ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

دعا کن که گمنام بمانیم

29 آذر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

 

دعا کن که گمنام بمانیم

آخرین باری که از جبهه آمد، به زیارت آمام رضا(علیه السلام) رفت. او در آنجا با اصرار از امام هشتم شهادت در راه خدا را طلب کرده بود!. همیشه به من می گفت: « مادر! دعا کن که گمنام بمانیم . چقدر جوانان خوب و مخلص به شهادت رسیدند. لطف خداست که مردم ما را خوب می دانند و گرنه ما کجا و خوبی کجا!» بارها از بان سید محسن شنیدم که می گفت: «نمی دانم چه نقصی- در من است که لیاقت شهادت را ندارم.»

راوی: مادر شهید .

شادی روحشان صلوات اصرار

منبع: زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص137

 نظر دهید »

خداحافظدنیا

27 آذر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی
خداحافظدنیا



??????

خداحافظ دنیا

از دل خاک فکه، شهیدی یافتند در جیب لباسش برگه ای بود

بسمه تعالی.

جنگ بالا گرفته است.

مجالی برای هیچ وصیتی نیست.

تا هنوز چند قطره خونی در بدن دارم،

حدیثی از امام پنجم می نویسم:

به تو خیانت می کنند، تو مکن.

تو را تکذیب می کنند، آرام باش.

تو را می ستایند، فریب مخور.

تو را نکوهش می کنند، شکوه مکن.

مردم شهر از تو بد می گویند، اندوهگین مشو.

همه مردم تو را نیک می خوانند، مسرور مباش.

آنگاه از ما خواهی بود.

دیگر نایی در بدن ندارم؛ خدا حافظ دنیا……….

یا زهرا(س)

شادی روحش صلوات??????

منبع: زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص58

 نظر دهید »

غذای روح

26 آذر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

 

غذای روح

با صدای اذان از سر سفره بلند شد.

گفتیم: غذا سرد میشه.

گفت: نه!

میرم نماز

و گرنه غذای روحم سرد میشه.

مهندس شهید محمود شهبازی. جانشین لشگر27 محمد رسول الله و فرمانده سپاه همدان.

شادی روح شهید فوق صلوات.

منبع: زندگی به سبک شهدا، ص40

 نظر دهید »

نامه تأمل بر انگیز

25 آذر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

 

نامه تأمل بر انگیز

نامه تأمل بر انگیز فرمانده بی سر لشگر کربلای مازندران

سردار شهید ذبیح الله عالی

بسمه تعالی

به: کارگزینی سپاه ساری

از: پاسدار عملیات ذبیح الله عالی

موضوع: کسر نمودن حقوق ماهیانه

محترما به عرض می رسانم چون اینجانب دارای چهار هکتار زمین زراعتی آبی و خشکه می باشم

و دارای در آمد زیادی می باشد

و همین طور حقوق من زیاد می باشد.

لذا درخواست می نمایم که در اسرع وقت

از حقوق ماهیانه من حدود دو هزار تومان کسر نمائید .

خداوند همه ما را خدمتگزار اسلام و امام قرار بدهد.

پی نوشت: در آن زمان حقوق یک پاسدار متأهل 2700الی 3000تومان بود.

شادی روحش صلوات شهید ذبیح الله عالی

منبع: سایت راسخون، زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص47.

 نظر دهید »

دهانتان بوی شیر می دهد

24 آذر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

دهانتان بوی شیر می دهد
مهمات می بردم. چند نفری توی جاده دست تکان دادند سوارشان کردم. گفتم: « شما که هنوز دهنتان بوی شیر می دهد. نمی ترسید از جنگ؟» خندیدند و به جای کرایه، صلوات فرستادند و آمدند بالا کنار مهمات نشستند. جلوتر گفتند با چراغ خاموش برو. عراقی ها روی جاده دید دارند، بد جوری می زنند. چراغ خاموش یعنی ته دره.
یعنی خط بدون مهمات. یکی گفت: «حاجی ناراحت نباش» چفیه سفید رنگش را انداخت روی دوشش. جلوی ماشین می دوید که من ببینمش تا بدون چراغ برویم. خمپاره ای آمد و او رفت. یکی دیگرشان آمد جلوی ماشین دوید. خمپاره ای آمد. او هم رفت. وقتی رسیدیم خط همه شان پشت ماشین کنار مهمات خوابیده بودند. با لبخند و چشمهای باز.
منبع: قصه های کوتاه. زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص125

 4 نظر

دقت در بیت المال

23 آذر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

 

دقت در بیت المال

مهدی(زین الدین) به قم نمی آمد،

مگر برای انجام مأموریتی و سر راهش،

از من که مادرش بودم و همسر و فرزندش نیز حالی می پرسید!

در یکی از همین مأموریتها به قم،

چیزی نگذشت که با عجله کفش و کلاه کرد که برود.

گفتم: کجا؟

گفت: وقت کم است باید برگردم خط.

پس زن و بچه ات چی؟

به آنها هم سری می زنم…..

پس مرا به بازار ببر تا برای بچه ات چیزی بخرم.

نه بهتر است شما با تاکسی بیایید.

با تعجب گفتم: بازار که سر راه توست!

با معصومیت خاصی گفت: ولی مادر! این ماشین دولتی است و استفاده شخصی از آن صحیح نیست.

همین مقدار که شما درش را باز و بسته می کنید

و روی صندلی اش می نشینید، موجب استهلاکش می شود.

روای: مادر شهید

شادی روح شهید زین الدین صلوات

منبع: زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص51

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 21
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