خدای من تقدیس
خدای من!
امروز هم به من اجازه نفس کشیدن دادی تا همراه با دیگر موجوداتت به تسبیح و تقدیس تو بنشینم.
یاریم نما تا آن را درک نمایم.
خدای من!
امروز هم به من اجازه نفس کشیدن دادی تا همراه با دیگر موجوداتت به تسبیح و تقدیس تو بنشینم.
یاریم نما تا آن را درک نمایم.
سلام مولای من!
آدینه ای دیگر از راه رسید و من فقط لحظه شمار روزهای انتظار را سپری می نمایم.
کاش بتوانم کاری انجام دهم.
مولای من!
عزیز مادر سلام!
تبریک ویژه مرا از دیار دور و از قلبی لرزان و نا آرام پذیرا باشید. از دیاری که اگر چه شما نزدیک هستید اما من خیلی دور دور م آنچنان که خودم را غرق در افکار نموده ام.
یاریم نما تا بتوانم در مسیر تان باشم و از مادرت الگو گیری نمایم.
یا با ابن الحسن(عج) مرا مدهوش حضور و ظهورت کن./
خدای من…
خدای من!
می خواهم یاریم نمایی تا قلبم لبریز و مالامال از عشق تو گردد . خدای من یاریم کن و دستانم لرزانم را بگیر تا به اوج آسما نها پرگشایم.
خدای من!یاریم نما تا بتوانم در هوای تو مدهوش حضورت گردم و تنها در هوای تو نفس بکشم.
خدای من!
می دانم که همیشه و همه جا دستم را می گیری با ز هم از تو می خواهم دستم را بگیری و نگاه زببایت را از من دریغ نکنی.
چرا که تاکنون که نفس می کشم، طلوع آفتاب و زیبایی های جمال و جلال تو را به نظاره می نشینم، اینکه مواظبم هستی همه نشان از نگاه زیبای تو دارد
خدای من!
باز هم از تو می خواهم نگاهت را از من دریغ نکنی و یاریم نما یی تا شایسته و لایق نگاهت گردم.
ای مهربانترین مهربانان.
یا ابن الحسن(عج)
سال ها می گذشت قلب ها افسرده و نالان و اشخاصی بر مردم حکومت می کردند که خون آنها را در شیشه کرده بودند؛ با بهار انقلاب و پیروزی حق بر باطل ، آزادی انسان از قید و بند بردگی به پایان رسید.
اکنون جسم ها و روح متظر مان نیز در تلاطم همان زمان است. اشخاصی بر ما مسلط می شوند که در حال نابود کردن مان هستند بار دیگر باید زنجیر اسارت از روح و جسممان آزاد شود پس بیا و یاریمان نما تا از آن رهایی یابیم.