اثرات بخشش و نگه داشتن مال
اثرات بخشش و نگه داشتن مال
امام علی علیه السلام :
إنّ إعطاءَ هذا المالِ قِنيَةٌ ، و إنّ إمساكَهُ فِتنَةٌ .
راستى كه بخشيدن اين مال و دارايى، اندوخته اى [براى انسان ]است و نگاه داشتن آن [مايه] فتنه است.
غرر الحكم : ۳۳۹۱
اثرات بخشش و نگه داشتن مال
امام علی علیه السلام :
إنّ إعطاءَ هذا المالِ قِنيَةٌ ، و إنّ إمساكَهُ فِتنَةٌ .
راستى كه بخشيدن اين مال و دارايى، اندوخته اى [براى انسان ]است و نگاه داشتن آن [مايه] فتنه است.
غرر الحكم : ۳۳۹۱
چه کسانی ریشه خوبی هاست؟
امام صادق علیه السلام :
نَحْنُ أصلُ كُلِّ خَيْرٍ و مِن فُرُوعِنا كُلُّ بِرٍّ فَمِنَ البِرِّ : التَّوحيدُ و الصّلاةُ، و الصّيامُ و كَظْمُ الغَيْظِ و العَفْوُ عَنِ المُسيءِ و رَحْمَةُ الفقيرِ و تَعَهُّدُ الجارِ و الإقرارُ بالفَضْلِ لأهلِهِ. و عَدُوُّنا أصلُ كُلِّ شَرٍّ و مِن فُرُوعِهم كُلُّ قَبيحٍ و فاحِشَةٍ، . … فكذَبَ مَنْ زَعَمَ أنّهُ معَنا و هو مُتَعلِّقٌ بِفُرُوعِ غَيْرِنا .
ما ريشه همه خوبيها هستيم و هر نيكى، ثمره شاخههاى ماست. از جمله نيكيهاست: توحيد، نماز، روزه ، فرو خوردن خشم، گذشت از بدىكننده، ترحّم به فقير، رسيدگى به همسايه و اعتراف به فضل فضلا. دشمن ما (نيز) ريشه همه بديهاست و هر زشتى و بدكارى، ثمره شاخه هاى اوست. … پس دروغ مىگويد كسى كه بگويد با ماست ولى به شاخههاى دشمن ما چنگ آويزد.
الكافي : ج ۸ ص ۲۴۲ ح ۳۳۶
پاداش درختکاری
پیامبر اکرم (ص) :
مَن نَصَبَ شَجرَةً و صَبَرَ على حِفظِها و القِيامِ علَيها حتّى تُثمِرَ، كانَ لَهُ في كُلِّ شَيءٍ يُصابُ مِن ثَمَرِها صَدَقةٌ عِندَ اللّهِ .
هر كه درختى بنشاند و در نگهدارى و رسيدگى به آن صبر به خرج دهد تا آن درخت به بار نشيند، در قبال هر ميوهاى از آن كه روزى جويندهاى بخورد، يك صدقه نزد خدا برايش منظور مىشود .
:books: كنز العمّال : ۹۰۸۱ .
مناسبتهای امروز :
روز درختکاری[ شمسی ]
#پرسمان_مهدویت
پرسش :
امام حسن عسکرى علیه السلام براى تثبیت امامت فرزندشان چه تدابیرى اندیشیدند؟
پاسخ :
حضرت امام حسن عسکری علیه السلام براى تثبیت امامت حضرت مهدى علیه السلام از راه هاى مختلف استفاده نمودند:
1- تعلیمات و بیانات
موسى بن جعفر بن وهب بغدادى مى گوید: از امام عسکرى علیه السلام شنیدم که فرمودند:
کانى بکم و قد اختلفتم بعدى فى الخلف منى ، اما ان المقر بالائمة بعد رسول الله المنکر لولدى کمن اقر بجمیع انبیاء الله و رسله ثم انکر نبوة محمد رسول الله صلى الله علیه و آله … ؛
گویا شما را مى بینم که در حق جانشین من اختلاف خواهید کرد. آگاه باشید! هر کس به امامان بعد از رسول خدا صلى الله علیه و آله اقرار کند ولى منکر فرزند من شود ، همانند آن است که به جمیع انبیاى خدا و رسولان او اقرار کرده ولى نبوت محمد رسول خدا صلى الله علیه و آله را انکار کرده است … (1)
احمد بن اسحاق مى گوید: از امام عسکرى علیه السلام شنیدم که فرمودند:
الحمد لله الذى لم یخرجنى من الدنیا حتى ارانى الخلف من بعدى … ؛ ستایش خداوند را سزاست که قبل از آنکه از دنیا رحلت کنم جانشین بعد از خودم را نشانم داد. (2)
در روز سوم ولادت حضرت مهدى علیه السلام پدرش امام عسکرى علیه السلام او را بر اصحاب خود عرضه کرد و فرمودند:
هذا صاحبکم من بعدى و خلیفتى علیکم و هو القائم الذى تمتد الیه الاعناق بالانتظار … ؛ این فرزند ، صاحب و امام شما بعد از من و خلیفه من بر شما است او قائمى است که مردم در انتظار او به سر خواهند برد … (3)
2- نشان دادن به خواص
احمد بن اسحاق بن سعد اشعرى مى گوید: خدمت امام عسکرى علیه السلام رسیدم تا از جانشین آن حضرت سؤ ال کنم حضرت در ابتدا فرمودند:
اى احمد بن اسحاق ! خداوند تبارک و تعالى هرگز زمین را از زمان خلقت حضرت آدم علیه السلام تا روز قیامت از حجت بر خلق خالى نگذاشته و نخواهد گذاشت . به توسط حجت است که بلا را از اهل زمین دفع مى کند ، و به واسطه اوست که باران نازل کرده و برکات زمین را بیرون مى آورد.
