کوتاه نوشت خدای من
کوتاه_نوشت.
خدای من!
امروز که پرتو نورانی ات جهان را روشن می نماید از وجود و همراهی همیشگی ات خبر می دهد. وجودی که باعث آرامش و اطمینان می شود و گم گشتگان را به راه و مقصد می رساند.
کاش وجودم همراهی همیشگی ات را درک نماید.
کوتاه_نوشت.
خدای من!
امروز که پرتو نورانی ات جهان را روشن می نماید از وجود و همراهی همیشگی ات خبر می دهد. وجودی که باعث آرامش و اطمینان می شود و گم گشتگان را به راه و مقصد می رساند.
کاش وجودم همراهی همیشگی ات را درک نماید.
محبت به موجودات
همه جا را برف فرا گرفته بود. زهرا گوشه اتاق جلوی بخاری نشسته بود. درس های عربیاش را مرور می کرد. غبار پنجره را پوشانده بود. زهرا گفت: چه هوای سردی است. چه برفی می بارد! مادرش مشغول آشپزی بود گفت: زهرا چیزی شده؟ چیزی می خواهی؟
زهرا گفت: نه مادر میگویم : هوا سرد است.
مادر ش گفت: خوب زمستان است، هوا باید سرد باشد در این هوای سرد یک چیز گرم مثل چایی یا سوپ می تواند سردی هوا را از وجود آدم کمتر کند.
زهرا گفت: بله اگر بود خوب بود.
مادرش داخل آشپزخانه رفت: کاسه ای سوپ مقابل زهرا گذاشت گفت: این هم یک سوپ گرم برای زهرا خانم.
زهرا با خوشحالی از مادرش تشکر کرد.
بلند شد رفت دستش را بشوید، از گوشه پنجره هوای بیرون را نگاه کرد، چقدر برف! از خوشحالی ذوق زده شده بود. ناگهان با دیدن پرنده کوچکی که در گوشه ای از برفها، خودش را مچاله کرده بود، دهانش باز ماند و ذوقش پرید گفت: مادر بیا این پرنده کوچک را بیین از سرما مچاله شده . مادرش گفت: خدای من! بیچاره چقدر مظلوم است.
زهرا گفت: مادر من می خواهم بروم پرنده را بیاورم.
مادرش گفت: زودتر برو تا از این مچاله تر نشده.
زهرا کتش را پوشید بیرون رفت.
پرنده کوچولو را آرام از کنار برف ها برداشت. در گوشه کتش قرار داد داخل اتاق شد. کنار بخاری گذاشت چند دقیقه نگذشته بود پرنده از مچالگی بیرون آمد. با جیر جیر کردن خوشحالی و تشکرش را ابراز نمود.
بعضی مواقع ممکن است اشخاصی از برقراری عدالت ناراحت باشند یا ظلم بر خود بدانند به گونه ای که درمقابل شخص عدالت گر، قد علم نمایند و چه بسا او را به قتل برسانند اما در حدیثی گهربار حضرت زهرا(س) علت واجب ساختن عدالت در داوری ها را این گونه می فرمایند:
علت واجب ساختن عدالت در داوری ها
فَرَضَ اللّهُ… العَدلَ فِي الأَحكامِ إيناساً للرَّعِيَّةِ.
خداوند… عدالت در داورىها را براى آرامش مردم، واجب ساخت.
:books: كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۳ ص ۵۶۸ ص ۴۹۴۰
آحاد بشری ، جامعه بشری….
روزها می گذرد. قطار عمر بر روی ریل زندگی در جریان است. بشر امروز در ایستگاه سرگردانی گرفتار شده است. نمی داند در کدام واگن سوار شود همه مقصد شان یکی است اما نمی داند در این ریل زندگی در کدام واگن سوار شود که سود بیشتری به او برساند. واگنی که محبت خداست، نور ایمان و معرفت یا واگنی که لجبازی با خداست.
تمام آحاد بشر و جامعه بشری بیش از پیش نیاز مند یک چیز است آرامش، ایمان به خدا، ولایت پذیری. چرا که در پرتو این موارد است که می تواند در واگن خوشبختی سوار شد و تا منزل مقصود، به سلامت رسید.
محبت عنصر جدایی ناپذیر.
گلدان گلی در گوشه ای از اتاق بود. روز به روز زردتر می شد. افسردگی بدنش را فرا گرفته بود. هر لحظه حیاتش رو به پایان بود. چهره ظاهر او فضای اتاق را زشت کرده بود. روحیه اعضای خانواده را گرفته بود نه تنها به آنها شادابی و طراوات نمی داد، بلکه با نگاه به برگ های زرد و ریخته شده آن روح آنها نیز افسرده تر می شد. روزها می گذشت . یک روز پسر خانواده به خود آمد ، متوجه شد همان طور که من نیاز به محبت اطرافیان دارم تا روحم شاد و با طراوت شود و از شادابی و طراوات من اعضای خانواده و اطرافیان نیز طراوات بگیرند، این گلدان گل نیز به محبت و رسیدگی نیاز دارد تا اطرافیانش را به شادی و طراوت برساند. بلند شد، لیوان آبی به او داد. جرعه جرعه آن را نوشید کام جانش را از محبت او سیراب نمود، چند روز سپری شد، گلدان جان تازه ای گرفت شاد با طراوت شد. اعضای خانواده با نگاه به آن شادابی و طراوت گرفتند، حس آرامش در وجود آنها جریان یافت.
دستورات خداوند در شرع بر اساس مصلحت و حکمت است. نعوذبالله این گونه نیست که بخواهد تصمیمی بگیرد یا برنامه ای بی هدف انجام دهد. چنانچه در تمام قوانین و آداب این گونه بوده است. مخصوصا در نیکی به والدین که در حدیثی گهربار حضرت زهرا(س) در این باره می فرمایند؟
علت واجب شدن نیکی به والدین
فَرَضَ اللّهُ… بِرَّ الوالِدَينِ وِقايَةً عَنِ السَّخَط.
خداوند واجب كرده است… نيكى كردن به پدر و مادر را، براى جلوگيرى از ناخشنودى [خدا].
كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۳ ص ۵۶۸ ح ۴۹۴۰