تحریف ناپذیری قیام عاشورا به وسیله خطبه حضرت زینب( سلام الله علیها )در شام
تحریف ناپذیری قیام عاشورا به وسیله خطبه حضرت زینب( سلام الله علیها )در شام
در اینجا بهترین فرصت به دست آمده بود و رفتار ننگین یزید این بهانه را به دست حضرت زینب
( سلام الله علیها) دادتا او ودودمان بنی امیه را برای همیشه تاریخ رسوا کند و قدرت تو خالی ستمگرتاریخ اسلام را درهم شکند و این درس رابه همه زنان آزاده بلکه مردان روزگار بدهد از اینرو درنگ را جایز ندانست و برای سخنرانی کوتاه خود از جای برخاست ودر ابتدا سخنرانی خود را با حمد ستایش خدا و سلام وصلوات بر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آغاز کرد و آنگاه فرمود :
«الحَمدُللهِ رَبِّ العالمین و صلّی اللهُ علی رسولهِ وآله اجمعین، صَدَقَ اللهُ سُبحانهُ «ثمَّ کانَ عاقبةُ الذینَ اساؤاالسوآی أن کذَّبوا بایات اللهِ کانوا یَستَهزءونَ»[1]أظنَنتُ یا یزیدُ حیثُ اَخَذتَ عَلَینا أقطاره الارضِ وَآفاقَ السّماءِ فَأصبَحنا نُساقُ کَما نُساقُ الاُساری أن بِنا عَلَی اللهِ هواناً وَبَکَ علَیهِ کَرامةً ؟وَ اِنَّ ذلکَ لِعظمٌ خَطَرَکَ عندَهُ فَمَشَختَ بأنفَکَ وَ نَظَرتَ فی عَطفَکَ؟ جَذلانَ مسروراً حَیثُ رأیتَ الدُنیا لَکَ مُستَوثَقَةً وحینَ صَفالَکَ ملکنا وسُلطانُنا ؟فَمَهلاًمهلاًأنسَیتَ قَولَ اللهِ عزوجلّ :« و لا تَحسَبَنَّ الذینَ کَفَروا إنّما نُملی لَهُم خَیرٌ لأنفسهم إنّما نُملی لَهُم لِیَزدادوا إنّما و لَهُم عَذابٌ مُهین[2]»أین اللعل یابن الطَّلقاءِ تَحذیرُکَ و حرایرُکَ و امانُکَ ؟سُوُقکَ نباتَ رسول الله سَبایا ؟قَد هتَکتَ سُتُورَهُنّ، و أبدیت وُجُوهَهُنَّ ؟تَحدوبِهنَّ الأعداءِ مِن بَلَدٍ الی بَلَدٍ ویَستَشرفُهُنَّ أهلَ المناهِلِ والمَناقِل ؟ویَتَصَفّحُ وجُوههُنَّ القریبا والبعیدَ والدنیُّ والشریفُ؟وَلیسَ مُعَمُهنَّ مِن رجالِهِنَّ وَلیُّ وَلامُن حِماتِهنَّ حمیًّ؟ کیف یُرتجی مُراقبةُ مَن لَفَظَ فُوه اکبادالأزکیاءِ؟ وَ بَنتُ لَحمهُ مِن دماءِ الشُهداء ؟وکیفَ یَستَبطَاُ فی بُغضُنا أهل ُالبیتِ مَن نَظَرَ إلینا بالشَّنَفِ و الشّنانِ؟ وَالإحَنِ و الاُضغانِ ؟ثمَّ تَقولَ غَیرَمتأثّمٍ وَلا مُستَعظمٍ :« لأَهَلُّوا واستَهَلّوا فَرَحاً ثُمَّ قالوا یا یزیدُ لاتَعثَل » مُنتَحیاً علی ثَنایا أَبی عبدالله سَیّدالشَباب أهل الجَنّه تَنکُسُها بِمَحضرَتِکَ؟«وَکَیفَ لا تَقولُ ذلک وَقَد نَکأت القرحةُ إستأصَلَت الشافَةُ باراقَتِکَ لِدماءِ ذُریَّةمُحمَد وَنُجُومِ الارضِ مِن آل عَبد المطلب ؟ وتَهتُفُ بأشیاخِکَ؟ زَعَمتَ أنَّکَ تُنادیهِم فَلترونَ و شیکاً مَوردهَم ،ولَتَوَدُّنَ أنّکَ شَلَلتَ وبَکَمتَ وَلَم تَکُن قُلتَ وَفَعَلتَ ما فَعَلتَ؟[3]؛ستایش خدای راکه پروردگار جهانیان است،ودرود خدا برمحمد وخاندانش همگی به راستی که خدای سبحان درست فرموده که می گوید «سرانجام کسانی که عمل زشت انجام داده وکار بد کردند بد انجامی انجامد که آیات خدای رادروغ شمرده وآنها را مسخره واستهزاءمی کنند[4]»ای یزید !آیا چنان پنداری اینک که فضای آسمان وزمین راتنگ کرده ای ما راهمانند اسیران به هر شهر ودیار سوق داده وکشانده ای ،مانزد خدا خوار وزبون هستیم وتو درپیشگاه خدا گرامی وعزیز هستی ؟ واین تسلی که برما پیدا کردی به خاطر مقامی است که درپیش خدا داری؟ و به همین جهت باد به دماغ انداخته وبا غرور نخوت به اطراف خود می نگری ومسرور وشادمانی ازاینکه می بینی دنیا بروفق مراد وکام تو است و کارها طبق دلخواه توروبه راه شده وملک وپادشاهی ما برتو صاف وهموار گشته است !اندکی آهسته تر وآرامتر مگر گفتار خدای عزوجل را فراموش کرده ای که می فرماید:«آنان که کافر شده اند گمان نکنند مهلتی که ما به آنها داده ایم برای ایشان خوب است.(وخیر آنها را خواهیم)بلکه ما آنها را مهلت دهیم تابرگناه خود بیفزاید وعذابی خوار کننده درپیش دارند .»[5]
