عجز کلمات
02 فروردین 1400 توسط یا کاشف الکروب
مولای من!
سلام
عیدت مبارک.
از تو نوشتن سخت است و گفتن سختر
چه می توانم بنویسم.
کلماتم به پایان رسید و مغزم اجازه به یاد آوردن کلماتی از شما را ندارد؛ چرا که شما، دریایی از فضیلت های انسانی و اخلاقی و تمام خوبی ها هستید من چگونه با چه واژه ای آن را وصف کنم؟
کلمات به عجز در آمده است ….
یاریم نما تا بنگارم حتی کوتاه و مختصر اگر برای شما ننگارم برای چه شخصی باید بنگارم؟
مولای من! مرا دغدغه مندت گردان…