سحر آن روز
11 فروردین 1403 توسط یا کاشف الکروب
سحر آن روز بوی باران و هوای سحرگاهان، حال آدم را دگرگون میکرد. صدای مناجات ربنا، از گلدستههای مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام که چند کوچه آنطرفتر بود، گوش را نوازش میداد. نسرین خانم، به سمت آشپزخانه رفت تا قیمه را گرم کند. بوی قیمه، در فضای خانه… بیشتر »