تفسیر آیات 6تا 15 سوره انشقاق
تفسیر آیات 6تا 15 سوره انشقاق
بسم الله الرحمن الرحیم
يا أَيهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ(الانشقاق/6) ؛ اي انسان! تو با تلاش و رنج بسوي پروردگارت ميروي و او را ملاقات خواهي کرد!» «فَأَمَّا مَنْ أُوتِي كِتَابَهُ بِيمِينِهِ(الانشقاق/7)؛ پس کسي که نامه اعمالش به دست راستش داده شود،»«فَسَوْفَ يحَاسَبُ حِسَابًا يسِيرًا(الانشقاق/8) ؛ بزودي حساب آساني براي او ميشود،» و«َينْقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا(الانشقاق/9) ؛ و خوشحال به اهل و خانوادهاش بازميگردد.» « وَأَمَّا مَنْ أُوتِي كِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ(الانشقاق/10) ؛ و اما کسي که نامه اعمالش به پشت سرش داده شود،» « فَسَوْفَ يدْعُو ثُبُورًا(الانشقاق/11)؛ بزودي فرياد ميزند واي بر من که هلاک شدم!»« وَيصْلَى سَعِيرًا(الانشقاق/12)؛ و در شعلههاي سوزان آتش ميسوزد.» «إِنَّهُ كَانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُورًا(الانشقاق/13)
چرا که او در ميان خانوادهاش پيوسته (از کفر و گناه خود) مسرور بود!»« إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ يحُورَ(الانشقاق/14) ؛ او گمان ميکرد هرگز بازگشت نميکند!» « بَلَى إِنَّ رَبَّهُ كَانَ بِهِ بَصِيرًا(الانشقاق/15) ؛ آري، پروردگارش نسبت به او بينا بود (و اعمالش را براي حساب ثبت کرد)!»
نکته ها:
کلمه « کدح» هم به معنای تلاش و کوشش آمده و هم به معنای آسیب وارد کردن، یعنی انسان به سوی پروردگارش پیش می رود ولی رفتنی با رنج و تعب که گویا به خود آسیب و خدشه وارد می کند.
*در حدیث می خوانیم هرکس سه خصلت را دارا باشد، خداوند حساب او را آسان قرار می دهد و با رحمت خود، او را به بهشت وارد می سازد: به آن کس که محرومش کرده، عطا کند؛ با آنکه قطع رابطه کرده صله رحم می کند و از آن که به او ظلم کرده در می گذرد. « تعطی من حرمک تصل من قطعک و تعفو عن ظلمک»(تفسیر نور الثقلین)
*در آیه نهم و سیزدهم، سخن از شادی وسرور در نزد خانواده است. یک منفی که مورد انتقاد است و یکی مثبت که پاداش نیکوکاران است. آری ثمره سرور مستانه و غافلانه در دنیا دوزخ است، و ثمره ایمان و تقوا در دنیا سرور در میان بستگان در قیامت است.
از حضرت علی(ع) درباره آیه «َينْقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا» سؤال شد فرموند: کسانی که در دنیا اهل و عیال انسان بهشتی بودند، اگر مؤمن باشند در آخرت نیز اهل او خواهند بود.
:books: تفسیر نور حجت الاسلام قرائتی ، ج10، جزء 30، ص426 و 427.