پرواز برای همیشه
پرواز برای همیشه
امروز گیرم ، گیرهمه چیز گیر تموم این خودیت ها و نادانی های متلاطم درونی ام یک پایم به سمت زمین گیر است و پای دیگر به سمتی که نمی دانم کجاست. آرزو ها و هوای نفس مرا دربند خویش کشیده است، به پرنده دلم اجازه سفر نمی دهد، می خواهم پرواز کنم به سمت بی نهایت . جسمم روحم را تسخیر خویش نموده است ؛چرا رهایم نمی کنی خسته ام ، خسته ام از این قفس از این زندانی که در آن گیر کرده ام هر چه تلاش کردم بالهایم شکسته تر، زخمی تر شد و من با چشمانی گریان به انتظار آمدن راه نجات و پرواز به سوی بی نهایت و محو شدن در حرکتم کسی نیست یاریم نماید؟ کسی نیست بالهایم را مرهم نماید. ای نفس ، ای هوای من مرا رها کن به من اجازه بده می خواهم بروم می خواهم پرواز نمایم. تا همه چیز و همه کس را پشت سر نهم و در سرزمین دیگری مأوا گزینم تا به آرامش همیشگی ببرسم . ….ای جسم و روح نا آرامم یاریم نما تا برای همیشه رها شوم …. مرا رها کن ……..21/4/98