ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

تفسیر سوره نازعات آیات 42 تا 46

بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم

«يسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيانَ مُرْسَاهَا ؛ و از تو درباره قيامت مي‌پرسند که در چه زماني واقع مي‌شود؟!»(42) «فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْرَاهَا ؛تو را با يادآوري اين سخن چه کار؟!»(43) « إِلَى رَبِّكَ مُنْتَهَاهَا؛ نهايت آن به سوي پروردگار تو است (و هيچ کس جز خدا از زمانش آگاه نيست)!»(44) «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يخْشَاهَا ؛ کار تو فقط بيم‌دادن کساني است که از آن مي‌ترسند!»(45) « كَأَنَّهُمْ يوْمَ يرَوْنَهَا لَمْ يلْبَثُوا إِلَّا عَشِيةً أَوْ ضُحَاهَا؛ آنها در آن روز که قيام قيامت را مي‌بينند چنين احساس مي‌کنند که گويي توقفشان (در دنيا و برزخ) جز شامگاهي يا صبح آن بيشتر نبوده است!»(46)
☀️نکته ها:
1- سوال از زمان وقوع قیامت، بارها در قرآن مطرح شده، اما پاسخی به آن داده نشده است. زیرا یکی از لطایف الهی، مخفی بودن زمان مرگ و قیامت است و دانستن زمان آن سبب به هم خوردن آرامش درونی و ارتباطات بیرونی و سبب رشد اضطراری است.
2- آنچه مهم است ایمان به وقوع قیامت است نه دانستن زمان وقوع آن .
3- برای غافلان، هشدار و انذار لازم تر از بشارت است. لذا «انما انت مبشر» در قرآن نداریم، اما « إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ» آمده است.
☀️پیام ها:
1- برخی سوالات درباره قیامت نا بجاست و نیاز به پاسخ ندارد.(مانند سوال از زمان وقوع قیامت) (يسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ)
2- گفتگو در امری که به بشر مربوط نیست، معنا ندارد(فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْرَاهَا)
3- علم بشر محدود است و نمی تواند به انتهای علم که مخصوص خداوند است دست یابد(إِلَى رَبِّكَ مُنْتَهَاهَا)
4- وظیفه پیامبر(ص) انذار مردم است نه الزام و اجبار به پذیرش(إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ)
5- از شرایط پذیرش دعوت انبیاء، آمادگی روحی مردم و پروا داشتن از گناه است(أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يخْشَاهَا)
6- آخرت به قدری بزرگ است که تمام عمر دنیا و برزخ در کنار آن، به مقدار شبی یا روزی بیش نیست.( لَمْ يلْبَثُوا إِلَّا عَشِيةً أَوْ ضُحَاهَا)
?تفسیر نور حجت الاسلام قرائتی، ج10، جزء 30 ، ص 380.

تفسیر سوره نازعات آیات 34 تا 41

بسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم «فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى(النازعات/34)؛ هنگامي که آن حادثه بزرگ رخ دهد»(34) « يوْمَ يتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَى ؛ در آن روز انسان به ياد کوششهايش مي‌افتد»(35)« وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يرَى؛ و جهنم براي هر بيننده‌اي آشکار مي‌گردد»(36) «فَأَمَّا مَنْ طَغَى ؛ اما آن کسي که طغيان کرد»(37)« وَآثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا؛ و زندگي دنيا را مقدم داشته.»(38) « فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِي الْمَأْوَى؛ مسلما دوزخ جايگاه اوست!»(39)
«وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ؛و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوي بازدارد.»(40)
« فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِي الْمَأْوَى؛ قطعا بهشت جايگاه اوست!»(41)
☀️پیام ها:
* قیامت بزرگترین و فراگیرترین حادثه است که تمام حوادث دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد.( الطَّامَّةُ الْكُبْرَى)
*انسان در قیامت دائما متذکر کارهایش در دنیا می شود.( يتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَى)
*ریشه طغیان، دنیا پرستی است.( طَغَى وَآثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا)
*دنیا بد نیست ترجیح آن بر آخرت بد است.( آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا)
*خداوند که ترس ندارد مقام اوست که مایه ترس انسان می شود. مثل اینکه انسان از قاضی می ترسد، زیرا می داند اگر جرمی مرتکب شود با او سر و کار دارد.( خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ)
*ریشه مبارزه با نفس خوف الهی است.( خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى)
*نفس انسان فتنه گر است که باید او را باز داشت.( وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى)
*قانون الهی برای همه افراد یکسان است.( مَنْ طَغَى ……. مَنْ خَافَ)
?تفسیر نور حجت الاسلام و المسلمین قرائتی، ج 10، جزء 30 ، ص379 ??☀️☀️??☀️☀️??☀️☀️

