کسی که از پدر و مادرش شکرگذاری نکند خدا را شکر نکرده است
کسی که از پدر و مادرش سپاسگذاری نکند خدا را شکر نکرده است
امام رضا علیه السلام:
خداوند متعال فرمان داده سه چیز همراه سه چیز دیگر انجام گیرد:
1 - به نماز همراه زکات فرمان داده است، پس کسی که نماز بخواند و زکات نپردازد نمازش نیز پذیرفته نمی شود.
2 - به سپاسگزاری از خودش و پدر و مادر فرمان داده است، پس کسی که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، خدا را شکر نکرده است.
3 - به تقوای الهی فرمان داده و به صله رحم، پس کسی که صله رحم انجام ندهد تقوای الهی را هم بجا نیاورده است.
متن حدیث:
عن ابی الحسن الرضا(ع) قال:
ان الله عز و جل امر بثلاثة مقرون بها ثلاثة اخری: امر بالصلاة و الزکاة، فمن صلی و لم یزک لم تقبل منه صلاته و امر بالشکر له و للوالدین، فمن لم یشکر والدیه لم یشکر الله، و امر باتقاء الله و صلة الرحم، فمن لم یصل رحمه لم یتق الله عز و جل.
“بحار الانوار، جلد 74، صفحه 77″
گزیده ای از روایت جهاد با نفس
گزیده ای از روایت جهاد با نفس
امام علی علیهالسلام فرمود: به راستی هرگاه خداوند عزوجل اراده میکند به اهل زمین عذابی برساند، میگوید: اگر نبودند کسانی که بهخاطر جلالت و بزرگی من یکدیگر را دوست دارند و مساجد مرا آباد میکنند و در سحرگاهان به استغفار میپردازند، عذاب خود را بر زمینیان فرو میفرستادم.
? وسائلالشیعه، ج۱۶، ص۹۱
جایگاه حضرت علی(ع)
حضرت آیت الله بهجت قدس سره:
پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «یا علی، اگر بیم آن را نداشتم که آنچه را با حضرت مسیح علیهالسلام میکنند، با تو کنند، کلامی دربارهی تو میگفتم که از میان جمعیتی عبور نکنی، مگر اینکه به خاک زیر قدمت تبرک کنند».[١]
? در محضر بهجت، ج٢، ص٢٣۶
پینوشت:
[1]. کافی، ج۸، ص۵۷، روایت ۱۸.
تأملی در گلستان سعدی
تأملی در گلستان سعدی
دو برادر یک خدمت سلطان کردی و دیگر به زور بازو نان خوردی. باری، این توانگر گفت درویش را که: چرا خدمت نکنی تا از مشقت کار کردن برهی؟ گفت: تو چرا کار نکنی تا از مذلّت خدمت رهایی یابی؟ که خردمندان گفته اند: نان خود خوردن و نشستن بِه، که کمر شمشیر زرّین به خدمت بستن. به دست آهکِ تفته کردن خمیر بِه از دست بر سینه پیش امیر #بازنویسی_گلبرگهای_انتظار دو برادر بودند که یکی از آنها در خدمت پادشاه بود و دیگری از کار و تلاش خویش روزی به دست می آورد. روزی برادر ثروتمند به برادر فقیر خویش گفت: چرا در خدمت پادشاه نیستی تا از مشقت و سختی کار و تلاش رهایی یابی؟ گفت: تو چرا کار و تلاش نمی کنی تا از سرزنش و پستی در خدمت پادشاه بودن رها شوی ؟ همان طور که دانایان در این زمینه گفته اند: که نان زحمت و تلاش خویش خوردن بهتر است از اینکه کمر همت برای خدمت به پادشاه بسته باشی. با دست آهن را چون خمیر تفته و نرم کردن بهتر است از دست به سینه و آماده خدمت پیش پادشاه.
?گلستان سعدی، خوردی: به سعی باز و نان
خطبه امیر المومنین(ع) درباره حوادث سخت آینده
امیرالمومنین امام علی علیهالسلام در این خطبه به حوادث سخت آینده اشاره دارد:
آینده بشریّت و ظهور حضرت مهدی (عج):
به راههای چپ و راست رفتند، و راه ضلالت و گمراهی پیمودند، و راه روشن هدایت را گذاشتند. پس در باره آنچه که باید باشد شتاب نکنید، و آنچه را که در آینده باید بیاید دیر مشمارید، چه بسا کسی برای رسیدن به چیزی شتاب می کند امّا وقتی به آن رسید دوست دارد که ای کاش آن را نمی دید، و چه نزدیک است امروز ما به فردایی که سپیده آن آشکار شد.
ای مردم اینک ما در آستانه تحقّق وعده های داده شده، و نزدیکی طلوع آن چیزهایی که بر شما پوشیده و ابهام آمیز است، قرار داریم.
ره آورد حکومت حضرت مهدی (عج):
بدانید آن کس از ما (حضرت مهدی «عج») که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد، و بر همان سیره و روش پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) و امامان علیهم السّلام رفتار می کند تا گره ها را بگشاید، بردگان و ملّت های اسیر را آزاد سازد، جمعیّت های گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جویان پراکنده را جمع آوری می کند. حضرت مهدی (عج) سال های طولانی در پنهانی از مردم به سر می برد آن چنان که اثر شناسان، اثر قدمش را نمی شناسند، گر چه در یافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند، و چونان شمشیرها صیقل می خورند، دیده هاشان با قرآن روشنایی گیرد، و در گوش هاشان تفسیر قرآن طنین افکند، و در صبحگاهان و شامگاهان جامهای حکمت سر می کشند.
سرنوشت امّت اسلامی پس از پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ):
زمان جاهلیشان به طول انجامید تا خواری و عقوبت را به کمال رسانند و مستوجب حوادث سخت روزگار گردند. تا نزدیک شد که مدت پایان گیرد و گروهی به تبهکاریها دل خوش کردند و آسودگی خویش در فتنه ها یافتند. و تا آتش فتنه را برافروزند، شمشیر برکشیدند و مؤ منان در پیکارشان شکیبایی و پایداری ورزیدند و بر خدا هم منت نگذاردند و فدا کردن جان خویش در راه خدا را کاری بزرگ نپنداشتند. تا آنگاه ، که قضای الهی به پایان گرفتن ایام محنت موافق افتاد و از روی بصیرت شمشیر زدند و به فرمان اندرزدهنده خود، به پروردگارشان تقرب جستند. در این هنگام ، خدا جان پیامبر خود (صلی اللّه علیه و آله ) را بستد. قومی به عقب بازگشتند و در راههای گوناگون ، که به هلاکتشان می انجامید گام نهادند. بر آن آراء باطل ، که در دلشان می گذشت ، اعتماد کردند و از خویشاوند بریدند و از وسیله ای که به دوستی آن مامور شده بودند (یعنی اهل بیت ) دور گشتند و بنا را از بنیان محکمش برافکندند و در جای دیگر، نه شایان آن ، برآوردند. اینان معدن هر خطا بودند و به منزله دروازه هایی ، که هر که خواهان باطل و گمراهی می بود، از آنها داخل می شد. در حیرت و سرگردانی راه می سپردند و به شیوه آل فرعون در بیهوشی و گمگشتگی و غفلت سر می کردند. برخی از ایشان از آخرت بریدند و به دنیا گرویدند و پاره ای پیوند خویش از دین گسستند.
متن حدیث:
و من خطبة له (علیه السلام) یومی فیها إلی الملاحم و یصف فئة من أهل الضلال:
وَ أَخَذُوا یَمِیناً وَ شِمَالًا ظَعْناً فِی مَسَالِکِ الْغَیِّ وَ تَرْکاً لِمَذَاهِبِ الرُّشْدِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوا مَا هُوَ کَائِنٌ مُرْصَدٌ وَ لَا تَسْتَبْطِئُوا مَا یَجِیءُ بِهِ الْغَدُ فَکَمْ مِنْ مُسْتَعْجِلٍ بِمَا إِنْ أَدْرَکَهُ وَدَّ أَنَّهُ لَمْ یُدْرِکْهُ وَ مَا أَقْرَبَ الْیَوْمَ مِنْ تَبَاشِیرِ غَدٍ یَا قَوْمِ هَذَا إِبَّانُ وُرُودِ کُلِّ مَوْعُودٍ وَ دُنُوٍّ مِنْ طَلْعَةِ مَا لَا تَعْرِفُونَ أَلَا وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَکَهَا مِنَّا یَسْرِی فِیهَا بِسِرَاجٍ مُنِیرٍ وَ یَحْذُو فِیهَا عَلَی مِثَالِ الصَّالِحِینَ لِیَحُلَّ فِیهَا رِبْقاً وَ یُعْتِقَ فِیهَا رِقّاً وَ یَصْدَعَ شَعْباً وَ یَشْعَبَ صَدْعاً فِی سُتْرَةٍ عَنِ النَّاسِ لَا یُبْصِرُ الْقَائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ ثُمَّ لَیُشْحَذَنَّ فِیهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَیْنِ النَّصْلَ تُجْلَی بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ وَ یُرْمَی بِالتَّفْسِیرِ فِی مَسَامِعِهِمْ وَ یُغْبَقُونَ کَأْسَ الْحِکْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ فی الضلال.
منها: وَ طَالَ الْأَمَدُ بِهِمْ لِیَسْتَکْمِلُوا الْخِزْیَ وَ یَسْتَوْجِبُوا الْغِیَرَ حَتَّی إِذَا اخْلَوْلَقَ الْأَجَلُ وَ اسْتَرَاحَ قَوْمٌ إِلَی الْفِتَنِ وَ أَشَالُوا عَنْ لَقَاحِ حَرْبِهِمْ لَمْ یَمُنُّوا عَلَی اللَّهِ بِالصَّبْرِ وَ لَمْ یَسْتَعْظِمُوا بَذْلَ أَنْفُسِهِمْ فِی الْحَقِّ حَتَّی إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَی أَسْیَافِهِمْ وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِمْ حَتَّی إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ (صلی الله علیه وآله) رَجَعَ قَوْمٌ عَلَی الْأَعْقَابِ وَ غَالَتْهُمُ السُّبُلُ وَ اتَّکَلُوا عَلَی الْوَلَائِجِ وَ وَصَلُوا غَیْرَ الرَّحِمِ وَ هَجَرُوا السَّبَبَ الَّذِی أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِ وَ نَقَلُوا الْبِنَاءَ عَنْ رَصِّ أَسَاسِهِ فَبَنَوْهُ فِی غَیْرِ مَوْضِعِهِ مَعَادِنُ کُلِّ خَطِیئَةٍ وَ أَبْوَابُ کُلِّ ضَارِبٍ فِی غَمْرَةٍ قَدْ مَارُوا فِی الْحَیْرَةِ وَ ذَهَلُوا فِی السَّکْرَةِ عَلَی سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ مِنْ مُنْقَطِعٍ إِلَی الدُّنْیَا رَاکِنٍ أَوْ مُفَارِقٍ لِلدِّینِ مُبَایِنٍ.
"نهج البلاغه، خطبه 150″