نماز خانه
18 آبان 1398 توسط یا کاشف الکروب
نماز خانه
شهید همت گفت: از امروز باید نمازهایمان را به جماعت بخوانیم. گفتیم: نماز جماعت جا می خواهد، ما که در اتاق شهرداری اتاق خالی نداریم؟ دفتر خودش را نشان داد و گفت: همین جا. آستین هایش را بالا زد میز و صندلی ها را جابه جا کرد.
گفت: موکت بیاورید. از امروز اینجا هم دفتر کار من است و هم نماز خانه. از آن روز هم شهردار بود، هم امام جماعت مان. بین دو نماز هم قرآن تفسیر می کرد.
راوی» محمد ابراهیم احمدپور.
منبع: زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص61-62.