ای پسر آزادشدگان آیا این قانون عدل و انصاف است که زنان وکنیزان خود را پشت پرده جای دهی ولی دختران رسول خدا را به صورت اسیران بدین سوی وآنسو ی کشانی؟پرده حجاب ایشان رابدری وسر ورویشان رابگشایی ودشمنان ،ایشان را ازشهری به شهری ببرند وافراد بیگانه وفرومایه چهره آنان رابنگرند؟نه مردی برای سرپرستی آنان به جای گذارده ای ونه حمایت کننده ای دارند !آری چگونه می توان امیر عاطفه ودلسوزی داشت از کسی که جگر پاکان را بجود ؟و ازدهان بیرون افکند؟ وگوشتش از خون شهیدان کربلا روئیده شده ؟ و چگونه از دشمنی وعداوت نسبت به ما کوتاهی کند کسی که همواره با دیده بغض و کینه به ما نگاه می کند ؟وآنوقت با کمال گستاخی وبی باکانه وبدون آنکه عمل خود را گران بدانی اجدادخود رابه یاد آورد واین درحالی بود که با چوب برثنایای امام حسین (علیه السلام )سید جوانان اهل بهشت می زد قرائت می کرد.آنگاه حضرت زینب(سلام الله علیها ) فرمود:چرا چنین نگویی؟تویی که باریختن خون فرزندان پیغمبر وستارگان خاندان عبدالمطلب زخم دل را جریحه دار کردی وریشه ما را سوزاندی؟اکنون بزرگان خودرا صدا می زنی ؟و می پنداری که آنها را می خوانی (واز آنها ناز وآفرین می خواهی؟)غافل ازاینکه خودت نیز به زودی به آنها ملحق می شوی و می پیوندی وآن وقت در آنجا آرزو می کنی که ای کاش دستت خشک شده بود وزبانت لال گشته شده بود وآنچه را گفتی نمی گفتی وآنچه را کردی انجام نمی دادی ».
حضرت زینب (سلام الله علیها)درشام با ایراد خطبه آتشین خود حکومت یزید را به محاکمه کشید و بزرگترین ضربه را برپیکر یزید وارد کرد و بیان کردکه ما اهل بیت (علیه السلام) جانشین حقیقی به حق رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هستیم و هر کس با عناد به ایشان برخیزد با خدا و رسولش به مخالفت برخواسته است و به او فهماند که جنایاتش با خواندن شعر و امثال آن قابل جبران نیست وطولی نکشید که یزید را ناچار کرد تا ازجنایاتی که انجام داده بود اظهار پشیمانی و ندامت کند وگناه را به گردن پسر یزید بیندازد و خود را درقتل امام حسین (علیه السلام ) بیگناه جلوه دهد و درصدد دلجویی خاندان پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) برآید و از اهانتها ومصیبتها عذر خواهی نماید تا بدین وسیله احساسات مردم شام را که برضد او تحریک شده بود و بیم یک انقلاب می رفت آرام کند .خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)که می دانستند این پیشنهاد یزید جز از روی ناچاری وترس از عکس العمل مردم شام صورت نگرفته وهدفی جز عوام فریبی ندارد باز هم از این فرصت کوتاه به دست آمده برای بهره برداری بیشتر و کامل کردن رسالت تاریخی خویش بدو گفتند : نخست مارا آزاد بگذارید تا برای کشته های خود عزاداری نماییم چون از روزی که عزیزان ما کشته شده اند نگذاشته اند ما برای آنها گریه کرده و اشک بریزیم .یزید به خوبی می دانست تشکیل چنین مجلسی به زیان او وسلطنت او پایان می پذیرد، اماچون خودش قول داده بود هر خواسته ای دارند انجام دهد ناچار خانه وسیعی در اختیار آنان گذاشت وآنان شروع به عزاداری نمودند بنابراین اهل بیت سید الشهدا (علیه السلام) درمدت اسارت کارهایی انجام داده اند1. حادثه کربلا رابه طور صحیح به گوش مردم کوفه وشام برسانند تا از تحریف مصون بماند .2. حکومت بنی امیه رارسوا ساختند . 3. مردم کوفه و شام را نسبت به یزید بدبین ساختند.».
منبع:
[1] . سوره روم (30)، آیه 10 .
[2] . سوره آل عمران (3) ،آیه 178
[3] . هاشم ، رسولی محلاتی ، زندگانی حضرت فاطمه و زینب کبری (سلام الله علیها) ، زهره ، انصاری (مترجم) ، چاپ ششم ، تهران ،1380، صص165-164 .
[4] . سوره روم(30)،آیه 10 .
[5] . سوره آل عمران(3) ،آیه 178 .