جیم زدن از بیمارستان
17 آبان 1398 توسط یا کاشف الکروب
وصف جوانمردی فرمانده گردان شهادت: یک روز سوار بر یک ماشین لَندوِر، داشتیم به طرف مهران می رفتیم. کنار جاده، دیدم یک نفر لنگان لنگان در حال حرکت است. رفتم به طرفش دیدم جواد صّراف است! داشت به زحمت در کنار جاده را می رفت. تا او را دیدم، گفتم: آقا جواد، کجا می روی؟
گفت: وقتی که مجروح شدم، مرا به بیمارستان ایلام بردند. دکترها گفتند: باید بستری شوی، ولی من دیدم که گردانم در خط است و این انصاف نیست من در بیمارستان استراحت کنم و نیروهای من در خط بجنگند و آنها را تنها بگذارم.
این بود که از بیمارستان جیم زدم و حالا هم که می بینی دارم می روم سمت خط.
راوی: آقای گودرزی همرزم شهید منبع: زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص85.