به بهانه پتو
30 آذر 1398 توسط یا کاشف الکروب
به بهانه پتو
یه روز فرمانده گردانمون به بهانه دادن پتو همه بچه ها را جمع کرد و با صدای بلند گفت: کی خسته است؟ گفتیم : دشمن.
صدا زد : کی ناراضیه؟ بلند گفتیم : دشمن
دوباره با صدای بلند صدا زد: کی سردشه؟ ما هم با صدای بلند تر گفتیم: دشمن.
بعدش فرماندمون گفت: خوب دمتون گرم، حالا که سردتون نیست می خواستم بگم که پتو به گردان ما نرسیده!!!
یه همچنین رزمنده هایی داشتیم ما.
شادی روحشان صلوات
منبع: زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص110.