جایگاه نیروهای درونی
خاوند قوای مختلفی در بن ما انسانها قرار داده است و هر کدام بنا به منافعی که توجه به این نعمات می تواند انسان را متوجه بیشتر خداوند نماید.
جایگاه نیروهای درونی
ای مفضل![پس از قوای بدنی و ظاهری اینکه] درباره نیروی اندیشه، خیال، عقل، حافظه و دیگر قوای درونی و باطنی اندیشه کند. هیچ می دانی که اگر در میان این نیروهای روانی فقط حافظه[وجود نداشت و یا]ناقص بود انسان چه حالتی پیدا می کرد؟ آیا می دانی اگر سود و زیان و دادو ستد، دیده ها و شنیده ها، چیزی که گفته و آنچه بدو گفته اند و مفید و مضر را نمی دانست و به یاد نمی آورد و شخصی را که به او نیکی کرده و یا بدی نموده فراموش می کرد، چه خلل و نارساییهایی در زندگی در زندگی معیشتی تجربه ای او پدید می آمد؟
اگر چنین بود هر قدر که از راهی می رفت آن را فرا نمی گرفت، اگر تمام عمرش را بر روی حفظ و فراگیری درس می نهاد هیچ گاه آن را نمی آموخت، نه دینی می توانست برگزیند و نه از تجربه ای سود برد و نه از گذشته ای درس عبرت بگیرد. در حقیقت از انسانیت خارج می شد.]و مانند حیوانات هیچ اندیشه و اعتباری نداشت.]
منبع: توحید مفضل،ص 72.