ایمان به چه منظور است؟
ممکن است سوال شود ایمان برای چیست چه نفعی برای ما دارد؟ در حدیثی گهربار حضرت زهرا(س) چنین می فرمایند؟
ایمان به چه منظور است؟
ـ فِي الخُطبَةِ الفَدَكِيَّةِ ـ: فَرَضَ اللّهُ الإيمانَ تَطهيراً مِنَ الشِّركِ… وَالطّاعَةَ نِظاماً لِلمِلَّةِ، وَالإِمامَةَ لَمّاً مِنَ الفُرقَةِ.
ـ در خطبه فدكيه ـ: خداوند ايمان را براى پاك كردن از [آلودگى] شرك، واجب فرمود،… و فرمانبردارى [از رهبران الهى] را براى انتظام آيين، و امامت را براى جلوگيرى از تفرقه.
كتاب من لايحضره الفقيه : ج ۳ ص ۵۶۸ ح ۴۹۴۰
مناسبتهای امروز :
شهادت حضرت فاطمهي زهرا(س) به روايت ۷۵ روز (۱۱ق)[ قمری ]
آحاد بشری ، جامعه بشری....
آحاد بشری ، جامعه بشری….
روزها می گذرد. قطار عمر بر روی ریل زندگی در جریان است. بشر امروز در ایستگاه سرگردانی گرفتار شده است. نمی داند در کدام واگن سوار شود همه مقصد شان یکی است مرگ . اما نمی داند در این ریل زندگی در کدام واگن سوار شود که سود بیشتری به او برساند. واگنی که محبت خداست، نور ایمان و معرفت یا واگنی که لجبازی با خداست.
تمام آحاد بشر و جامعه بشری بیش از پیش نیاز مند یک چیز است آرامش، ایمان به خدا، ولایت پذیری. چرا که در پرتو این موارد است که می تواند در واگن خوشبختی سوار شد و تا منزل مقصود، به سلامت رسید.
محبت عنصر جدایی ناپذیر.
محبت عنصر جدایی ناپذیر.
گلدان گلی در گوشه ای از اتاق بود. روز به روز زردتر می شد. افسردگی بدنش را فرا گرفته بود. هر لحظه حیاتش رو به پایان بود. چهره ظاهر او فضای اتاق را زشت کرده بود. روحیه اعضای خانواده را گرفته بود نه تنها به آنها شادابی و طراوات نمی داد، بلکه با نگاه به برگ های زرد و ریخته شده آن روح آنها نیز افسرده تر می شد. روزها می گذشت . یک روز پسر خانواده به خود آمد ، متوجه شد همان طور که من نیاز به محبت اطرافیان دارم تا روحم شاد و با طراوت شود و از شادابی و طراوات من اعضای خانواده و اطرافیان نیز طراوات بگیرند، این گلدان گل نیز به محبت و رسیدگی نیاز دارد تا اطرافیانش را به شادی و طراوت برساند. بلند شد، لیوان آبی به او داد. جرعه جرعه آن را نوشید کام جانش را از محبت او سیراب نمود، چند روز سپری شد، گلدان جان تازه ای گرفت شاد با طراوت شد. اعضای خانواده با نگاه به آن شادابی و طراوت گرفتند، حس آرامش در وجود آنها جریان یافت. دانستندکه محبت عنصر جدایی ناپذیر روح و جسم هر موجود زندهای است چرا که بدون محبت، روح و جسم به مرگ عاطفی می رسد.
خدایا....
خدایا !
دستان خالی¬ام را به سوی تو دراز نمودم تا از کرم خویش پر نمایی و رشته اتصالم با خودت را روز به روز مستحکم تر نمایی.
خدای من ! تو خودت گفته¬ای « ادعونی استجب لکم؛ من را بخوانید تا شما را اجابت کنم » من هم تو را خواندم؛ پس اجابتم کن چرا که، چشم امیدم به اجابت از سوی تو دوخته شده است.
ای صاحب کرم و بخشش.
سوره مطففین تفسیر قرآن
تفسیر سوره مطففین
بسم الله الرحمن الرحیم
«كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ؛ چنين نيست که آنها (درباره قيامت) ميپندارند، به يقين نامه اعمال بدکاران در «سجين» است!»(7) « وَمَا أَدْرَاكَ مَا سِجِّينٌ؛ تو چه ميداني «سجين» چيست؟» (8) « كِتَابٌ مَرْقُومٌ؛ نامهاي است رقم زده شده و سرنوشتي است حتمي!»(9) « وَيلٌ يوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ؛ واي در آن روز بر تکذيبکنندگان!»(10) « الَّذِينَ يكَذِّبُونَ بِيوْمِ الدِّينِ؛ همانها که روز جزا را انکار ميکنند.»(11) « وَمَا يكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ؛ تنها کسي آن را انکار ميکند که متجاوز و گنهکار است!»(12) « إِذَا تُتْلَى عَلَيهِ آياتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ؛ (همان کسي که) وقتي آيات ما بر او خوانده ميشود ميگويد: «اين افسانههاي پيشينيان است!»(13)
پیام ها:
1- کم فروش فاجر است و پرده دیانت را می درد «للمطفّفین… الفجّار….»
2- سرنوشت فاجران، قطعی و مشخص است.«کتاب مرقوم»
3- گناه انسان را به کفر و انکار حقایق وا می دارد.« وَمَا يكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ»
4-کسانی آیات قرآن را افسانه و اسطوره می خوانند که در گرداب گناه و طغیان فرو رفته اند. « كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ إِذَا تُتْلَى عَلَيهِ آياتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ»
5-توجیه وحی به افسانه، راهی است برای کافر ماندن« قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ»
6- لقمه ی حرام انسان را تا مرز کفر پیش می برد .(در آغاز سوره سخن از کم فروشی بود که عامل کسب لقمه حرام است، در آیات بعد سخن از فجور شد و در ادامه سخن از تکذیب است) « وَيلٌ يوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»
7-رفتار انسان، در عقاید و باورهای او اثر می گذارد. تجاوز و گناه پی در پی انسان را به تکذیب وا می دارد. « وَمَا يكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ»
8- به یک تذکر و انذار نباید قناعت کرد، تذکر و تلاوت باید دائمی باشد« تُتْلَى عَلَيهِ آياتُنَا»(فعل مضارع نشان استمرار است.)
9- قرآن حتی نزد مخالفان پر جاذبه است . « قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ»(اسطوره به داستان های زیبا و پر جاذبه گفته می شود.)
تفسیر نور حجت الاسلام قرائتی، ص417 جزء 30 جلد 10.
