ساده زیستی
ساده زیستی
عن محمد بن علی عن موسی بن سعدانی عن حسین بن ابی العلاء قال خرجنا الی مکه نیّفا و عشرین رجلا فکنت اذبح لهم فی کل منزل شاه فلّما اءردت اءت اءدخل علی ابی عبدالله علیه السلام قال یا حسین و تذّل المومنین قلت اءعوذ بالله من ذلک فقال بلغنی اءنّک کنت تذبح لهم فی کل منزل شاءه فقلت ما اءردت الاالله قا اء ما علامت اءنّ منهم من یحبّ اءن یفعل مثل فعالک فلا تبلغ مقدرته فتقاصر الیه نفسه اءنّ اءستغفر الله و لا اءعود؛ (وسایل الشیعه، ج11، ص416؛ لئالی الاخبار، ص119)
سین بن ابی العلاء می گوید: بیست و چند نفر بودیم که به عزم مکه حرکت نمودیم . من در هر منزل برای غذای جمعیتمان گوسفندی ذبح می نمودم. روزی به قصد زیارت امام صادق(ع) رفتم. تا مرا دید با تأثر فرمود: «ای حسین! آیا مسلمانان را ذلیل می کنی؟»
گفتم: « از این امر به خدا پناه می برم!» امام فرمود: « به من خبر رسید که تو در منزل برای همسفرها، گوسفند ذبح می کنی.»
عر ض کردم: «مولا من! قسم به خدا من از این کار جز رضای الهی قصدی ندارم .»
امام فرمود: « آیا نمی بینی در کاروان کسانی هستند که می خواهند همانند تو عمل کنند؛ اما تمکن مالی ندارند و دچار حقارت روحی می شوند ؟ »
عرض کردم: «یا ابن رسول الله! بر اساس راهنمایی شما از خداوند آمرزش می خوام و از این پس چنین عملی را تکرار نخواهم نمود.» (شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، ج3، ص106)