کولر
22 آبان 1398 توسط یا کاشف الکروب
کولر
تابستونها هوای خرمشهر خیلی گرم و زجر آوره.
تو خرمشهر مردم خیلی فقیر بودند و کسی تو خونه اش کولر نداشت، شاید چند تا خانواده بودند که کولر داشتن تو خونشون. ما هم جزء اون چند تا خانواده بودیم. شبها محمد نمی اومد تو خونه زیر کولر بخوابه، رفتم بهش گفتم: بابا جان! بیا تو خونه، روی ایوان گرمه اذیت میشی!
گفت: نمیام، رو ایوان راحت ترم، زیر کولر خوابم نمی بره.
آخه تو خرمشهر فقط چند تا خانواده هستند که کولر دارن، می دونی چقدر بدبخت بیچاره هستند که کولر ندارن و شبها به سختی و با زجر می خوابند؟ دوست ندارم زیر کولر بخوابم و با بدبخت بیچاره ها فرق کنم، دوست دارم مثل او نها باشم.
راوی: پدر شهید محمد علی جهان آرا
منبع: زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی،ص31
کلید واژه ها: خرمشهر، گرم، فقیر بیچاره ها، کولر