ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

توصیف شیئ بی ارزشی چون خاک که تبدیل به گلدان شده و ارزش و مقام می یابد

05 مرداد 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی
به قلم خودم

موجود بی ارزشی بودم. همه به دیده حقارت به من می نگریستند، ارزش و شخصیتی برایم کسی قائل نبود. روز ها و شب ها در گذر تاریخ و ایام سپری می شد، من همچنان بی ارزش بودم و شخصیتم نادیده انگاشته می شد. اشخاص با پاهایشان هر روز مرا و شخصیتم را خُرد و له می کردند. و تنها درون من چیز های که قابل استفاده نبود قرار می دادند. روزها، شب ها، سال ها سپری شد، اما من نا امید نبودم؛ چرا که روزگار همیشه یک جور نیست، پس بخت با من یار شد، شخصی از کنارم عبور می کرد نا گهان ایستاد، خوب مرا تماشا نمود، جرقه ای به ذهنش خورد، با خودش اندیشید حیف نیست این موجود اینجا شخصیتش لگدمال و بی ارزش شود به مکانی باز گشت.
بعد از چندین روز دوباره برگشت در حالی که گونی بر دست داشت و یک بیل و کُلنگی بر دوشش بود. مقداری از من را برداشت و به جایی دور دست برد، جایی تاریک در آنجا بر روی من خیلی کار کرد آن قدر مرا زیر و رو کرد تا همه وجودم یک دست و یک رنگ شد تا قابلیت شکل یافتن یابد،سپس مرا به شکل گلدان های مختلف و متنوع در آورد، بر رویم شروع به رنگ آمیزی و نقاشی هایی که هر کدام مفهوم خاصی را می رساند نمود. من زیبا شده بودم از بی مقداری و بی ارزشی بیرون امده بودم. انگاه در زیر بدنم سوراخی ایجاد کرد که ناراحتی ها وگِله های روزگار را بیرون ریزد تا درونم نماند و باعث خرابی درونم نشود.بعد مرا به بازاربرد.
اشخاص از کنارم عبور می کردند، به به و چهچه می گفتند، سپس به فروشنده از قیمت و بهای من سؤال کردند آن چنان با ارزش شده بودم که با هر قیمیتی می بود می خریدند، و به منزلهایشان می بردند. و درون قلبم گل بوتهایی قرار دادند، تا از درون وجودم رشد نماید و زینت بخش محافل و خانه هایشان باشد، اکنون من از بی ارزشی به ارزش و مقام دست یافته بودم. از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم . و شاد و سرحال در خیال خود به فردا و آینده می نگریستم.
حال باید به خود آیم و بنگریم، روزگار همیشه مثل هم نیست اکنون که ما چیزی را بی ارزش و بی شخصیت می بینیم ممکن است روزی ارزش ، مقام و شخصیت یابد و در بهترین مکان ها و جا ها قرار داده شود …..
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: به قلم خودم لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