ترجمه لغت مشکل
26 شهریور 1398 توسط یا کاشف الکروب
1- پرت کردن2- تسریع کردن3- ته نشین کردن4- متراکم کردن(بخار):precipitate/pri`sipiteit/v<br />1- به دقت، صریحا2- درست3-[در پاسخ]درست است: precisely/pri`saisii/adv
دستور، حکم، فریضه:precept/`pri:sept/n <br />1- قشنگ2-خوب3-چیز قشنگ، زینت4-]در جمع[ لباس قشنگ5- نسبتا، تا یک اندازه:pretty/`priti/adg,n,sdv