ایثار
تولد: 6/6/1336- شیراز
شهادت: 19/10/1365- شلمچه کربلای 5
سمت: رئیس ستاد لشکر 19 فجر
ایثار
مهدی در طول جنگ زیاد مجروح می شد و در این جراحت های فراوان چیزی جز زیبایی نمی دید. در خاطرات خود این گونه می نویسد:
..« در همین عملیات(عملیات تپه های شنام، مریوان) و عملیات های قبل، چهار بار زخمی شدم و هر زخمی که خوردم و با هر ترکشی که بدنم پاره شد، این عقیده برایم ثابت شد که در مقابل ایثاری که داشته ام از طرف خداوند عنایتی شده و آن عنایت هدیه همان ترکشی بوده که بدن من را پاره کرده است و من خوش حالم که مقداری از خونم را در راه جهاد از دست داده ام.
در بین راه به مجروحی رسیدیم که ترکش سرش را شکافته و خون زیادی از او رفته بود. دیگر امیدی به زنده ماندن و انتقال او به پایین تپه ها نبود. می خواستم زخم او را با باندهایی که همراه داشتم ببندم که شیطان مرا این گونه “درگیری زیاد است خودت به آن احتیاج پیدا می کنی. تازه این که رفتنی است، نیازی به پانسمان ندارد."یک لحظه به خود آمدم . برای اینکه کمر شیطان را بشکنم ، نشستم و با باندهایی که همراه داشتم زخم او را بستم و برای اینکه محکم کاری کنم، تمام باندهای همراهم را استفاده کردم. آن وقت راحت و سبکبال خود را از صخره ها بالا کشیدم . ساعتی بعد، دو ترکش خوردم و به اندازه ای خوشحال شدم که همان لحظه فهمیدم این هدیه ،خداوند به خاطر آن ایثار است.»
منبع: همسفر تا بهشت . گزیده خاطرات چهار سردار شهید استان فارس . ص36و37