتش (ویژه ‏نامه بانوان فداکار مازندران)، ص 104 و 106.

3- علیرضا کمری، نامه‏های فهیمه، دفتر ادبیات و هنر مقاومت، ص 137.

4- عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس، مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، ص 80

5- نقش پشتیبانی رزمی در دفاع، کنگره نقش زنان در دفاع و امنیت، ص 10

6- نامه‏های فهیمه، ص 116.

7- نقش پشتیبانی رزمی در دفاع، کنگره نقش زنان در دفاع و امنیت

8- حدیث ولایت، ج 3، ص 54.

 

 2 نظر

خرید و فروش بهشت و جهنم

14 مهر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

‎‎‌‌‎‎داستان واقعی

در قرون وسطا کشيشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت مقدار زیادی پول قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند.

فرد دانايی که از اين نادانی مردم رنج ميبرد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام اين کار احمقانه باز دارد تا اينکه فکری به سرش زد

به کليسا رفت و به کشيش مسئول فروش بهشت گفت :
قيمت جهنم چقدره؟
کشيش تعجب کرد و گفت : جهنم؟!
مرد دانا گفت : بله جهنم.

کشيش بدون هيچ فکری گفت: ۳ سکه.
مرد سراسيمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت : لطفا سند جهنم را هم بدهيد.
کشيش روی کاغذ پاره ای نوشت : سند جهنم. مرد با خوشحالی آن را گرفت از کليسا خارج شد.

به ميدان شهر رفت و فرياد زد : من تمام جهنم رو خريدم اين هم سند آن است و هيچ کس را به آن راه نمیدهم.
ديگر لازم نيست بهشت را بخريد چون من هيچ کس را داخل جهنم راه نمیدهم.

اين شخص “مارتين لوتر” بود که با اين حرکت ، توانست مردم را از گمراهی رها سازد.

در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن #آگاهی‌ است

و تنها یک گناه و آن #جهل است…!

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌داستانهای_آموزنده

 نظر دهید »

حکایت مرد حلوا فروش

14 مهر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

مردی به نزد حلوا فروشی رفت و گفت: مقداری حلوای نسيه به من بده

حلوا فروش قدری حلوا برايش در کفه ترازو گذاشت و گفت :
امتحان کن ببين خوب است يا نه. مرد گفت:روزه ام، باشد موقع افطار

حلوا فروش گفت: هنوز ۱۰ روز به ماه رمضان مانده ؛
چطور است که حالا روزه گرفته ای .مرد گفت:
قضای روزه پارسال است.

حلوا فروش حلوايش را از کفه ترازو برداشت و گفت :
تو قرض خدا را به يک سال بعد می اندازی
قرض من را به اين زودی ها نخواهی داد .
من به تو حلوا نمی دهم…!

‎‎‌‌‎‎‌‌داستانهای_آموزنده

 نظر دهید »

نقش عامه مردم ، علما مراجع تقلید در دفاع مقدس

12 مهر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

بی تردید فقها و مراجع شیعه در طول تاریخ از پاسداران اصلی دین و مذهب و پناهگاه محکم و استوار مردم در برابر ظلم و ستم ظالمان و ستمکاران بوده اند. آنان همیشه از مردم و در بین مردم و با مردم بوده و هرگز بودن با توده جامعه را به هیچ بهاء و بهانه ای عوض نکرده اند. حتی، گاه فصل و وصلهای حساب شده فقهاء و مراجع با سلاطین، حکام و دولتمردان نیز در راستای مصلحت و دفاع از دین و آموزه های دینی و محدود کردن ستم حاکمان نسبت به مردم بوده است. با مطالعه تاریخ چند صد ساله اخیر می توان به نمونه های زیادی از این گونه موارد اشاره نمود، مثل به صحنه کشاندن مردم در زمان قاجاریه در جنگ های ایران و روس، انقلاب مشروطه، مبارزه با سیاست های ضد مذهبی رضا خان، ملی شدن صنعت نفت و از همه مهم تر مبارزات علما و مراجع با محوریت امام خمینی در انقلاب اسلامی. لذا فقها و مراجع از دوران گذشته پایگاه اجتماعی بالایی در بین توده مردم داشته و مورد احترام بودند و به همین دلیل می توانستند دست به بسیج عمومی زده و از این طریق در برابر دشمنان و مخالفان داخلی و خارجی ایستادگی و مبارزه نمایند یا این که سیاستمداران و حاکمان وقت را مجبور به قبول سیاست اسلامی و پذیرش امری در راستا نمایند.

حضرت امام خمینی (ره) در این مورد می فرمایند: «روحانیون مبارز و متعهد اسلام … همیشه پیشتاز و سپر بلای مردم بوده اند . بر بالای دار رفته اند و محرومیت ها چشیده اند. زندان ها رفته اند و اسارت ها و تبعیدها دیده اند و بالاتر از همه، آماج طعن ها و تهمت ها بوده اند و در شرایطی که بسیاری از روشنفکران در مبارزه با طاغوت به یأس و ناامیدی رسیده بودند، روح امید و حیات را به مردم برگرداندند و از حیثیّت و اعتبار واقعی مردم دفاع نموده اند و هم اکنون نیز در هر سنگری از خطوط مقدم جبهه گرفته تا مواضع دیگر در کنار مردمند و در هر حادثه غمبار و مصیبت آفرینی، شهدای بزرگواری را تقدیم نموده اند.»