آن گاه عرض کردم : اى فرزند رسول خدا! امام و خلیفه بعد از شما کیست ؟
حضرت فورا از جا بلند شد و داخل اتاق گشته ، در حالى که کودکى به مانند ماه پاره با حدود سه سال بر شانه خود داشت بر من وارد شد و فرمودند:
یا احمد بن اسحاق ! لولا کرامتک على الله عزوجل و على حججه ، ما عرضت علیک ابنى هذا … ؛ اى احمد بن اسحاق ! اگر کرامت تو نزد خداوند عزوجل و نزد حجت هاى خداوند نبود این فرزند را بر تو عرضه نمى کردم … (4)
شیخ صدوق از ابى غانم خادم نقل مى کند: ولد لابى محمد علیه السلام ولد فسماه محمدا فعرضه على اصحابه به یوم الثالث و قال : هذا صاحبکم من بعدى و خلیفتى علیکم ؛ خداوند به امام عسکرى علیه السلام فرزندى عنایت فرمود که نام او را((محمد)) نهاد. در روز سوم از ولادتش او را به اصحابش عرضه داشت و فرمودند: این صاحب و امام شما و خلیفه بعد از من است.(5)
معاویة بن حکیم و محمد بن ایوب بن نوح و محمد بن عثمان عمرى مى گویند:عرض علینا ابو محمد الحسن بن على علیه السلام و نحن فى منزله و کنا اربعین رجلا فقال : هذا امامکم من بعدى و خلیفتى علیکم . اطیعوه و لا تتفرقوا من بعدى فى ادیانکم فتهلکوا. اما انکم لا ترونه بعد یومکم هذا … ؛
ما با چهل نفر در منزل امام عسکرى علیه السلام بودیم که آن حضرت فرزند خود را بر ما عرضه کرده و فرمودند: این امام و خلیفه شما بعد از من است ، او را اطاعت کنید وبعد از من در ادیان خود متفرق نشوید که هلاک خواهید شد. بدانید که بعد از این روز هرگز او را مشاهده نخواهید کرد … (6)
یعقوب بن منقوش مى گوید: خدمت امام عسکرى علیه السلام رسیدم در حالى که کنار اتاقى که بر درب آن پرده اى آویزان بود نشسته بودند. عرض کردم : اى آقاى من ! صاحب امر امامت - بعد از شما - کیست ؟ فرمودند: پرده را کنار بزن . کنار زدم ، ناگهان کودکى با شمایلى خاص بر ما وارد شد و بر دامان امام عسکرى علیه السلام نشست حضرت فرمودند:
هو صاحبکم و امامکم بعدى … ؛ این فرزند صاحب و امام شما بعد از من است … (7)
:books: پی نوشتها:
1- بحارالانوار ، ج 51 ، ص 160 ، ح 6.
2- کمال الدین ، ص 408؛ بحارالانوار ، ج 51 ، ص 161 ، ح 9
3- کمال الدین ، ص 431.
4- کمال الدین ، ص 384 و 385 ، ح 1.
5- کمال الدین ، ص 431 ، ح 8.
6- کمال الدین ، ص 435 ، ح 2.
7- کمال الدین ، ص 436 و 437 ، ح 5.
:books: موعود شناسی وپاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی ، انتشارات مسجد مقدس جمکران
امام علی علیه السلام :
نِظامُ الكَرَمِ مُوالاةُ الإِحسانِ، ومُواساةُ الإِخوانِ .
آيين بزرگوارى، پياپى نيكى كردن و مواسات ورزيدن نسبت به برادران است .
:books: غرر الحكم: ج ۶ ص ۱۸۴ ح ۹۹۹۸
مناسبتهای امروز :
روز احسان و نیکوکاری[ شمسی ]
سالروز درگذشت دکتر محمد مصدق[ شمسی ]
#زندگی_به_سبک_شهدا
واجب بر مستحب ترجیح دارد.
مهدی به خاطر نوع فعالیت و مسئولیتش که فرماندهی لشکر بود، مدتی را در شهر اهواز زندگی می کرد. برای استراحت و مرخصی، چند روز را به او سهمیه زیارتی می دهند که برود مشهد؛ مهدی می گوید: « واجب بر مستحب ترجیح دارد. ابتدا به دیدن مادرم و از آن جابه زیارت خواهم رفت.»
آن روزها من بیمار و در خانه بستری بودم . زمانی که مهدی به قم آمد و مرا در رختخواب دید، بدون این که لباس خود را عوض کند رفت توی آشپزخانه و مشغول پختن سوپ و گرفتن آبمیوه و .. شد. مهدی تمام مرخصی- خود را صرف پرستاری از من کرد.
:books:چلچراغ ، ص241
راوی مادر شهید.