تأثیر نماز
خاطراتی از امام خمینی(ره)
تأثیر نماز
سید حسن خمینی خاطره ای جذاب از زندگی معنوی امام راحل دارد. او می گوید: یک خاطره تلخی برای من هست، برای دوستان هم تلخ است، اما بگذاریم به حساب مصیبت جده سادات (س) روزهای آخر حیات امام بود، من بالای سر اما بودم و امام از صبح حالشان بد شده بود، در روز 13 خرداد من بیرون و مدرسه بودم، آمدم و وارد بیمارستان شدم، دیدم ایشان دارند مساله شرعی را یا می پرسند یا می گویند. این نکته ارتباطش با نماز این جاست که ایشان وقتی مساله را گفت همه را از اتاق بیرون کردند، دکترها ماندند. من هم کنار تخت ایشان روی زمین نشستم. امام شروع کردند به نماز خواندن و نماز می خواندند. پیدا بود همان طور که روی تخت خوابیده بودند سوره و حمد می خواندند و سبحان الله را به لسان می گفتند و رکوع و سجود را با دست انجام می دهند. به حدی رسید که زبانشان در دهانشان نمی چرخید و حالشان بدتر شد. من نگاه می کردم که ایشان چه کار می کنند. دیدم همان موقع با دست تکبیر نماز می گفتند. هر چندگاه دست خود را تکان می دادند، معلوم بود که تکبیرمی گفتند و زبانشان نمی چرخید تا این که ساعت یک و پانزده دقیقه بود که سکته اصلی را کردند که از همان 5 دقیقه غیر از یکی لحظه دیگر به هوش نیامدند. تا ساعت حدود 10 شب که به رحمت ایزدی رفتند.
✨✨✨✨✨✨
سید حسن خمینی ادامه می دهد: حوالی ساعت چهار امام را به اتاق عمل بردند که یک باطری که لازم است در قلب امام بگذارند، از اتاق که امام را بیرون آوردند دکتری که آن جا بود، دکتر بی هوشی سعی می کرد امام را به هوش بیاورد. امام اصلا چشم تکان نمی دادند، یک لحظه گفتیم آقا وقت نماز است، امام یک لحظه پلک زدند و دیگر هیچ حرکتی در صورت ایشان نبود، به جز آن یک لحظه. ?????????