تفسیر آیات 27 تا 33 سوره نازعات

«أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا؛ آيا آفرينش شما (بعد از مرگ) مشکل‌تر است يا آفرينش آسمان که خداوند آن را بنا نهاد؟!»(27)

  «رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا؛ سقف آن را برافراشت و آن را منظم ساخت.» (28) « وَأَغْطَشَ لَيلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا؛ و شبش را تاريک و روزش را آشکار نمود!»(29)« وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا؛  زمين را بعد از آن گسترش داد.»(30) « أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا ؛ و از آن آب و چراگاهش را بيرون آورد،»(31) « وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا ؛ و کوه‌ها را ثابت و محکم نمود!»(32) «مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ؛ همه اينها براي بهره‌گيري شما و چهارپايانتان است!»(33)

پیام ها:

* در تبلیغ شیوه سوال بسیار مفید است .( أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ)

*بهترین راه خداشناسی توجه به نعمت های اوست، باید از محسوسات برای پی بردن به معقولات استفاده کرد.( رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا)

*دنیا برای ماست نه ما برای دنیا(مَتَاعًا لَكُمْ)

* در کامیابی های مادی انسان و چهارپا در کنار هم هستند(آنچه مایه امتیازات انسان است کمالات معنوی است.)( مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ

* نعمت ها برای بهره گیری انسان است، تحریم ها و ریاضت های نابه جا بی معناست(مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ)

گسترش زمین و گردش آن در فضا بعد از آفرینش آن در آسمانها بوده است.( وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا)

تفسیر نور حاج آقا قرائتی، ج10، ص378

تفسیر آیات 20 تا 26 سوره نازعات

☀️پیام ها: 1- برای امثال فرعون باید بزرگترین معجزه ها را آورد(الایه الکبری) 2- طاغوت ها برای حفظ کیان خود از منحرفان استمداد می کنند.(فحشر فنادی) 3- ادعای نبوت و انتظار تسلیم شدن دیگران به معجزه آوردن نیاز دارد.(اهدیک …..فاراه الایه الکبری) 4- در برخی متکبران، حتی بزرگترین معجزات کار ساز نیست(الایه الکبری کذّب) 5- معجزات انبیاء یکسان نیست.(الایه الکبری) 6- تکذیب انبیاء برای نافرمانی از تعالیم آنان و آزاد بودن از قید و بندهای دینی است (فکذّب و عصی) 7- کسانی که از استدلال و گفت و گوی مستقیم عاجزند پشت پرده تلا ش می کنند.(فکذب .. ثم ادبر یسعی)8- جو سازی و شعار و هیاهو، از ابزار فرعون هاست(فحشر فنادی)9- مردم دارای فطرت خداجویی هستند. طاغوت ها مسیر آن را متوجه خود می کنند.(انا ربکم) 10 مستکبران روزی به زانو در خواهند آمد (انا ربکم… فا خذه الله) 11- تاریخ وسیله عبرت است، نه سرگرمی و پر کردن ایام فراغت (لعبرهً) 12- از تاریخ آن قسمتی را بازگو کنید که سازنده و عبرت آموز باشد.(لعبرهً) 13- عبرت ها بسیار است ، عبرت گرفتن مهم است که به آمادگی روحی نیاز دارد.(لعبرهً لمن یخشی) تفسیر نور حاج آقا قرائتی، ج10، جزء 30 ، ص376 و 377.

تفسیر آیات 20 تا 26 سوره نازعات

بسم الله الرحمن الرحیم «فَأَرَاهُ الْآيةَ الْكُبْرَى(النازعات/20) ؛سپس موسي بزرگترين معجزه را به او نشان داد!»»« فَكَذَّبَ وَعَصَى(النازعات/21)
اما او تکذيب و عصيان کرد!»« ثُمَّ أَدْبَرَ يسْعَى(النازعات/22)
سپس پشت کرد و پيوسته (براي محو آيين حق) تلاش نمود!»
« فَحَشَرَ فَنَادَى(النازعات/23)؛و ساحران را جمع کرد و مردم را دعوت نمود،»
فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى(النازعات/24)؛و گفت: «من پروردگار برتر شما هستم!»« فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى(النازعات/25)
از اين رو خداوند او را به عذاب آخرت و دنيا گرفتار ساخت!»
«إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يخْشَى(النازعات/26)؛در اين عبرتي است براي کسي که (از خدا) بترسد!»

