ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به جمعه میرسم حالم خراب است
به ندبه می رسم عالم سراب است
درون ندبه های دل نشینم
ز دوری تو من را یک جواب است
چرا در کربلا یاری نکردند
علی اصغر م بی تاب آب است
میان های و هوی توی خیمه
سراسیمه بود یک زن رباب است
دمادم ناله طفلان بیامد
ز بهر کو دکان دلها کباب است
رقیه میزند ناله پدر جان
تو گوئی غیرت مردان به خواب است
به کو فه غیرت ومردا نگی نیست
بروی چشم دلها یک نقاب است
جوا نان بنی ها شم کجا ئید
برای حمله بر دشمن شتاب است
غم کر ببلا کرده زمین گیر
برای اهل عالم یک خطاب است
اگر خواهی به تصویرش کشی تو
هزاران گفته و صد ها کتاب است
چو در صحرای محشر مادر آید
برای دشمنا نش یک عتاب است
کجائی ای عزیز فاطمه مهدی مو عود
جهانی زینب سبب در تب وتاب است
بیا ای منتقم از بهر زهرا
به دلداری مادر چون ثواب است
(لسانی)گر تورا باشد نگاهش
سروده های تو یک حرف ناب است
جمعه ۱ رجب ۱۴۴۰ نویسنده: لسانی17/12/1397

کلید واژه ها:سراب، محشر، عتاب، خطاب