در گزارش عملیات «والفجر هشت» آمده است: در یکی از تیپ ها، ۲۵ نفر روحانی غواص در شب عملیات برای رزمندگان معبر گشودند و در یکی از لشکرها ، فرمانده غواصان آن لشکر یک روحانی بود . یکی از رزمندگان می گوید : روحانیت ، همیشه نقش مهمی در گوشه و کنار این مرز و بوم دارند و باید بگویم که اگر روحانیون حضور نمی داشتند، پیروزی در جبهه نمی بود. برای این که از نظر روحی و فکری ما را تقویت نموده و مطالب اسلامی را بر افکار جوانان پیاده کرده اند. یکی از فرماندهان جنگ هم نقش روحانیت را چنین بازگو می کند : من در عملیات کربلای پنج، در شدیدترین پاتک دشمن ، شاهد بودم که چند نفر روحانی، کار سه فرمانده لشکر را انجام می دادند و در همان حال، چند نفر روحانی که در کانال خطوط مقدم حضور داشتند، با یک بلندگوی دستی نیروها را تشویق به مقاومت می کردند. همین امر باعث شد پاتک شدید دشمن که خیلی هم به آن امیدوار بود، با مقاومت بچه های رزمنده دفع شود.

به طور کلی، نقش روحانیون را در دفاع مقدس می توان به چند دسته تقسیم کرد:

1- مشروع دانستن دفاع مقدس توسط حضرت امام  خمینی (ره) و علما و مراجع تقلید از قبیل آیت الله العظمی گلپایگانی (ره) ، آیت الله العظمی اراکی (ره) و آیت الله العظمی بهاءالدینی.

۲. تشویق مردم به حضور در جبهه و بسیج آن ها.

۳. تأثیر بر فرماندهان جنگ.

۴. شوق روحانیون به جهاد و عشق به جبهه و حضور آنان به عنوان رزمنده در خطوط نبرد. به عنوان مثال شهید حجت الاسلام عبدالله میثمی حتی حاضر نشد برای زیارت دو هفته ای خانه خدا، جبهه را ترک کند و می گفت: ما در این جبهه ها اجر زیارت خانه خدا را هم می بریم.

۵. تلطیف روحیه رزمندگان با تقویت ایمان و توکل بر خدا، توسل به اهل بیت، پاسخ به مسائل شرعی مربوط به جبهه و جهاد و مسائل عمومی رزمندگان.

۶. آفرینش حماسه ها با حضور خود در خطوط مقدم جبهه ها و تقویت روحیه رزمی، شجاعت، شهادت طلبی و ایثار رزمندگان.

روحانیت در دفاع مقدس با حضور علما و حتی مراجع تقلید در خطوط نبرد و در کنار رزمندگان، بار دیگر ثابت کرد که همیشه و در همه صحنه ها و لحظه ها در کنار اقشار مختلف ملت قرار گرفته و خواهد گرفت. به عنوان مثال رئیس جمهور وقت (آیت الله العظمی خامنه ای (دام ظله العالی) در جبهه ها، با وجود مشغله فراوان و نیز حضور فرزندان طلبه ایشان به طور گمنام، حضور آیت الله العظمی بهاء الدینی در قرارگاه عملیاتی والفجر مقدماتی، حضور آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی (با سن هشتاد سال و در حالی که پشتشان خمیده بود و تقریبا به حالت رکوع قدم برمی داشت و عصا به دست می گرفت)، شهید آیت الله سید اسدالله مدنی که اولین شهید محراب بودند در جبهه های ایلام ، کرمانشاه و اهواز بارها حضور پیدا کردند.

مقام معظم رهبری(دامت برکاته) در شأن مقام آن عزيزان می فرمايند:«چه سعادتمند وبلند اخترند شهدائی که در جوار رحمت الهی در کنار امام عارفان، خمينی کبير، آرميده اند». البته در این میان تعداد شهدای روحانی، بالغ بر 3417 نفر بوده است که 15/5 درصد کل روحانیان کشور در همان زمان می باشد. از هر هزار نفر طلبه، چهل نفر به شهادت رسیده اند؛ حال آنکه طبق آمار، در بقیه اقشار از هر هزار نفر، چهار نفر شهید شده است.بیشترین شهید روحانی در سال 1365 در عملیات کربلای 4 و 5 بوده است

 علاوه بر بیان مطالبی که خود بیانگر حضور فعتال روحانیون در جریان دفاع مقدس بوده است البته نقش های دیگر نیز در این راستا داشتندکه می توان بعه موارد زیر اشاره نمود:

الف- روحانیان و تقویت روحیه

کارشناسان نظامى، 75 درصد پیروزی را در گرو روحیه عالی نظامیان و رزمندگان می‌دانند و تنها 25 درصد دیگر را به عواملی چون تسلیحات، سازمان‌دهى، آموزش، ارتباطات و … نسبت می‌دهند. فرمانده قوى، آرام و شاداب، در مواقع حساس می‌تواند تصمیم مناسب بگیرد و از نیرو و امکانات به‌گونه‌ای شایسته استفاده کند. سرباز با روحیه قوی و برخوردار از آرامش نیز می‌تواند از ابزار و وسایل جنگی به‌طور صحیح و به موقع سود جسته، ضربات کاری بر دشمن وارد سازد. اما فرمانده فاقد روحیه، هنگام رویارویی با خطر، تدبیر و دقت کافی در طرح‌ریزی و اجرای برنامه‌ها را نخواهد داشت و رزمنده بی‌روحیه نیز بر اثر هراس و وحشت، تنها در پی حفظ جان خود است و قادر به استفاده از سلاح و امکانات به‌طور کامل نیست. دفاع مقدس نیز از این قاعده مستثنا نبود و روحانیان، تأثیر عمیقی در تقویت روحیه رزمی رزمندگان در مقاطع حساس جنگ داشتند. نقش اساسی روحانیت در این مرحله، نگهبانی از دل‌ها بود. اینکه قلب‌ها را استوار بدارند و بر اطمینان و قوّت گام‌ها بیفزایند و ایمان رزمندگان را راسخ سازند.

از مهمترین محورهای تحرک رزمندگان ایمان و معنویت بود و آنچه آنان را شارژ می‌کرد سخنان روحانیان بود . با این کار رزمندگان آماده می‌شدند و به هدف و راهشان ایمان پیدا می‌کردند. از طرفی روحانیان در زمینه های دیگر هم با رزمندگان همراهی می کرد مثلا در مواقعی که فرصت بود مشاعره یا فوتبال بازی می‌کردند و لحظات شادی ایجاد می کردند به طوری که نشاط و معنویت هر دو با هم بر فضای جبهه حاکم بود.

در تمام جنگ اگر موفقیتی بوده همیشه یک طرف آن روحانیت حضور داشته است.  روحانیت همچنین نسبت به آمار جمعیتش در هنگام جنگ، بیشترین شهید را تقدیم کرده است.

ب- روحانیان و دین آموزی در جبهه ها

یکی از دلایل حضور روحانیان در عرصه های نبرد، پاسخ گویی به مسائل شرعی رزمندگان بود. این مسائل معمولاً شامل موارد زیر بودند:

1. مسائل شرعی عمومی که مورد ابتلای عامه مردم و رزمندگان بود؛

2. مسائل اختصاصی جبهه و مرتبط با شخص رزمنده، مانند اذن پدر و مادر برای حضور در جبهه، روزه و نماز در جبهه و…؛

3.مسائلی که دربرگیرنده احکام کلی جنگ و جهاد بود.

همچنین یکی از زیبایی های دفاع مقدس حضور علما و عامه مردم دوشادوش یکدیگر در دفاع مقدس بود. در آن زمانها تمام پایگاهها، حسینیه ها، مساجد، مدارس، دانشگاهها، همه و همه پایگاهی شده بودند برای روحیه بخشی، اعزام پدران و فرزندان و حضور زنانی که همراه با مردان به منظور تهیه اقلام و مایحتاج رزمنده ها حضوری فعال و گسترده داشتند.  میزان مشارکت و مراتب نقش افراد متفاوت بود. در هر صورت عده ای به عنوان رزمنده از جان خودشان مایه گذاشتند و عده ای به عنوان پشتیبانی کننده از مال خود مایه گذاشتند. اکثریت مردم ایران به نوعی در این جهاد مقدس نقش داشتند. (الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم…) البته مراتب مختلف بود. سه عنصری که در پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشت؛ ایدئولوژی، رهبری و مردم بود. نه امکان پیروزی انقلاب بدون حضور گسترده مردم مسلمان وجود داشت و نه امکان تداوم و حفظ انقلاب در برابر این همه توطئه داخلی و خارجی بدون حضور و حمایت مردم از انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی. لذا جنگ تحمیلی که از بزرگترین توطئه های نظامی و سخت افزاری دشمنان بر علیه نظام مقدس اسلامی محسوب می گردد، بدون حضور مردم امکان دفاع و پیروزی قابل تصور نبود.

 می توان به جرات گفت مهمترین نقش در دفاع مقدس را مردم داشتند. با توجه به حجم گسترده تهاجم و با هدف سرنگونی جمهوری اسلامی و حمایت بیش از 70 کشور از صدام، بدون حضور و مشارکت مردم امکان مقابله اصلا وجود نداشت. لذا حضرت امام خمینی (ره) برخلاف دیگران اعتقاد به مردمی کردن جنگ داشتند و به همین دلیل هم تا زمانی که جنگ مردمی نشد ما توفیقاتی هم نداشتیم.1 انعکاس حمایت‌های مالی از جبهه‌های نبرد (جهاد مالی) در جراید کشور در دوران دفاع مقدس، به خوبی بیانگر میزان مشارکت و اهتمام مردم در خصوص پشتیبانی از رزمندگان و جبهه های جنگ می باشد. از بادام های جمع آوری شده توسط پیرزن روستایی برای اهداء به جبهه تا کمک میلیونی یکی از مسلمانان مقیم کویت برای حمایت از رزمندگان، حکایت از مردمی بودن جنگ در جبهه خودی و میزان اعتقاد و باور مردم به حضرت امام خمینی)ره( دارد.

همچین وجوه کمک های نقدی مردم در کمک به رزمنده ها نیز نقش تعین کننده ای داشت به گونه ای که پرداخت مهریه، کمک مبالغی و .. در این راستا از سوی اشخاص و نهادهای مختلف نیز حائز اهیمت است.

 منابع

1- برگرفته از کتاب عوامل فرهنگی و معنوی دفاع مقدس ، انتشارات مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه ، چاپ اول ، ص ۸۰ .

2- صحیفه نور و مجموعه خاطرات شهدای روحانی.

3- عزت الله خانجانی ، مقاله درآمدی بر پشتیبانی جنگ در منطقه دماوند.

4-روزنامه اطلاعات، 1366/9/3، ص1.

5ـ همان، ص1.

6ـ روزنامه اطلاعات، 1366/9/2، ص2، قم ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی.

7-روزنامه جمهوری اسلامی، 1366/9/15، ص 2.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 نظر دهید »

بررسی وضعیت اقتصادی ایران در دوران دفاع مقدس

11 مهر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

جنگ تحمیلی در موقعیتی آغاز شد که اقتصاد ایران که تا پیش از انقلاب به شدت متکی بر درآمدهای نفتی بود، در آستانه اجرای برنامه‌ها و اقداماتی در جهت خودکفایی و نیز کاهش وابستگی به نفت برای ایجاد تحول در اقتصاد کشور قرار داشت. جنگ موجب شد بخشی از بودجه کشور به امور دفاعی تخصیص یافته و بخش بسیاری از سرمایه‌های انسانی و سایر منابع به امور جنگ اختصاص یابد. همچنین اشغال بخشی از اراضی حاصل‌خیز و نیز واحدهای اقتصادی کشور، نابسامانی‌های ناشی از مهاجرت‌ها و به طور کلی مشکلات یک اقتصاد درگیر جنگ را به دنبال داشت، که این همه موجب شد تا اصلاح ساختار اقتصاد و بهبود مدیریت اقتصاد کشور با مشکلات بسیار روبه‌رو شود و همچنان درآمدهای نفتی - که در آغاز انقلاب به دلیل کاهش عمده و برنامه‌ریزی شدۀ صدور آن کاهش یافته بود - مجدداً نقش مؤثر و عمده‌ای را در اقتصاد ایران ایفا کند.

 اوضاع اقتصادی ایران در طول جنگ تحمیلی حاکی از مشکلات اقتصادی و آسیب‌دیدگی زیربناها و روبناهای اقتصادی است و البته از سوی دیگر، حکایت از برخی دستاوردها در زمینه خوداتکایی دارد. در شکل‌گیری و ایجاد اوضاع مختلف اقتصادی در طول جنگ، علاوه بر دلایل اقتصادی همچون نوسانات قیمت نفت و درآمدهای نفتی، دلایل دیگری چون روابط بین‌المللی و فشارهای سیاسی و نیز تحرکات نظامی طرفین به طور مستقیم و غیرمستقیم بر اوضاع اقتصادی کشور تأثیرگذار بوده است.

 "نوسان‌های اقتصادی” یا “دوره‌های تجاری"، به کاهش و افزایش دورۀ سطح تولید کالاها و خدمات در اقتصاد هر کشور اطلاق می‌شود. در واقع اقتصاد کشورهای مختلف، تغییرات متوالی رونق و رکود را در سطح تولید کالاها و خدمات (تولید ناخالص ملی) تجربه می‌کنند. به طور کلی رونق نشان‌دهنده بالاترین سطح تولید در یک دوره زمانی یا در یک دوره نوسان اقتصادی است، و رکود مرحله‌ای از نوسان اقتصادی را نشان می‌دهد که سطح تولیدات در آن مرحله به پایین‌ترین مقدار خود می‌رسد. نوسانات اقتصادی علاوه بر عوامل اقتصادی، به عوامل سیاسی و وقوع تکانه‌های مختلف داخلی و خارجی مانند جنگ، بحران، تحریم‌ها و از این قبیل، بستگی دارد.

 بررسی و مطالعه اوضاع اقتصادی کشور در ادوار مختلف نشان می‌دهد که اقتصاد ایران شدیداً تحت تأثیر تکانه‌های نفتی قرار گرفته است. فعالیت‌های اقتصادی کشور پس از اولین تکانه نفتی سال 1353، وارد نوسانات شدید شد. هر چند که پس از این دوره، عمق نوسانات اقتصادی حتی کم‌تر از دوره مشابه قبل از تکانه‌های نفتی می‌شود، ولی نقش تکانه‌های نفتی در ایجاد نوسانات اقتصادی کماکان پابرجاست. به هر حال، دوره‌های رونق اقتصادی عموماً هم‌زمان با دوره‌هایی است که قیمت نفت و به تبع آن درآمدهای نفتی در مقایسه با دوره‌های قبل و بعد از آن در حداکثر بوده است و در واقع گویای این واقعیت است که نفت در ایجاد رونق و رکود اقتصادی ایران نقش تعیین‌کننده‌ای داشته است. با وجود این نباید نقش سیاست‌های اقتصادی به ویژه سیاست‌های پولی و مالی را در ایجاد رونق و رکود از طریق تبدیل منابع ارزی به ریالی جهت هزینه کردن در داخل کشور که به انبساط مالی در کشور منجر می‌شده است را کم اهمیت جلوه داد. گفتنی است که مقایسه روند رکود و رونق اقتصادی ایران با سایر کشورهای جهان، یک هم‌زمانی نسبی را در فرآیند نوسانات اقتصادی نشان می‌دهد. این به دلیل آن است که اقتصاد ایران یک اقتصاد باز و تأثیرپذیر است و سایر کشورها از طریق بخش تجارت خارجی در فرآیند رونق و رکود اقتصاد ایران تأثیر می‌گذارند.

 

بررسی اوضاع اقتصادی در سال‌های جنگ دلالت بر آن دارد که اقتصاد ایران در طول جنگ تحمیلی سه دوره رکود و رونق اقتصادی را تجربه کرده است:

دوره اول: رکود اقتصادی (۱۳۶۰ – ۱۳۵۹)

دوره دوم: رونق اقتصادی (۱۳۶۴ – ۱۳۶۱)

دوره سوم: رکود اقتصادی (۱۳۶۷- ۱۳۶۵)

رکود اقتصادی سنگینی که طی سال‌های آخر جنگ بر اقتصاد ایران حکمفرما شده و از عوامل اصلی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بود را مورد بررسی قرار دهیم

دوره دوم: رونق اقتصادی (۱۳۶۴ – ۱۳۶۱)

در پی اقدامات قوای ایران با هدف پس‌گیری مناطق اشغال شده و اجرای عملیات‌های بزرگ و موفقی چون «الی بیت‌المقدس» که به آزادی خرمشهر و مناطق وسیعی از سرزمین‌های اشغالی ایران در خرداد ۱۳۶۱ انجامید، بخش مهمی از مراکز اقتصادی کشور از تیررس دشمن و تهدید رهایی یافتند و با افزایش صادرات نفتی، درآمدهای حاصل از آن نیز افزایش یافت، لذا برخی شاخص‌های اقتصادی نشان‌دهنده بهبود اوضاع اقتصادی در سال ۱۳۶۱، به نسبت دو سال قبل از آن می‌باشد. در واقع در آغاز این دوره و پس از آزادی خرمشهر، اعتبار ایران به عنوان کشوری با ثبات و شکست‌ناپذیر در مقابل تهاجمات بیگانه، مورد پذیرش جوامع بین‌المللی قرار گرفت و موقعیت اقتصادی و اجتماعی کشور تثبیت ‌شد. با وجود این، اجرای پروژه‌هایی که با همکاری برخی کشورهای خارجی در ایران آغاز شده بود، یا ناتمام مانده بود، به دلیل وقوع جنگ و بحران و بهانه عدم امنیت برای اتباع خارجی متوقف شده بود و یا ادامه کار منوط به افزایش مبلغ آن پروژه‌ها گردیده بود. (علی‌رضا لطف‌الله زادگان، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب بیستم: عبور از مرز، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران ۱۳۸۱، ص۷۹)

رونق اقتصادی، وضعیت مطلوب شاخص‌های کلان اقتصادی، بالا بودن قیمت نفت در بازارهای جهانی، افزایش تولید و صادرات نفت ایران نسبت به سال‌های اولیه جنگ، فشار سیاسی نه چندان زیاد و رکود نسبی در نبردهای زمینی، حملات ایران به مراکز نظامی و اقتصادی عراق در جهت پاسخگویی متقابل، دیپلماسی فعال ایران برای فشار بر عراق، و البته دوره جدیدی از حملات عراق به تأسیسات نفتی و نفتکش‌های حامل نفت ایران با هدف قطع صادرات نفت ایران به خارج، از خصوصیات این دوره بوده است.

