ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

متن روز پدر و تولد حضرت علی(ع)

07 اسفند 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

مولایم سلام! 

روزتان مبارک . 

اجازه می دهید پدر خطابتان کنم؟ 

پدری که در تمام حالات و روزهایم مواظبم بودی که گم نشوم و روشنایی حضورت را در سراسر زندگی ام وارد کردی. 

پدر عزیزم می دانم که تو هیچ گاه ما را فراموش نخواهی کرد و تنها نخواهی گذاشت اما مرا ببخش که رسم ادب  را به جا نیاوردم و نتوانستم آن طور که شما می خواهید باشم. 

می شود یاریم نمایی ؟ 

این روزها حال خوبی ندارم. 

نیازمند دست پرمهر و محبت شما هستم تا بر روح و قلبم کشیده شود. 

بی شک روحم زخمی و جسمم خسته است. 

در مانده و بی پناهم 

نمی دانم مسیر حرکتم کجاست . 

می خواهم دستانم را در دستانتان بگذارم و مرا  از کوچه پس کوچه های تاریک قلبم به مسیر نور و روشنایی رهنمون نمایی. 

مولا و پدر از تو می خواهم که همیشه دستانم را بگیری و هیچ گاه رهایم نکنی و با لبخند مهربانت و دعاهایت همیشه مرا بدر قه نمایی. 

می خواهم کمک نمایی که موجبات اذیت و ناراحتی ات را فراهم نکنم. 

می خواهم یاریم نمایی که قلبتان را زخمی و چشمانتان را گریان نکنم. 

مولایم یاریم نما که بدون یاری تو من نیست و نابود می شوم. خواهش می کنم یاریم کن و دستانم را بگیر از این آشفته بازار دنیا مرا سالم به مقصد برسان. میشود محبت همیشگی ات را در قلبم بیندازید؟

پدر مهربانم علی جان(ع) روزت مبارک. 

پدر مهربانم مهدی جان(ع) روزت مبارک. 

 2 نظر

یگانه داشتن خداوند ....

07 اسفند 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

امام علی علیه السلام :

تَقَرَّبوا إلَى اللّهِ بِتَوحيدِهِ، وطاعَةِ مَن أمَرَكُم أن تُطيعوهُ، ولا تُمسِكوا بِعِصَمِ الكَوافِرِ، ولا يَجنَح بِكُمُ الغَيُّ فَتَضِلّوا عَن سَبيلِ الرَّشادِ بِاتِّباعِ اُولئِكَ الَّذينَ ضَلّوا وأضَلّوا…
با يگانه داشتن خداوند و فرمان بردن از كسى كه شما را به فرمان بردارى از او امر كرده است، به خداوند، نزديك شويد و به ريسمان‌هاى كافران چنگ مزنيد و [ مواظب باشيد كه ] اغواگرى ها شما را به كج راهه نبرد، كه در آن صورت، با پيروى از آنان ـ كه گم راه و گم راه كننده اند ـ از راه راست، گم راه مى شويد.
مصباح المتهجّد : ص ۷۵۶ ح ۸۴۳
مناسبتهای امروز :
 ولادت امام علی علیه السلام و روز پدر[ قمری ]
 سالروز درگذشت علی اکبر دهخدا[ شمسی ]

 نظر دهید »

مسیر هدایت

06 اسفند 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

مسیر هدایت
پیامبر اکرم (ص) :

اتَّبِعوا هُدَى اللّهِ تَهتَدوا وتُرشَدوا ، وهُوَ هُدايَ ، وهُدايَ هُدى عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ ، فَمَنِ اتَّبَعَ هُداهُ في حَياتي وبَعدَ مَوتي فَقَدِ اتَّبَعَ هُدايَ ، ومَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَى اللّهِ….» .
از راهنمايى خدا پيروى كنيد تا هدايت يابيد و رشد كنيد. آن (راهنمايى خدا) راهنمايى من، و راهنمايى من، راهنمايى علی‌بن‌ابى طالب است. پس هركس در زمان حيات من و پس از مرگم از هدايت او پيروى كند، از هدايت من پيروى كرده، و هر كس از هدايت من پيروى كند، هر آينه از هدايت خدا پيروى كرده است…
تأويل الآيات الظاهرة: ج ۱ ص ۳۲۰ ح ۱۹

 6 نظر

استغاثه به امام زمان(عج)

06 اسفند 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

استغاثه به امام زمان(عج)

شب های چهارشنبه قرار همیشگی حسین و خانواده اش مسجد جمکران بود. آنها چندین کیلومتر مسیر را به شوق مولایشان صاحب الزمان(عج) طی کردند. نزدیک غروب به قم رسیدند. خیابان های شلوغ را پشت سر گذاشتند تا به نزدیکی های مسجد رسیدند. زهرا به حسین گفت: می خواهم چند تسبیح و مهر بخرم.
حسین نزدیک بازار ماشین را در گوشه ای پارک کرد. زهرا دستان علی را گرفت و وارد بازار شدند. بازار شلوغ بود. مجسمه ها و اجناسی که با رنگ و لعاب تزئین و برق انداخته شده بودند، همه را به سمت خود جذب می کرد. فروشنده ها مردم را با صدای خود به سمت خرید اجناسشان تحریک می کردند.
زهرا هرچقدر جلوتر می رفت، مغازه مورد نظرش را نمی دید. مأیوسانه در مسیر برگشت، چشمش به مغازه کوچک و خلوتی در گوشه بازار افتاد. هر سه خوشحال به سویش رفتند. با سلام و احوالپرسی، مشغول برانداز کردن مهر و تسبیح ها شدند. علی با دیدن اسباب بازی ها دهانش باز ماند . ذوق زده از پدر و مادرش جدا شد و به سمت مغازه آنطرف بازار رفت . ناگهان در شلوغی بازار گم شد. دنبال خانمی رفت. فکر می کرد مادرش است. رفت و رفت و دور شد.
زهرا و حسین بعد از خرید، متوجه نبود علی شدند. سراسیمه و پریشان کوچه پس کوچه های بازار و مغازه ها را جست و جو کردند. خبری از علی نبود. زهرا دل تو دلش نبود. گریه می کرد و علی را صدا می زد. آنها ناامید و مستأصل در گوشه ای از بازار روی زمین نشستند. با گریه و استغاثه به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از او کمک خواستند.
علی همچنان دنبال آن خانم می رفت. خسته شد. مادرش را صدا زد و گفت : مامان آرام تر، خسته شدم. آن خانم به پشت سرش برگشت. چهره معصوم علی کوچولو را دید. با لبخند ایستاد. علی با دیدن صورت او گریان گفت:
تو که مامانم نیستی! من مامانم را می خواهم! مامان من کجاست؟
خانم به علی گفت: عزیزم گریه نکن. الان با همدیگر می گردیم و مامانت را پیدا می کنیم. پدر و مادرت را کجا گم کردی؟
- در بازار کنار مغازه اسباب بازی فروشی، مامانم رفته بود تسبیح بخرد؟
خانم دستان کوچک علی را درون دستانش گرفت. با هم قدری این طرف و آن طرف را گشتند؛ اما خبری از پدر و مادر علی نبود. خانم به علی گفت: بیا باهم به جایی برویم تا زودتر پدر و مادرت را پیدا کنی.
علی لبخند زنان با گوشه آستینش اشک هایش را پاک کرد و با هم رفتند.
علی دست در دست خانم وارد مسجد شد. خانم، علی را به دفتر گمشده ها برد. او را به مسئول آنجا تحویل داد. آقای مسئول با لبخند علی را بوسید. شکلاتی به او داد. گفت: اسم و فامیلت چیست؟
علی اسم و فامیلش را به مرد گفت. او علی را روی یکی از صندلی های دفتر نشاند و گفت:اینجا بنشین. الان پدر و مادرت می آیند .
با بلند گو اسم و فامیل او را اعلام کرد. زهرا و حسین در بازار که با چشمانی گریان به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف استغاثه کرده بودند. صدایی به گوششان خورد: پسر کوچولویی با این نام و نشان در دفتر شماره سه گمشده های مسجد جمکران است. اول فکر کردند اشتباه شنیده اند. دقیق تر گوش دادند. متوجه شدند درست است. با اشتیاق و شتابان به آن سمت دویدند. زهرا بین راه چندین بار پایش زیر چادرش رفت. نزدیک بود به زمین بخورد. به زحمت خودش را جمع و جور کرد تا به مسجد رسیدند. به دفتر گمشده ها رفتند. با دیدن علی، اشک از چشمانشان سرازیر شد. حسین همانجا سر به سجده شکر گذاشت. از مسئول دفتر گمشده ها تشکر کردند و از آنجا خارج شدند. هر سه به سمت در ورودی مسجد رفتند.

 2 نظر

چگونگی برخورد با دشمن

05 اسفند 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

 

امام علی علیه السلام :

استَعمِل مَعَ عَدُوِّكَ مُراقَبةَ الإمكانِ وَانتِهازَ الفُرصَةِ ؛ تَظفَر .
در برخورد با دشمنت، مراقب توان و فرصت مناسب باش تا پيروز شوى.
غرر الحكم : ۲۳۴۷.
مناسبتهای امروز :
 روز بزرگداشت خواجه نصیر الدین طوسی و روز مهندس[ شمسی ]

 نظر دهید »

غلبه بی تابی بر شکیبایی

04 اسفند 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

غلبه بى‌تابى‌ بر شكيبايى‌
امام جواد علیه السلام :

مَن غَلَبَ جَزَعُهُ عَلى صَبرِهِ حَبِطَ أجرُهُ؛
هر كه بى‌تابى‌اش بر شكيبايى‌اش چيره آيد، اجرش تباه مى‌شود.
گزیده تحف العقول، ص ۶۳
مناسبتهای امروز :
 ولادت امام محمد تقی علیه السلام[ قمری ]

 7 نظر
  • 1
  • ...
  • 75
  • 76
  • 77
  • ...
  • 78
  • ...
  • 79
  • 80
  • 81
  • ...
  • 82
  • ...
  • 83
  • 84
  • 85
  • ...
  • 419
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