دعا کن که گمنام بمانیم
29 آذر 1398 توسط یا کاشف الکروب
دعا کن که گمنام بمانیم
آخرین باری که از جبهه آمد، به زیارت آمام رضا(علیه السلام) رفت. او در آنجا با اصرار از امام هشتم شهادت در راه خدا را طلب کرده بود!. همیشه به من می گفت: « مادر! دعا کن که گمنام بمانیم . چقدر جوانان خوب و مخلص به شهادت رسیدند. لطف خداست که مردم ما را خوب می دانند و گرنه ما کجا و خوبی کجا!» بارها از بان سید محسن شنیدم که می گفت: «نمی دانم چه نقصی- در من است که لیاقت شهادت را ندارم.»
راوی: مادر شهید .
شادی روحشان صلوات اصرار
منبع: زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص137