ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

تفسیر سوره انفطار آیات 13 تا 19

18 آبان 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_انفطار_آیات13تا19
بسم الله الرحمن الرحیم
«إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيم؛ به يقين نيکان در نعمتي فراوانند.»(13) « وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ؛ و بدکاران در دوزخند.»(14)« يصْلَوْنَهَا يوْمَ الدِّينِ؛ روز جزا وارد آن مي‌شوند و مي‌سوزند.»(15)« وَمَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبِينَ؛و آنان هرگز از آن غايب و دور نيستند!»(16)« وَمَا أَدْرَاكَ مَا يوْمُ الدِّينِ؛ تو چه مي‌داني روز جزا چيست؟!»(17)« ثُمَّ مَا أَدْرَاكَ مَا يوْمُ الدِّينِ؛ باز چه مي‌داني روز جزا چيست؟!»(18)« يوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيئًا وَالْأَمْرُ يوْمَئِذٍ لِلَّهِ؛ روزي است که هيچ کس قادر بر انجام کاري به سود ديگري نيست، و همه امور در آن روز از آن خداست!»(19)
 نکته ها:
 «أبرار» جمع«بارّ» به معنی نیکوکار و «نَعیم» به معنای پرنعمت است.
«فُجار» جمع «فاجر» به معنای شکافتن است، یعنی کسانی که پرده دری می کنند و هتّاک هستند.
 «صَلی» ورود در قهر و عذاب است. «يصْلَوْنَهَا يوْمَ الدِّينِ» همان گونه که «صَلو» ورود در رحمت و لطف است« هو الذی یصلی علیکم»(احزاب 43)
در قیامت همه امور به دست خداست و این به معنای نفی شفاعت نیست، چون شفاعت نیز از اموری است که خداوند فرمان داده است.(تفسیر مجمع البیان)
:books: تفسیر نور حجت الاسلام و المسلمین قرائتی، ج10، جزء 30، ص409

 نظر دهید »

خداشناسی

18 آبان 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

#خدا_شناسی
سپاس خدا را که اوّل است و چیزی پیش از او وجود نداشت و آخر است و پس از او موجودی نخواهد بود، چنان آشکار است که فراتر از او چیزی نیست، و چنان مخفی و پنهان است که مخفی تر از او یافت نمی شود.

نهج البلاغه

 نظر دهید »

عدم اجابت یا تاخیر در اجابت

17 آبان 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

عدم اجابت یا تاخیر در اجابت 
انسانی که دارای معرفت حقیقی نسبت به خود و خداست، همواره آنچه رضایت خداوند است را مد نظر قرار می‌دهد که همان عمل صالح است. و از هر گونه اموری که ناپسند و زشت وگناه است دوری می‌کند؛ چرا که می‌داند که اعمال صالح موجب خشنودی خدا و اجابت دعاست و اعمال بد و زشت مانع از آن خواهد بود. امام صادق(ع) به عنوان نمونه استجابت دعا را با مال حلال و مانع آن را حرام خواری بیان می‌کند و می‌فرماید: إذا أرادَ أَحَدُکُم أَن یُستَجابَ لَهُ فَلیُطَیِّب کَسبَهُ وَلیَخرُج مِن مَظالِمِ النّاسِ ، وَ إِنَّ اللّه لا یَرفَعُ إِلَیهِ دُعاء عَبدٍ وَفى بَطنِهِ حَرامٌ أَو عِندَهُ مَظلَمَهٌ لأِحَدٍ مِن خَلقِهِ؛ هر کس بخواهد دعایش مستجاب شود، باید کسب خود را حلال کند و حق مردم را بپردازد. دعاى هیچ بنده اى که مال حرام در شکمش باشد یا حق کسى بر گردنش باشد، به درگاه خدا بالا نمى رود. (بحارالأنوار، ج۹۳، ص۳۲۱، ح۳۱)

البته همیشه علت اجابت ظاهری یا تاخیر در اجابت این امر نیست؛ چرا که گاه خداوند اجابت کرده ولی دست نگه داشته و با تاخیر می‌دهد تا بنده خود را بیش از پیش خالص گرداند و به خداوند تقرب جوید؛ زیرا خداوند با بلاء و ابتلاء بر آن است تا ظرفیت وجودی بنده افزایش یابد و تحمل و صبر او بیشتر شود و به کمالات بالاتری دست یابد.

