دقت در بیت المال
23 آذر 1398 توسط یا کاشف الکروب
دقت در بیت المال
مهدی(زین الدین) به قم نمی آمد،
مگر برای انجام مأموریتی و سر راهش،
از من که مادرش بودم و همسر و فرزندش نیز حالی می پرسید!
در یکی از همین مأموریتها به قم،
چیزی نگذشت که با عجله کفش و کلاه کرد که برود.
گفتم: کجا؟
گفت: وقت کم است باید برگردم خط.
پس زن و بچه ات چی؟
به آنها هم سری می زنم…..
پس مرا به بازار ببر تا برای بچه ات چیزی بخرم.
نه بهتر است شما با تاکسی بیایید.
با تعجب گفتم: بازار که سر راه توست!
با معصومیت خاصی گفت: ولی مادر! این ماشین دولتی است و استفاده شخصی از آن صحیح نیست.
همین مقدار که شما درش را باز و بسته می کنید
و روی صندلی اش می نشینید، موجب استهلاکش می شود.
روای: مادر شهید
شادی روح شهید زین الدین صلوات
منبع: زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص51