در هر حال مشکل گشا
13 مهر 1400 توسط یا کاشف الکروب
صدای مؤذن از گلدسته های مسجد گوش را نوازش می داد. مشهدی علی آستین هایش را بالازد و به سمت حوض رفت. دست در حوض آب برد، مشتی بر صورتش ریخت، دوباره دستش را در حوض فرو برد و خواست مشتی دیگر بر صورتش بریزد که کسی با عجله و تند تند به درحیاط می کویید. مشهدی… بیشتر »