ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

سال 1349 در شهر آباده طشک نی ریز، میان خانواده ای متدین کودکی زیبا، آرامش بخش خانه شد. نام او را «حسین» نهادند تا در زندگی به سالار شهیدان تأسی کند. دوره ابتدایی را در دبستان هجرت و راهنمایی را در مدرسه آیت الله طالقانی آباده طشک شروع کرد. سال اول دبیرستان بود که با شور و شوق فراوان عازم جبه شد.
حسین، به جبهه عشق می ورزید و می گفت: می خواهم به جبهه بروم و از اسلام میهن اسلامی عزیزم دفاع کنم . از این رو موقعی که می خواست به جبهه برود، خندان بود و در پاسخ به خانواده خود که خواستار ادامه تحصیل او بودند می گفت: من هدر همان جبهه درس می خوانم و از وطنم دفاع می کنم.
حسین علاقه زیادی به خواندن قران داشت و با لحنی زیبا قرآن را تلاوت می کرد. مهربان و خوش اخلاق بود. بار اول که به جبهه اعزام شد توانست در عملیات کربلای 8 شرکت کند . در همان عملیات 13266/1/24 در منطقه شلمچه یزیدیان گلوی نازنینش را دریدند و راه وصل او را به محبوب آسانتر کردند. آری! او با شهادتش درس چگونه زیستن و چگونه مردن را به ما آموخت . پیکر مطهرش را در گلزار شهدای آباده طشک به خاک سپرده اند
شادی روح تمام شهدا و شهید فوق صلوات. منبع: مهین مهرورزان، غلامرضا شعبانپور، ص524.