در واقع در دوره زمانی فتح خرمشهر تا فتح فاو (۱۳۶۱ تا ۱۳۶۴) که مبنای ادامۀ جنگ اعمال سیاست تنبیه متجاوز بود، اوضاع اقتصادی ایران به دلیل درآمدهای حاصل از نفت، استفاده از ظرفیت‌های داخلی کشور و همچنین ثبات سیاسی و اقتصادی همراه با استقرار مدیریت باثبات اقتصادی در کشور، و انسجام بیش‌تر و خودباوری نیروهای مسلح، رو به بهبود گذاشت. به هر ترتیب اقتصاد ایران در این سال‌ها یک دوره رونقی را تجربه کرد که تقریباً تا روزهای پایانی سال ۱۳۶۴ ادامه داشت. این موضوع از زبان اقتصاددانان و صاحب‌نظران داخلی و خارجی نیز مطرح شده است. شادروان دکتر حسین عظیمی در این‌باره می‌گوید: «تا پایان سال ۱۳۶۴ با وجود جنگ، تصویری نسبتاً موفق در اقتصاد ایران بود. شاخص‌های اقتصادی تا سال ۱۳۶۴ در مقایسه با شاخص‌های بعد از جنگ بهتر است.( حسین عظیمی، “تحلیل شرایط و سیاست‌های اقتصادی در دورۀ جنگ ایران و عراق"، فصلنامه مطالعات دفاعی و امنیتی، دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران، شماره ۲۷، تابستان ۱۳۸۰، ص ۲۸-۲۹(.

دوره سوم: رکود اقتصادی (1367- 1365)

رکود شدید اقتصادی، وضعیت نگران کننده شاخص‌های اقتصادی، کاهش شدید قیمت نفت و درآمدهای نفتی، فشارهای شدید بین‌المللی، افزایش نبردهای زمینی، تشدید حملات عراق به مراکز اقتصادی و غیرنظامی، گسترش و تشدید جنگ نفتکش‌ها، حضور ناوگان جنگی قدرت‌های شرق و غرب، و درگیری مستقیم با آمریکا از خصوصیات این دوره است. در این میان فشارهای بین‌الملل نقش عمده‌ای در این دوره داشت؛ زیرا هم ایران را از دسترسی به بازارهای معمول و ارزان اسلحه محروم کرد که در نتیجه تهیه تسلیحات جنگی و ادوات نظامی و حتی لوازم یدکی آنها با مشکلات بسیار و متحمل شدن هزینه‌های گزاف مواجه شد و هم دخالت قدرت‌های خارجی و کشورهای منطقه مانع از پیروزی سریع و قاطع ایران بر عراق شد. به هر حال، بررسی شاخص‌های اقتصادی در این دوره حاکی از رکود شدید اقتصادی است که از سال 1365 شروع و در سال 1367 به عمق خود رسید، که مهم‌ترین دلیل آن کاهش بسیار شدید قیمت نفت در بازارهای جهانی از آخرین ماه‌های سال 1364 بود.

 افزون بر مشکل کاهش قیمت نفت، در طول سه سال‌ پایانی جنگ به کرات پایانه نفتی خارک، نفتکش‌های حامل نفت ایران و کشتی‌های تجاری، مورد اصابت موشک‌ها و راکت‌های هواپیماهای ارتش عراق قرار می‌گرفت. در این دوره 44 فروند کشتی نفتکش و 3 کشتی تجاری ایرانی مورد اصابت قرار گرفت. همچنین در این سال‌ها سلسله‌های متعددی از حملات گسترده عراق به مراکز اقتصادی و نفتی ایران، و شهرها و مناطق مسکونی (جنگ شهرها) صورت گرفت. مراکز اقتصادی از جمله تأسیسات نفتی شیراز، تبریز، اصفهان، بی‌بی حکیمه، زرند، مارون، واحدهای شماره 2 و 3 گچساران، پتروشیمی ایران - ژاپن و همچنین تأسیسات تخلیه و بارگیری بندری و راه‌آهن بندر امام خمینی، کارخانه سیمان درود و سایر مراکز صنعتی و حتی برخی مزارع کشاورزی و نواحی مسکونی هدف حمله عراق قرار گرفت. اما همان‌گونه که بیان شد آنچه در این دوره بر اقتصاد ایران ضربه بسیار وارد کرد، کاهش شدید قیمت نفت و درآمدهای نفتی بود که به توقف و یا کند شدن اجرای برخی پروژه‌های مهم و ملی انجامید. یکی از مهم‌ترین آنها پروژه احداث خط انتقال نفت گناوه - عسلویه با هزینۀ بالغ بر 2 میلیارد دلار بود. این خط لوله برای دور از تیررس قرار گرفتن کشتی‌های حامل نفت ایران جهت صادرات نفت طراحی شده بود که به فاصلۀ دورتر از خارک و در نزدیکی دهانه خلیج‌فارس واقع شده بود، اما به دلیل بروز دور تازۀ از مشکلات اقتصادی ایران، این پروژه نیمه‌کاره متوقف شد (خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، بهمن 1364، ص 33.)