☀️نکته ها: در برابر فرعون که می گفت: «أنا ربکم الاعلی» من پروردگار بر تر هستم. حضرت موسی (ع) می گوید : «اولئک الی ربک تو را به پروردگارت رهنمون می کنم.» «نکال» کیفر و مجازاتی است که هر کس آن را ببیند یا بشنود از ارتکاب مثل آن خودداری می کند، عذاب آخرت را از آن جهت نکال نامیده شده که هر کس آن را بشنود از هر عملی که وی را گرفتار سازد خودداری می کند.(تفسیر المیزان) ?تفسیر نور، حاج آقا قرائتی، ج10، ص377و376 ??☀️☀️??☀️☀️??

پیام های آیات 5تا 19 سوره نازعات

بسم الله الرحمن الرحیم
«هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى(النازعات/15) ؛آيا داستان موسي به تو رسيده است؟!»(15) « إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى؛ در آن هنگام که پروردگارش او را در سرزمين مقدس «طوي» ندا داد (و گفت)»(16)« اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى؛ به سوي فرعون برو که طغيان کرده است!»(17) فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلَى أَنْ تَزَكَّى؛ و به او بگو: «آيا مي‌خواهي پاکيزه شوي؟!»(18) « وَأَهْدِيكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى(النازعات/19)؛ و من تو را به سوي پروردگارت هدايت کنم تا از او بترسي (و گناه نکني)؟!»(19)
☀️پیام ها:
1- آغاز سخن با سؤال کردن شوق شنیدن را در افراد زیاد می کند..« هل اتاک»
2- نقل سرگذشت پیامبران پیشین برای پیامبران بعدی عامل تقویت روحیه است.« هل اتاک حدیث موسی»
3-رهبران الهی قبل از مبارزه با طاغوت ها ارتباط خود را با خداوند محکم می کنند.« إذا ناده ربه… إذهب الی فرعون إنَّهُ طغی»
4- برخی سرزمین ها مورد احترام و قداست هستند..« الوادِ المُقدس طوی»
5- انبیاء سردمداران مبارزه با طاغوتند.«إذهب الی فرعون إنَّهُ طغی»
6- در نهی از منکر به سراغ ریشه ها بروید.«إذهب إلی فرعون»
7-از هدایت هیچ کس حتی فرعون نا امید نباشید و لا اقل سخن حق را به او برسانید تا اتمام حجت شده باشد.«إذهب إلی فرعون…..فقل هل لک إلی أن تزکی»
8-در نهی از منکر حتی با طاغوت ها با نرمی سخن بگوید.«إنَّه طغی فقل هل لک أن تزکی»
9- با سؤال فطرت ها را بیدار کنید.« هل لک أن تزکی»
10- در شیوه تبلیغ لحن عاطفی و نرمش در گفتار را فراموش نکنید«هل لک»
11- جهت دعوت انبیاء تزکیه انسانهاست. .« هل لک أن تزکی»
12-در دعوت و تبلیغ مردم از کلماتی استفاده کنید که همه مردم بپذیرند و پسندند(دعوت به پاکی و دوری از ناپاکی)«إلی أن تزکی»
13- اگر به تزکیه تمایلی نباشد تلاش انبیاء بی ثمر است.«تزکی و أهدیک إلی ربک »
14- در مکتب انبیاء برای مبارزه با طاغوت ها ابتدا آنها را مؤعظه می کنند.«إنّهُ طَغی ..تزکی و أهدیکَ إلی ربک»
15- نشانه هدایت پذیری خوف و خشیت است.« أهدیکَ فَتخشی»
16- پیامبران مردم را به سوی خدا دعوت می کردند نه خود«إلی رَبِک»
17-طغیان همراه با بی باکی و ناپاکی است(خداوند می فرماید به سراغ فرعون طغیان گر برو و درباره تزکیه و خشیت با او سخن بگو یعنی او ناپاک و جسور است.« إنَّهُ طغی…..أن تَزکی فتخشی»
18- اصلاح افراد بستگی به اراده و اختیار خود آنان دارد.«هل لک أن تزکی»
?تفسیر نور حجت الاسلام قرائتی ج10 ، ص375-376