بهار را در بهاران شکوفا کن
بهار را در بهاران شکوفا کن
جان ها در پشت درب ها ی یأس و اضطراب به اسارت کشیده شده اند ، قلب ها افسرده شده اند شکوفه های امید در روح ها و جان ها به خشکیدن گراییده آب حیات بخش زندگی در جان هایمان رو به ایستادن است .
ندا های أین المهدی ! أین المهدی ! وجودمان هر روز پررنگ تر می شود ، تنهایی سراسر وجودمان را فراگرفته محبت و عاطفه ها سرد زندگی ها بی روح و لبخند ها بی احساس شده اند .
اکنون که فصل خزان و انتظار طبیعت سپری می شود و در آستانه بهار می باشیم ، درختان در حال شکوفه دادن ، چکاوک ها در حال آواز خواندن و رود ها در حال جریان یافتن می باشند و همان طور که طبیعت مرده و بی روح با آمدن بهار ، روز های انتظار را سپری می کند تا فصلی نو از زندگی و طراوت را باز یابد ، ابا صالح(عج) ! پس بیا که جان های مرده و بی روح ما نیز روز های انتظار را به شوق و امید آمدن بهار وجودت سپری می نماید.
بیا و برگ های زرد و پژمرده درختان یأس و اندوه را از سرزمین قلبمان بزدا شکو فه های امید را بر شاخه سار های آن شکو فا نما، اسارت را از جان هایمان بر گیر و آب حیات بخش را در کویر خشک و تفدیده جانمان جاری نما .
مولای من!
در آستانه بهار طبیعت، جهان در انتظار بهار دیگری است و با آمدنت بهار را در بهاران شکوفا کن …….. *