ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

اینگونه بود

29 شهریور 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره:
بازوی آقا را محکم گرفته بود و ول نمی‌کرد، التماس می‌کرد، هی می‌گفت: «التماس دعا.» آقا چشم‌ها را بست؛ برگشت، لبخندی زد و دعایش کرد.
***
روز بعد دارو خواست. برایش که خریدم، بازویش را بالا زد، دیدم کبود شده بود.
***
دیدیم چاره‌ای نداریم، دوستان توی کوچه زنجیر کشیدند، برای حفاظت. وقتی دید، گفت: «لازم نیست، برش دارید! بگذارید مردم راحت باشند.» من به فکر آقا بودم، آقا به فکر مردم! دوست داشت در کنارشان باشد.
راحتی مردم را به ناراحتی خودش ترجیح می‌داد.
می‌گفت: «ما با این مردم متبرک می‌شویم.»
از ذهنم گذشت: «آقا چه نیازی به متبرک‌شدن با مردم دارد؟!»
بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت

? این بهشت، آن بهشت، ص۴٨

 نظر دهید »

معرفی یا بیان خاطره ای از شهدای دفاع مقدس شهرتان

28 شهریور 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

زندگینامه ادبی شهید محمد حسین امیری
هوای مطبوع بهاری کوچه پس کوچه های باران خورده روستای کوشکک را دل انگیز کرده بود. بلبان و چکاوک ها سرود زندگی می خواندند، جویبارها به جوشش و خروش در آمده بودند. لباس سبز طبیعت سنگ فرش زمین شده بود. غنچه ها لب به خنده گشوده بودند. طبیعت نوید زندگی و شکوفایی را مژده می داد. عطر وجود غنچه تازه شکفته ای به نام محمد حسین در 2/1/1243در گلستانی زیبا در دامان باغبانی مهربان در فضا پیچید. عطر وجود این غنچه همراه با لبخند خدا، زندگی را برای پروانه ها لذت بخش می نمود، پروانه هایی که اطراف او به طواف می پرداختند.
روزها و شب ها می گذشت. غنچه تازه شکفته همه را مجذوب خویش کرده بود. و در دامان باغبان مهربان زیباتر و شکوفاتر می شد. کم کم زمان آن فرا رسید که، به دوستانش بپوندند و در مسیرکمال و دانایی همراه با دوستانش شکوفاتر گردد.
در حالی که هفتمین بهار از شکوفایی اش او را به وجد آورده بود در دبستان  محل زندگی اش مشغول تحصیل شد علاقه شدید او را به ادامه مسیر جهت شکوفایی بیشتر سوق می داد، مسیری که زندگی اش را به گونه ای دیگر تغیر داد، او اکنون شکوفاتر، معطر تر و دانا تر شده بود. روح بلندش در پی یافتن مسیر آلاله های بی قرار، راهی مسیر نا آشنا گردید تا در کنار دوستانی جدید به پرواز در آید. درمراسم های مذهبی روح ملکوتی همراه با عطر وجودش و جذابیت صدایش در هوای عرفانی همه را به پرواز در می آورد تا بلندای ایثار تا بلندای رسیدن به سرزمین آلاله های بی قرار.
اکنون اعمالش، نشانگر مسیر عروج روح ها تا ملکوت بود. او پروانه وار در شمع وجود رهبر می سوخت که در سجده گاه عشق دعاهایش بالهایی شدند تا او را به سرزمین آلاله های بی قرار یاری نمایند. سرانجام روح ناآرامش در 5/1/1361 به پرواز در آمد و در دامان خاک شهرش سپرده شد تا او و دوستانش را به سر منزل مقصود برساند .. تا آرامشی نزدیک  در ملاقاتی دیگر در فردایی نه چندان دور.
«وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ »(سوره آل عمران، آیه 169.)

کلیدواژه ها: شهید، محمد حسین امیری، نردبانی از جنس نور، معطر،عروج،آله های بی قرار، ملکوت

مشخصات و تاریخ شهادت از منبع: مهین مهروزان غلامرضا شعبانپور، به متن ادبی برگرداندن به قلم خودم.

 2 نظر

شهید ناصر سرچهانی

28 شهریور 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

….. الله لقد ردت ان … و ان نفصح… و ما علی المسلم من … فی ان یکون مظلوما ما لم یکن ساکا فی دینه و لا مرتابا لبقینه

چه خوشبختم که در برابر استبداد دیگران پایدار ماندم و استقامت شکست ناپذیر من، دستگاه خلافت را به قهر و جبر واداشت و به قول تو قهرا و جبرا از من بیعت گرفته اند. 

اینجانب ناصر سرچهانی فرزند حسین سرچهانی به شماره شناسنامه 105 متولد 1341 در مروشکان سفید راه به دینا آمدم. چون اسلام را در خطر دیدم خود را مسئول این دانستم که به جبهه جنگ بروم و از دین مبین اسلام دفاع کنم. چون هر انقلابی بخواهد بارور شود به خون احتیاج دارد . 