 علاوه بر این، با ادامه و تشدید حملات هوایی عراق به دروازه‌های ورود و خروج کالا، افزون بر بنادر جنوب، مبادی ارتباطی در شمال غرب کشور نیز آسیب دید (برای مثال در فروردین سال 1365 به دلیل آسیب دیدن یک پل راه‌آهن ارتباطی ایران و ترکیه در نزدیکی مرز، صادرات کالا از ترکیه به ایران برای چند روز با مشکل مواجه شد.)محدودیت‌های گوناگون اقتصادی ناشی از جنگ در این دوره، تولید برخی اقلام کشاورزی را در ایران از جمله گندم، کاهش داده بود. کمبود سوخت و روغن موتور برای چاه‌های عمیق کشاورزی در برخی استان‌های کشور از دلایل اصلی کاهش سطح زیر کشت تولید غلات بود(حسین اردستانی، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب پنجاه‌ودوم: تکاپوی جهانی برای توقف جنگ، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1382، ص 267.)  همچنین بخش صنعت نیز به دلیل نبود امکان تخصیص ارز به این بخش، به شدت آسیب دیده بود. مشکلات ناشی از جنگ و تحریم‌ها در سایر بخش‌های اقتصادی نیز مشهود بود و همین مشکلات به رشد منفی تولید ناخالص ملی و نامطلوب و نگران کننده شدن سایر شاخص‌های اقتصادی، از جمله کاهش سرمایه‌گذاری و نیز افزایش چشمگیر نرخ تورم انجامیده بود.

 در سه سال پایانی جنگ به دنبال افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی ناشی از جنگ، فعالیت بخش‌های مختلف اقتصادی کاسته شد و این روند تا پایان جنگ ادامه یافت. در سال 1365 فعالیت‌های کشاورزی همچون سال قبل از آن، از رونق مناسبی برخوردار بود. اگر چه عواملی چون مشکلات زیربنایی، مسئله کم آبی، کمبود ماشین‌آلات و نهاده‌های تولید همچنان موانع عمده‌ای در گسترش فعالیت‌های کشاورزی بودند، اما این بخش نسبت به دیگر بخش‌های اقتصادی عملکرد نسبتاً خوبی داشت. در بخش صنعت روند کاهش فعالیت صنایع کشور، که از اواسط سال 1364 شروع شده بود، در سال 1365 با شدت بیش‌تری ادامه یافت و فعالیت اغلب صنایع کشور با کاهش شدید تولید مواجه گردید طوری که شاخص تولید کارگاه‌های بزرگ صنعتی کشور و شاخص تولید سرانه این کارگاه‌ها نسبت به سال قبل آن، به ترتیب به 7/ 20 درصد و 9/ 19 درصد کاهش یافت.

 در سال 1366 بخش کشاورزی، که در سال‌های پس از انقلاب عموماً رشد نسبتاً بالایی داشت، از سرعت رشد آن کاسته شد. به‌رغم رشد مثبت بخش کشاورزی در این سال، فعالیت‌های تولیدی در این بخش در حدی نبود که پاسخگوی افزایش تقاضا در کشور باشد و رشد تولید برخی محصولات زراعی مهم در سال 1366 در سطحی به مراتب پایین‌تر از رشد جمعیت کشور قرار داشت. طی سال 1366 واردات برخی از محصولات عمده کشاورزی به دلیل ناکافی بودن تولیدات داخلی، نسبت به سال قبل افزایش یافت. همچنین در این سال به دلیل ادامه مشکلات صنایع - که عمده آنها کمبود مواد اولیه و لوازم ماشین‌آلات خارجی بود - روند نزولی فعالیت‌های صنعتی ادامه یافت به گونه‌ای که شاخص تولید و تولید سرانه کارکنان کارگاه‌های بزرگ صنعتی نسبت به سال قبل آن، به ترتیب 4/ 6 درصد و 1/ 7 درصد کاهش یافت.

 فعالیت‌های تولیدی در بخش کشاورزی که از سال 1366 به کندی گراییده بود، در سال 1367 عملکرد منفی از خود نشان داد به نحوی که ارزش افزوده این بخش که در سال‌های پس از انقلاب، برخلاف سایر بخش‌های تولیدی، همواره رشدی مثبت داشت در این سال با کاهش مواجه شد و از 28.868 میلیارد ریال در سال 1366 به 28,683 میلیارد ریال در سال 1367 کاهش یافت. در این سال رکود حاکم بر فعالیت‌های صنعتی که از نیمه دوم سال 1364 شروع شده بود، گسترده‌تر شد. تشدید مضیقه‌های ارزی، مشکلات مربوط به تأمین مواد اولیه و واسطه‌ای و دیگر تنگناهای تولیدی موجب گردید که در سال 1367 شاخص تولید کارگاه‌های تولیدی و تولید سرانه کارکنان کارگاه‌های تولیدی نسبت به سال قبل آن، به ترتیب 2/ 7 و 2/ 6 درصد کاهش یابد.

 علاوه بر اقدامات آمریکا و غرب در جهت کاهش قیمت نفت و تحریم خرید نفت از ایران، دیگر فشارهای فزاینده بین‌المللی، مشکلات اقتصادی ایران را تشدید می‌کرد. در حالی که در این دوره ایران به دلیل تحریم آمریکا و غرب بسیاری از نیازهای تسلیحاتی خود را از مجاری غیررسمی و بازار سیاه با هزینۀ بیش‌تر و با دشواری بسیار تهیه می‌کرد، فشار بر فروشندگان سلاح به ایران نیز افزایش می‌یافت و در گوشه و کنار جهان شرکت‌ها و یا افرادی به اتهام فروش اسلحه به ایران، تحت پیگیرد قضایی قرار می‌گرفتند(برای نمونه شرکت فرانسوی “لوشر” به دلیل صدور تسلیحات نظامی به ایران تحت تعقیب قضایی قرار گرفت. این‌گونه اعمال فشارها در اواخر جنگ به حدی بود که حتی قصد انجام آن نیز جرم محسوب می‌شد، از جمله یک اتریشی به اتهام سعی در خرید هلی‌کوپترهای نظامی آمریکا برای ایران، مجرم شناخته شد. (خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 353، 17 /12 /1364، ص31)

در این سال‌ها رابطه ایران و عربستان نیز به تیرگی رفت و با کشتار زائران ایرانی خانه خدا به دست مأموران سعودی در سال 1366، این رابطه تیره‌تر شد. روابط ایران و فرانسه نیز که از آغاز انقلاب به سردی گراییده بود، در طول جنگ با مشکلات بیش‌تری روبه‌رو شد و در نهایت در تابستان 1366 به مدت چند ماه روابط دو کشور کاملاً قطع شد و طی توافقاتی پاکستان به عنوان حافظ منافع ایران در فرانسه، و ایتالیا حافظ منافع فرانسه در ایران انتخاب شدند. (محمود یزدانفام، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب پنجاهم: اسکورت نفتکش‌ها، تهران، مرکز مطالعات وتحقیقات جنگ، 1378، ص 126.)

