ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

شهید جهانبخش میبرشکاری

16 مهر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

بسم الله الرحمن الرحیم

«رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهو قولی»(سوره طه، آیات 24، 25،26،27)

آرزو دارک که صبحدم زیبای شهادت درر راه خدا، همراه با تپش قلب یرومند و پر احساس رهبرم برگزار نمایم.

سلام بر مهدی(عج) نائب بر [حقش اش] واقعیش. سلام به تمام شهیدان، مصلحان، عارفان  عاشقان همیشه تاریخ، از هابیل تا امروز و از امروز تا قیامت و همه انها که قلبشان برای رضای خدا می تپد.اینک ما خودمان را انسان های سعادتمندی می دانیم که در سایه رهبر بزرگمان و مردم ایثار گرمان این افتخار را داریم که پرچم توحید را به اهتزاز در اوریم. پرچم توحید احتیاج به خون دارد، خون انسان های پاک و آگاهی که به خاطر احیای عقیده شان به جهاد فی سبیل الله برخاستند. شما ای برادران و خواهران عزیز آگاهی تان به کمال رسیده است و زمینه صدور انقلاب فراهم شده است.

تلاش و کوشش شما به انقلاب سرعت می بخشد، از تلاش و کوشش خود دریغ نکنید که مسئولیتی عظیم را گردن نهاده اید. خدایا! بهشت را به من نشان مده تا بازرگان شوم، برای اینکه وقتی بهشت را دیدم ، عاشق بهشت می شوم و برای بهشت جهاد می کنم. پس باید همه کار ما برای خدا باشد، بلکه دل من را طوری قرار بده که عاشق تو باشم. جهنم را به من نشان مده تا اینکه از ترس جهنم جهاد کنم، طوری دلم را قرار ده که تنها از خالق یکتا برسم.

ای مردم! اختلاف طایفه و قبیله ای میان شما نباید باشد، هیچ طایفه ای را بر تر از طایف

 نظر دهید »

دعوت روز های بی قراری

15 مهر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

با یاری خدا و ائمه(ع) به قلم خودم
در این روز های بی قراری و پر تلاطم اربعین که روحها از کالبد خویش بیرون می رود، هر کس در پی یافتن وسیله ای است تا، جسم و روح خویش را همراه با خیل عاشقان روانه نمایند تا، به ندای هل من ناصر امام خویش لبیک گویان به انتظار ظهور، مسیر انتظار را تا فرا رسیدن لحظه موعود طی نماید، تا ضمیمه ای بر پیوند اربعین تا ظهور باشد.
در این میان هر کس منتظر است، منتظر یک امضا یا دعوتی از سوی شما.یا عمه سادات. تا غمگسار عمه سادات باشند و پروانه وار بچرخند و بچرخند تا در عشق شما بسوزند.
اما سهم من چه می شود؟ نه دعوتی، نه عمه ساداتی، نه امضایی. نه جسمم به حرکت در آمد نه روحم به پرواز. اما با چشمانی گریان و قلبی منتظر آن قدر بر درب خانه شما سلام خواهم داد و کوه ها و صحراها را به نظاره خواهم نشست تا، درب را باز کنید و اگرچه جسمم را نپذیرفتید، اما روحم را بپذیرید تا به پرواز در آید و رهسپار کوی شما شود تا برای همیشه مأوا گزیند.
پس به امید آن روز ….. صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین(ع)…….

 نظر دهید »

این گونه بود

15 مهر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره:
از کانادا آمده بود آقا را ببیند، از پدر و مادری لبنانی و کانادایی بود. چیزهایی شنیده بود و کنجکاو بود.
دلهره و شک در چهره‌اش پیدا بود. وارد اتاق شد، دید آقا دارد تسبیح می‌چرخاند. به لب‌های آقا خیره شد، دید تکان نمی‌خورند. با خود گفت: «این چه عالمی است که تسبیح می‌گرداند و ذکر نمی‌گوید؟!»
هنوز ننشسته بود که آقا فرمود: «بله! ذکری از امام سجاد علیه‌السلام روایت شده است که هر کس آن ذکر را بعد از نماز صبح بخواند، تا غروب هر چه تسبیح بگرداند، برای او ذکر می‌نویسند.» رنگش پرید. فقط سکوت کرد.
آن‌هایی که نشسته بودند، چیزی نفهمیدند؛ نمی‌دانستند چه خبر است؟!
بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت

 این بهشت، آن بهشت، ص۵۶

 2 نظر

احتمال سحر یا چشم خوردن

15 مهر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره:
کسی که سحر شده[یا چشم خورده یا احتمال آنها را می‌دهد].
این هفت دستور را عمل کند:
?هنگام اذان در جایی که زندگی می‌کند، به‌صورت جهر و آشکار (با صدای نسبتا بلند) اذان بگوید؛
?پس از نماز صبح پنجاه آیه را به صورت جهر و آشکار تلاوت کند؛
?دو سوره معوذ(فلق و ناس) را بسیار بخواند؛
?پیش از خواب چهار قل(یعنی سوره‌های کافرون، توحید، فلق و ناس) را بخواند؛
?همراه خود(مثلا در جیبش) قرآن داشته باشد؛
?آیت‌الکرسی را فراوان بخواند و ان را نوشته در خانه نصب کند؛
?حرز امام جواد(ع) را همراه داشته باشد[مثلا در انگشتری] و این حرز باید روی پوست آهوی شش ماهه تهامه نوشته شود.

? گوهرهای حکیمانه، ص۲۶

 2 نظر

حکایت آموزنده

15 مهر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

روزی مبلغی جوان، هیزم شکنی را در
حال کار در جنگل می بیند و با فهمیدن
اینکه هیزم شکن در تمام عمر خود
حتی اسمی از عیسی نشنیده است،
با خود می گوید:
«عجب فرصتی است برای به
دین آوردن این مرد!»

در اثنایی که هیزم شکن تمام روز به طور یکنواخت مشغول تکه کردن هیزم و حمل آنها با گاری بود، مبلغ جوان یک ریزصحبت می کرد، عاقبت از صحبت کردن باز می ایستد و می پرسد: «خب، حالا حاضری دین عیسی مسیح را بپذیری؟»
هیزم شکن پاسخ می دهد: «نمی دانم شما تمام روز درباره عیسی مسیح و اینکه وی در همه مشکلات زندگی به
یاری ما خواهد شتافت، حرف زدید،
اما خود شما هیچ کمکی به من نکردید.»


حکایت خیلی از آدماست که
فقط بلدند خوب حرف بزنند!

 داستانهای آموزنده



 نظر دهید »

شرح خطبه هفدهم نهج البلاغه توسط استاد محمد رضا رنجبر

15 مهر 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

إنَّ أَبْغَضَ الْخَلَائِقِ إِلَى اللَّهِ [تَعَالَى] رَجُلَانِ، رَجُلٌ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَى نَفْسِهِ فَهُوَ جَائِرٌ عَنْ قَصْدِ السَّبِيلِ مَشْغُوفٌ بِكَلَامِ بِدْعَةٍ وَ دُعَاءِ ضَلَالَةٍ، فَهُوَ فِتْنَةٌ لِمَنِ افْتَتَنَ بِهِ، ضَالٌّ عَنْ هَدْيِ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ، مُضِلٌّ لِمَنِ اقْتَدَى بِهِ فِي حَيَاتِهِ وَ بَعْدَ وَفَاتِهِ، حَمَّالٌ خَطَايَا غَيْرِهِ، رَهْنٌ بِخَطِيئَتِهِ.

دشمن‏ترين آفريده‏ ها نزد خدا دو نفرند: مردى كه خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است، دل او شيفته بدعت است و مردم را گمراه كرده، به فتنه انگيزى مى ‏كشاند و راه رستگارى گذشتگان را گم كرده و طرفداران خود و آيندگان را گمراه ساخته است.

بار گناه ديگران را بر دوش كشيده و گرفتار زشتى‏ هاى خود نيز مى‏باشد.

شرح خطبه17

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 353
  • 354
  • 355
  • ...
  • 356
  • ...
  • 357
  • 358
  • 359
  • ...
  • 360
  • ...
  • 361
  • 362
  • 363
  • ...
  • 419
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