ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

ای معمار قلب ها بیا و از نو بساز خانه قدیمی مرا

25 آبان 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

 

ای معمار قلب ها بیا و از نو بساز خانه قدیمی مرا

خنکای صبح بود. هوای مه آلود بهاری پرتوی سپیدی و یک رنگی را بر روی روستا می پاشید. خانه های کاهگلی صداقت و صمیمیت درون را با تواضع و یک رنگیشان به تصویر می کشیدند. حاجیه خانم مشغول پخت نان بود. بوی مطبوع نان تازه فضا را عطرآگین کرده بود. حاج آقا در گوشه اتاق کتری را روی سماور گذاشت تا، صبحانه را در هوای مه آلود بهاری میل کنند. کتری روی سماور غُل غُل می کرد.
در این هنگام که زن همسایه به جمع دو نفری آنها وارد شد. حاجیه خانم را مشغول پخت نان دید شروع به گلوله کردن خمیر کرد. خوردن صبحانه در این هوا همراه با کمکی که به زن همسایه می کرد، علاوه بر اینکه به ریه های آنها زندگی می بخشید، صمیمیت و صداقت آنها را دو چندان می کرد، جلوه ای از عظمت خدا را نیز به نمایش می گذاشت.
همه چیز برای آنها زیبا و غیر قابل وصف بود. هوای خنک صبحگاهی، صمیمیتی که هنوز بین آنها در جریان بود. تنها چیزی که کمی زیبایی را برای آنها کم رنگ می کرد زمانی بود که خاطرات نه چندان دور خویش را ورق می زدند، خاطراتی که در آن حضور بیشتر بچه ها، صداقت، صمیمیت، آداب همسایه داری، خانه داری، همسر داری، عشق و علاقه، معنویت، آرامش و صفای خانواده ها در آن ثبت شده بود.
اما اکنون شاهد رنگ باختن این همه زیبایی حتی در روستا بودند. که بهترین زمانهای خانواده ها در کنار اینترنت و فضای مجازی است، از زندگی ها بوی تجمل، دوری همسایه ها از یکدیگر، نداشتن صمیمیت، صداقت و سازگاری به مشام می رسد. و باید همه چیز را به همان دفتر خاطرات خویش می سپردند. فاصله دو زمان نه چندان دور از کجا تا به کجاست. اما تنها چاره آنها این بود که آرزو کنند ای معمار قلب ها، بیا و از نو بساز خانه قدیمی مرا!

کلیدواژه ها: هوای مه آلود بهاری، یک رنگی، خنک صبحگاهی، صمیمیت، تجمل، اینترنت، فضای مجازی

1573818947_.jpg

 2 نظر

سلام حضرت دلبر

25 آبان 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

سلام حضرت دلبر
سلام قرص قمر
زمین که لطف ندارد
از آسمان چه خبر؟
? ? اللهم عجل الولیک الفرج ? ?

1573813396_.jpg

 نظر دهید »

رنج و زحمت زنده نگه داشتن خون شهید

25 آبان 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

گاهی رنج و زحمت زنده نگه داشتن خون شهید از خود شهادت کمتر نیست. (مقام معظم رهبری(مدظله العالی)

1573736129_.jpg

 نظر دهید »

بابامو بهم پس بدین

24 آبان 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

 

بابامو بهم پس بدین

یه روز 2 نفر داشتن توی دانشگاه با هم صحبت می کردن.

الی به دومی گفت: تو پدرت چیکارست؟

گفت: پدر من مهندس هست و کارش ساخت و سازه.

تو پدرت چیکارست؟

اولی ساکت شد و با غرور و کمی غم گفت: پدر من شهید شده.

دومی لبخند زد و گفت:

پس تو با سهیمه اومدی دانشگاه؟!!!

اولی دلش شکست و بدنش سرد شد و با بغضی - عجیب گفت: سهمیه ماله خودتون بابامو بهم پس بدین.

منبع: سایت افسران . زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص23.

کلیدواژه ها: بابامو بهم پس بدین، سهمیه شهید، بغضی عجیب

 2 نظر

پاداش ترک بگو مگو

24 آبان 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

بیشتر مواقع با اشخاصی مواجه می شویم ، چه در محیط کاری  و ارتباط با دیگران، چه در محیط خانواده و محیط های دیگر که گاه به خاطر کمی تناقض ها ممکن است بگو مگو هایی ایجاد شود که در اینجا باید آن را ترک کرد حتی اگر حق با ما باشد؛ چرا که برای ان پاداش بسیاری نهفته شده است.

 

پاداش ترک بگو مگو
رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله:
من عهده‌دار خانه‌ای در بالاترین قسمت بهشت و خانه‌ای در میانۀ بهشت و خانه‌ای در باغ‌های بهشت هستم برای کسی که بگومگو را ترک کند، حتی اگر حق با او باشد.

منبع: وسائل‌الشیعه، ج١٢، ص٢٣٧


?میلاد نبی اکرم (ص) و امام صادق (ع) مبارک باد.?

 

 نظر دهید »

کوتاه‌نوشته‌ای از سیره و سبک زندگانی آیت‌الله بهجت قدس‌سره:

24 آبان 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

 


#اینگونه_بود …
کوتاه‌ نوشته‌ای از سیره و سبک زندگانی آیت‌الله بهجت قدس‌سره:

یک‌ بار زمستان رفته بود حرم زیارت.
به حرم که رسید، گفته بودند: «حرم بسته است؛ برای تعمیرات.»
اجازه نداد در را باز کنند؛
برای او قطعاً باز می‌کردند.
گفته بود: «باشد. از همین پشت در سلامی می‌دهیم و برمی‌گردیم.»
یکی‌دو ساعت همان‌جا توی سرما، روی زمین نشسته بود،
نماز خوانده بود، دعا کرده بود
و برگشته بود.

(این بهشت، آن بهشت، ص۶٧؛ بر اساس خاطرۀ یکی از همراهان معظم‌له)
کلید واژه ها: سیره، آیت الله بهجت(قدس سره)، سرما، پشت در، نماز، سلام

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 316
  • 317
  • 318
  • ...
  • 319
  • ...
  • 320
  • 321
  • 322
  • ...
  • 323
  • ...
  • 324
  • 325
  • 326
  • ...
  • 419
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