در پی این قطع روابط، فرانسه از تمامی شرکت‌های نفتی خواست تا خرید نفت از ایران را متوقف کنند.(محمود یزدانفام، پیشین، ص 127.)

 به دنبال افزایش فشارها و ناملایمات سیاسی، رابطه ایران و آمریکا که از دوره‌های پیش رفته رفته خصمانه‌تر شده بود، در این دوره به اوج خود رسید و به درگیری مستقیم نیروهای دو طرف در خلیج‌فارس انجامید. آمریکا که از اوایل جنگ در تلاش برای حضور نظامی در خلیج‌فارس بود، با درخواست کویت، در این دوره خواستۀ خود را عملی کرد. در فروردین 1365 جورج بوش (پدر) معاون رئیس‌جمهور وقت آمریکا، تهدید کرد که در صورت نیاز، به اندازه‌ای که آمریکا تحریک شود در جنگ ایران و عراق مداخله می‌کند. (خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 21، 21 /1 /1365، ص 15.)

 سرانجام با وارد شدن ناوگان نیروی دریایی آمریکا به خلیج‌فارس و گسترش جنگ نفتکش‌ها و اوج آن در سال‌های 1366 و 1367، رویارویی نظامی ایران و آمریکا صورت گرفت. در سال‌های 1366 و 1367 عملیات “اِرنِست ویل"( عملیات اسکورت نفتکش‌های کویتی، عملیات ارنست ویل (Earnest Will) نام‌گذاری شده بود.)

 به بهانۀ اسکورت نفتکش‌های کویتی و با هدف فشار بیش‌تر بر ایران و جلوگیری از پیروزی ایران در جنگ، با به کارگیری گستردۀ ناوگان نیروی دریایی آمریکا به اجرا درآمد که به تشدید تشنج اوضاع و افزایش نابسامانی‌ها و درگیری‌ها در منطقه منجر گردید.

 در این سال‌ها علاوه بر تشدید حملات عراق به نفتکش‌های حامل نفت ایران و متقابلاً هدف قرار گرفتن تعدادی از نفتکش‌های حامل نفت کشورهای حامی عراق، با درگیری مستقیم آمریکا با ایران در خلیج‌فارس، اوضاع منطقه آشفته‌تر شد و کشتی‌رانی در خلیج‌فارس به دشواری صورت می‌گرفت و بیمه کشتی‌ها نه تنها برای کشتی‌های عازم بنادر ایران، بلکه برای تمامی کشتی‌های عازم دیگر بنادر خلیج‌فارس افزایش یافت. لذا این مشکل علاوه بر ایران، گریبان‌گیر سایر کشورهای حوزه خلیج‌فارس نیز شده بود.

 در نیمۀ دوم سال 1366 با حمله هلی‌کوپترهای آمریکایی به کشتی ایران - اجر و قایق‌های گشتی ایران و همچنین سکوهای نفتی ایران در خلیج‌فارس و اقدامات متقابل ایران، دو کشور وارد درگیری مستقیم شدند که ایستادگی رزمندگان ایران و نرسیدن آمریکا به نتیجه مطلوب، به توقف این درگیری‌ها انجامید که چند ماه بعد آمریکا با حمله به دو ناوچه سهند و سبلان و حمله موشکی به هواپیمای مسافربری ایران، درصدد جبران این ناکامی‌ها برآمد.

 در این دوره نه تنها ناوگان جنگی آمریکا بلکه ناوگان نظامی شوروی و همچنین برخی اعضای پیمان ناتو از جمله فرانسه، انگلستان و آلمان(غربی) به بهانه حفاظت از کشتی‌های تجاری و نفتی و امنیت کشتی‌رانی وارد خلیج‌فارس ‌شدند. حمایت شرق و غرب از عراق شامل تمامی امور پشتیبانی، تأمین تسلیحات و تجهیزات نظامی، کمک‌های مالی و نیز کمک‌های اطلاعاتی از طریق ماهوارهای تجسسی بود که این حمایت‌ها به ویژه از اوایل سال 1365 به بعد افزایش بیش‌تری یافت.

  در این اوضاع، ایران در پی اجرای عملیاتی سرنوشت‌ساز بود که این عملیات در اوایل دی ماه 1365 به اجرا درآمد که به دلایلی از جمله قرار گرفتن کمک‌های اطلاعاتی و ماهواره‌ای ابرقدرت‌ها در اختیار عراق و آگاهی ارتش عراق از عملیات ایران، این عملیات (کربلای4) با موفقیت مواجه نشد، اما به فاصله بسیار کوتاهی پس از آن یعنی 19 دی‌ماه 1365 در حالی که عراق و حامیانش در غفلت کامل به سر می‌بردند و ارتش عراق حمله به فاو را تدارک می‌دید، عملیات بزرگ کربلای5 در شرق بصره به اجرا درآمد. موفقیت ایران در این نبرد بسیار مهم، بر سرنوشت جنگ و تصویب قطعنامه 598 تأثیرگذار بود؛ زیرا به مجامع بین‌المللی نشان داد که هر چند عراق به دلیل خواست و پشتیبانی همه‌جانبه شرق و غرب از شکست در جنگ نجات یافت، لیکن ایران نیز طرف شکست خورده جنگ نخواهد بود. از این زمان به بعد فعالیت‌های بین‌المللی برای صلح و پایان دادن به جنگ تشدید شد و چند ماه پس از این عملیات، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه598 را در 29 /4 /1366 به تصویب رساند که بخشی از خواسته‌های ایران در آن گنجانده شده بود. اغلب کشورها از این قطعنامه حمایت کردند و در نهایت در تاریخ 27 /4 /1367 مورد پذیرش ایران قرار گرفت.