تقاضای من از ملت شهید پرور ایران و سایر کشورهای مسلمان نشین این است که امام امت این حسین زمان را از یاد نبرند و همیشه دعای خیر در حق رهبر عظیم الشأن، امام خمینی(ره) نمایند. وصیت دیگر من این است که ملت تا می توانند تولید اقتصادی کنند و پشت جبهه را محکم نگه دارند. وصیت دیگر من این است که این قدر مردم بر سر مسائل عقیدتی و مسلکی به یکدیگر فشار نیاورند و همه به کیش اسلام راستین بیاند و از آزادی مردان روزگار سرمشق بگیرند. وصیت دیگر من این است که جوانان و نوجوانان و حتی پیرمردان عازم جبهه حق علیه باطل بشوند و اسلام را به پیروزی برسانند و این گفتار امام حسین(ع) که می فرماید هیهات منا الذله، که زندگی کردن زیر بار ستمگران و جنایتکاران، ذلت و خواری است. من مرگ سرخ را انتخاب کردم و به راه حسین(ع) رفتم و باید مانند حسین (ع) مردانه با این کافران جنگید و مرگ سرخ را بر زندگی ننگین ترجیح داد. وصیت من این است که خواهران حجاب اسلامی را حفظ کنند و زینب وار پیام این رهبر بزرگ را به تمام جهان برسانند. 

جهاد دری است که بر روی بنده های مخصوص خدا باز می شود و ایمان به خدا و روز قیامت را از یاد نبرید و حتی یک لحظه از خدا غافل مشوید و اتحاد و وحدت خود را حفظ کنید و این اتحاد و وحدت شما بود که این انقلاب را به پیروزی رساند و خائنین را از اوج قدرت به خاک ذلت مبدل ساخت. 

ای برادرانم از شما خواهش می کنم این راه را تا آخرین مرحله که پیروزی است با کافران بجنگید و تا اخرین قطره خون از این امام امت و انقلاب اسلامی دفاع کنید و دست جنایتکارانی چون شیطان بزرگ آمریکا و شوروی را قطع کنید و مشت محکمی به دهان انها بکوبید. 

منبع: مهین مهرورزان، غلامرضا شعبانپور، ص243-244

 نظر دهید »

شخصیت نگاری محرم

28 شهریور 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

هند همسر یزیدن معاویه
هند دختر عبدالله بن عامربن کریز بود ابن مخفف می نویسد سر امام حسین (علیه السلام) پیش روی یزید بود او با چوبدستی به سرآن حضرت اهانت می کرد یکی از اصحاب رسول خدا( صلی الله علیه وآله وسلم) ابوبرزه اسلمی اعتراض کردکه چوب به دهان کسی می زنی که بارها دیدم رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم) می بوسیده است مگر نه این است که شفیع تو در روز قیامت ابن زیاد وشفیع امام حسین(علیه السلام) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)خواهد بود . همسر یزید وقتی این سخنان راشنید لباسش را پیچید وازاندرون بیرون امد وگفت :آیا این سر امام حسین(علیه السلام) پسر فاطمه است ؟یزید گفت: آری سپس خواب خودرا که نشانگر عزادار بودن پیامبران وامام علی (علیه ا لسلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) وزنان مشهور بود بیان کرد.(منبع: عباس، عزیزی، لهوف، صصص 294-295)

 2 نظر

از هیچ به همه چیز با دستگیری ولی خدا

28 شهریور 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی


◾️ از هیچ به همه چیز با دستگیری ولی خدا

✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره:

ابتدای حرکت انسان در مسیر کمال و معرفت، استعداد است که می‌تواند از هیچ به همه چیز برسد، و طرف و مقصد او خداست.
ربوبیت خدا هم اقتضا می‌کند که در مسیر حرکت تکاملی انسان تا سر منزل مقصود به او کمک و از او دستگیری کند. در دعای ابوحمزه آمده است: «مِنْ أَینَ لِی الْخَیرُ یا رَب، وَ لا یوجَدُ إلا مِنْ عِنْدِک؛ پروردگارا، از کجا خیر به من برسد، درحالی‌که خیر جز از نزد تو سرچشمه نمی‌گیرد». حافظ، ولیّ، راهبر و همراه راه ما خداست، چنان‌که خود می‌فرماید: «اللهُ وَلِی الذِینَ ءَامَنُواْ یخْرِجُهُم مِنَ الظـلُمَاتِ إِلَی النورِ؛ خداوند، سرپرست مؤمنان است و آنان را از تاریکی‌ها به سوی نور بیرون می‌آورد»؛(بقره: ۲۵۷) یعنی از ظلماتِ سرگردانی به سوی نور رهسپار می‌کند.
ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم، دستگیری ولی خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم، باید به ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد همراه خود ببرد.

? در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۱۰

 

 2 نظر

سبک زندگی آیت الله بهجت(قدس سره)

28 شهریور 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره:
با تک‌تک واژه‌هایش اُنس گرفته بود. عاشورا با گوشت و پوست و خونش عجین بود. هر روز زیارت عاشورا می‌خواند، با صد لعن و صد سلامش.
آرزو می‌کرد تا زمان مرگش، روزی بی‌توفیق نگذرد.
جواب بندگی‌اش را گرفت، و به آرزویش رسید.
دوست داشت واژه‌واژۀ کلمات نورانی‌اش را ره‌توشه سازد. در خانه که بود، اگر به‌حرکت لبانش ژرف می‌شدی، در می‌یافتی که همراه هر دانۀ تسبیح که انگشتش را می‌بوسد، می‌گوید:
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰا عَبْدِاللهِ، وَ عَلَی الْاَرْوٰاحِ الَّتٖی حَلَّتْ بِفِنٰآئِکَ…
بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت


? این بهشت، آن بهشت، ص۶٣

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 373
  • 374
  • 375
  • ...
  • 376
  • ...
  • 377
  • 378
  • 379
  • ...
  • 380
  • ...
  • 381
  • 382
  • 383
  • ...
  • 419
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