نگاه خدا...
14 بهمن 1399 توسط یا کاشف الکروب
خدای من!
می دانم که همیشه و همه جا دستم را می گیری با ز هم از تو می خواهم دستم را بگیری و نگاه زببایت را از من دریغ نکنی.
چرا که تاکنون که نفس می کشم، طلوع آفتاب و زیبایی های جمال و جلال تو را به نظاره می نشینم، اینکه مواظبم هستی همه نشان از نگاه زیبای تو دارد
خدای من!
باز هم از تو می خواهم نگاهت را از من دریغ نکنی و یاریم نما یی تا شایسته و لایق نگاهت گردم.
ای مهربانترین مهربانان.