 سال 1367 را می‌توان به لحاظ وضعیت اقتصادی نامطلوب‌ترین سال در طول دوران جنگ نامید. بررسی شاخص‌های اقتصادی گویای این واقعیت است.

 نکته حائز اهمیت این است که در اوضاعی که ذکر آن رفت و همچنین تشدید محدودیت کالاهای وارداتی، از جمله کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای و مواد اولیه، هزینه‌های جنگ و هزینه‌های تولید به شدت افزایش یافته بود. بنابراین بودجه دولت با افزایش هزینه‌ها و کاهش شدید درآمدها و نهایتاً کسر بودجه شدید مواجه بود و تولید کشور نیز به دلیل مشکلات تأمین مواد اولیه و سایر نهاده‌ها از خارج، در موقعیتی بحرانی به سر می‌برد. به دلایلی که گفته شد، وضعیت بسیار نامناسبی بر اقتصاد کشور حاکم شده بود، به ویژه در زمینه تولید ناخالص داخلی، اشتغال و غیره، که همگی آنها بیانگر وضعیت رکودی بسیار شدید در این دوره بود.

 چنان که ملاحظه شد دوران جنگ از نظر دوره‌های تجاری، به سه مقطع متمایز تقسیم می‌شود: مقطع اول که از سال 1356 شروع شده بود و با انقلاب و جنگ تا سال 1360 ادامه یافت؛ این دوره، دوره رکود بود. مقطع دوم، سال‌های 1361 تا 1364 را شامل می‌شد که رونق اقتصادی در این مقطع ویژگی غالب اقتصاد ایران بود. مقطع سوم، یعنی از سال 1365 تا 1367، یعنی پس از وقوع تکانه نفتی و تشدید دشمنی خارجی، رکود شدید بر اقتصاد ایران حاکم شد.

 پانوشت‌ها

1- خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، بهمن 1364، ص 33.

2- برای مثال در فروردین سال 1365 به دلیل آسیب دیدن یک پل راه‌آهن ارتباطی ایران و ترکیه در نزدیکی مرز، صادرات کالا از ترکیه به ایران برای چند روز با مشکل مواجه شد.

3- حسین اردستانی، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب پنجاه‌ودوم: تکاپوی جهانی برای توقف جنگ، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1382، ص 267.

4- برای نمونه شرکت فرانسوی “لوشر” به دلیل صدور تسلیحات نظامی به ایران تحت تعقیب قضایی قرار گرفت. این‌گونه اعمال فشارها در اواخر جنگ به حدی بود که حتی قصد انجام آن نیز جرم محسوب می‌شد، از جمله یک اتریشی به اتهام سعی در خرید هلی‌کوپترهای نظامی آمریکا برای ایران، مجرم شناخته شد. (خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 353، 17 /12 /1364، ص31)

5- محمود یزدانفام، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب پنجاهم: اسکورت نفتکش‌ها، تهران، مرکز مطالعات وتحقیقات جنگ، 1378، ص 126.

6- محمود یزدانفام، پیشین، ص 127.

7- خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 21، 21 /1 /1365، ص 15.

8- عملیات اسکورت نفتکش‌های کویتی، عملیات ارنست ویل (Earnest Will) نام‌گذاری شده بود.

 

 

 

 

 

 

 

 نظر دهید »

حکایت خشت های طلا

11 مهر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

عيسی بن مريم عليه السلام دنبال حاجتی می رفت.

سه نفر از يارانش همراه او بودند.
سه خشت طلا ديدند كه در وسط راه افتاده است.
عيسی عليه السلام به اصحابش گفت: اين طلاها مردم را می كشند؛ مبادا محبت آنها را به دل خود راه دهيد.
آن گاه از آنجا گذشته و به راه خود ادامه دادند.

يكی از آنان گفت: ای روح الله! كار ضروری برايم پيش آمده، اجازه بده كه برگردم.
او برگشت و دو نفر ديگر نيز مانند رفيقشان عذر و بهانه آوردند و برگشتند و هر سه در كنار خشتهای طلا گرد آمدند. تصميم گرفتند طلاها را بين خودشان تقسيم نمايند.

دو نفرشان به ديگری گفتند: اكنون گرسنه هستيم.
تو برو بخر. پس از آنكه غذا خورديم و حالمان بهتر شد، طلاها را تقسيم می كنيم.

او هم رفت خوراكی خريد و در آن زهری ريخت تا آن دو رفيقش را بكشد و طلاها تنها برای او بماند.

آن دو نفر نيز با هم سازش كرده بودند كه هنگامی كه وی برگشت او را بكشند و سپس طلاها را تقسيم كنند.

وقتی كه رفيقشان طعام را آورد، آن دو نفر برخاستند و او را كشتند.

سپس مشغول خوردن غذا شدند.
به محض اينكه آن طعام آلوده را خوردند، مسموم شدند.


حضرت عيسی عليه السلام هنگامی كه برگشت ديد، هر سه يارانش در كنار خشت های طلا مرده اند.
با اذن پروردگار آنان را زنده كرد و فرمود: آيا نگفتم اين طلاها انسان را می كشند؟


#داستانهای_آموزنده

 4 نظر
  • 1
  • ...
  • 140
  • 141
  • 142
  • ...
  • 143
  • ...
  • 144
  • 145
  • 146
  • ...
  • 147
  • ...
  • 148
  • 149
  • 150
  • 151
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