دوربین قلب
ما انسانها هر کدام درگیر و دار زمانه و مادیاتی که همچنان پیش به سویمان می تازند، گیر کرده ایم و شده ایم
افساری برای اسب سرکش نفسمان که هر لحظه ما را به سویی می کشاند. اما خود نمی دانیم به کدامین سو فقط می تازد و ما را با خود می برد، حال در این مسیر و بین راه هر کاری شد ، شد ، هر کس زیر پا له شد شد، هر کس هر بلایی به سرش آمد برایمان مهم نیست فقط خودمان هستیم و آن خواسته خودمان . عقل مان را در دست احساساتمان سپرده ایم که گوش به فرمانش باشد.
اکنون سخن این است که در این مسیر برای خانه هایی که تنها چند روزی باعث آرامش و یا سرپناهی یا گاهی اوقات نیز آن هم نیست. دوربین های مداربسته ای را قرار می دهیم که، هر لحظه همه جا را رصد می کند، کی چه زمانی وارد و خارج شد، آیا دزدی آمد فلان کالای با ارزشمان را برد یا نه؟ و حتی مواظبیم فلان شخص وارد اتاقمان نشود، صحبت های ما را نشنود، حتی تمام قفل اتاقها را وارسی می کنیم سالم باشد مبادا دزدی بیاد، یا مزاحم زندگی مان باشد و ….و هزاران چیزهایی که اطراف خودمان آویزان کرده ایم که مبادا آن ها را ازدست بدهیم.
اما تا به حال فکر کردیم کاش یک دوربین مداربسته، برای خانه قلبمان کار می گذاشتیم تا این هستی ما را همه وجود و مایملک ما از ما دزدیده نشود؟ آیا تا به حال خانه قلبمان را رصد و چک کردیم که ببینم چه چیزی و چه کسی وارد آن شده است؟آیا مزاحمی چون ، ریا سمعه، افکار نادرست و هر چیزی که خانه قلبمان را مأوا گزیند. آیا تا به حال مواظبیم که به محبت های دیگر غیر از محبت خدا اجازه ورود ندهیم و در ان را بر روی محبت غیر خدا بسته نگه داریم؟ آیا تا به حال به این فکر کردیم که راه قلبمان از سمت صراطی که به سمت ولایت است، قرار دهیم یا به سمت ولایت شیطان؟ حال اگر دوربین مداربسته خود را به در خانه قلبمان کار نگذاشته ایم باید عجله کنیم که راهزنان قلبمان در کمین و در حال افزایش و فرصتی دیگر باقی نیست باید هر چه سریعتر به جنگ و مقابله با این دزد تا دندان مصلح که لحظه ای ساکت نیست برخاست. حال وقت آن رسیده است دراین مسیر کمی خرج نمایم. کمی تلاش مضاعف نمایم. پس به امید آن روز که بتوانیم در تمام اتاق های قلبمان را به روی افراد متفرقه بسته نگه داریم وبه سر در خانه قلبمان تابلو ورود افراد متفرقه ممنوع نصب نمایم.