چادر پوشش ساختمان وجودی
آنگاه که خداوند اراده کرد انسان را بیافریند، ساختمان وجودی او را دارای دو بُعد جسم و روح قرار داد. او را ساکن زمین گردانید. در پوششهایی چه از خشت و سنگها و چه از پارچه هایی که به عنوان سیاه چادر در صحراها استفاده می شود. خود را درون آنها قرار دادند تا، از سردی وگرمی هوا در امان بمانند. شی های با ارزش را قرار دادند تا از دستبرد دزدان و جلادان در امان بمانند. مقابل آن دربی نهادند، تا کسی به حریم خصوصی آنها وارد نشود. برای خود قانون و مقرراتی وضع نمودند. این حجاب و مانعی بود از ورود اشخاص تا جسم و اموال آنها محفوظ بماند.
در این میان بُعد دیگری از انسان قرار دارد. بُعد روحی او که ارزش های اخلاقی، فطرت، ملکات و فضایل انسانی و ..است، با قوانینی که خداوند برای آن وضع کرد تا، روحش را به کمال و پرواز برساند. برای آن حجاب، عفت و چادر قرار داد تا، از ستیز هوای نفس، جلادان نفس و انسانیت به حریم روح او در امان بماند.
آن پوشش، ساختمان وجودی اش را از آزار، اذیت و بیماریهای جسمی و روحی حفظ می نماید. تا ارزش های اخلاقی و روحی در پشت پرده حجاب و عفاف محفوظ بماند و به وسیله خیمه شب بازان نفس و چشمان درنده دریده نشود.
پس تا می توانی آن را رها نکن. آنگاه که رهایش کردی، تمام ارزش، هستی و تمام مایملک وجودی به غارت خواهد رفت.