آن حضرت درباره علت تاخیر در استجابت دعا نیز می‌فرماید: إِنَّ العَبدَ لَیَدعو فَیَقولُ اللّه عَزَّوَجَلَّ لِلمَلَکَینِ: قَدِ استَجَبتُ لَهُ وَلکِنِ احبَسوهُ بِحاجَتِهِ ، فَإِنّى اُحِبُّ أَن أَسمَعَ صَوتَهُ وَ إِنَّ العَبدَ لَیَدعو فَیَقولُ اللّه تَبارَکَ وَتَعالى: عَجِّلوا لَهُ حاجَتَهُ فَإِنّى اُبغِضُ صَوتَهُ؛ هر آینه بنده دعا مى‌کند و خداوند عزوجل به دو فرشته مى فرماید: من دعاى او را مستجاب کردم اما حاجتش را نگهدارید، زیرا دوست دارم صداى او را بشنوم و همانا بنده دعا مى کند و خداوند تبارک و تعالى مى فرماید: زود خواسته‌اش را برآورید که من خوش ندارم صداى او را بشنوم.(کافى، ج۲، ص۴۸۹، ح۳)

علل دیگری برای برآورده نشدن دعاها در آیات و روایات بیان شده است. از جمله امام على(ع) می‌فرماید: گاه چیزى را (از خدا) مى خواهى اما به تو داده نمى شود و دیر یا زود بهتر از آن به تو داده مى شود، یا به خاطر آنچه خیر و مصلحت تو در آن است از برآورده شدن خواسته ات دریغ مى شود، زیرا بسا خواسته اى که اگر برآورده شود به نابودى و تباهى دین تو مى انجامد، پس، چیزى بخواه که زیبایى و نیکی‌اش برایت مى‌ماند و پیامد سوئى ندارد.(نهج‌البلاغه، نامه ۳۱)

همان‌گونه که عمل صالح عامل اجابت و حتی تعجیل در اجابت است، گناه عامل عدم اجابت دعاست. امام علی(ع) فرموده است: لا تَستَبطیِء إجابَهَ دُعائِکَ وَ قَد سَدَدتَ طَریقَهُ بالذُّنوبِ؛اجابت دعایت را دیر مپندار، در حالی که خودت با گناه راه اجابت آن را بسته ای.(غررالحکم و دررالکلم ح ۱۰۳۲۹)

نافرمانی از والدین موجب حبس دعا ست. امام صادق(ع) می‌فرماید: گناهی که نعمت‌ها را تغییر مى دهد، تجاوز به حقوق دیگران است. گناهى که پشیمانى مى آورد، قتل است. گناهى که گرفتارى ایجاد مى کند، ظلم است. گناهى که آبرو مى بَرد، شرابخوارى است. گناهى که جلوى روزى را مى گیرد، زناست. گناهى که مرگ را شتاب مى بخشد، قطع رابطه با خویشان است. گناهى که مانع استجابت دعا مى شود و زندگى را تیره و تار مى کند، نافرمانى از پدر مادر است.(علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۸۴)

 

 4 نظر

خداوند به چه کسی نیروی شناخت می بخشد؟

17 آبان 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

خداوند به چه کسی نیروی شناخت می بخشد؟
امام صادق علیه السلام :

وَهَبَ [ اللّهُ ] لِأَهلِ مَحَبَّتِهِ القُوَّةَ عَلى مَعرِفَتِهِ ، ووَضَعَ عَنهُم ثِقلَ العَمَلِ بِحَقيقَةِ ما هُم أَهلُهُ .
[خداوند] به اهل محبّتش نيروى شناختش را بخشيد و [به لطف محبّت و شناخت خويش ، ]گرانىِ بار عمل به حقيقتِ آنچه را كه شايسته آن اند ، از دوش آنان برداشت .
الكافي : ج ۱ ص ۱۵۳ ح ۲

 2 نظر

نظر پیامبر(ص) در مورد دوست داشتنی های خداوند

16 آبان 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

نظر پیامبر(ص) در مورد دوست داشتنی های خداوند

پیامبر اکرم (ص) :

إنَّ اللّهَ طَيِّبٌ يُحِبُّ الطَّيِّبَ، نَظيفٌ يُحِبُّ النَّظافَةَ .

خداوند پاك است و شخص پاك را دوست دارد، پاكيزه است و پاكيزگى را دوست دارد.

:books: سنن الترمذي : ۵ / ۱۱۲ / ۲۷۹۹

 4 نظر

اعتقاد به رجعت از اصول دین است یا اصول مذهب؟

16 آبان 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

#سوال
اعتقاد به رجعت از اصول دین است یا اصول مذهب؟
#پاسخ
قبل از پاسخ به این سؤال می بایست نخست مفهوم و تصویر روشنی از آن دو واژه به دست آوریم تا بتوانیم به پاسخ سؤال فوق برسیم.
همانطور که می دانیم دین در یک تقسیم بندی به اصول و فروع دین تقسیم می شود و منظور از اصول دین، در این تقسیم، هر گونه اعتقاد معتبر دینی است که مربوط به بینش و شناخت خدا و جهان و انسان می شود، و منظور از فروع دین احکام عملی است که وظایف فردی و اجتماعی پیروان آن دین را بیان می کند. به عبارت دیگر منظور از اصول دین، اساسی ترین و زیربنایی ترین امور اعتقادی است، در مقابل سایر امور اعتقادی که نسبت به آنها جنبه تبعی و فرعی دارند، آن اصول عبارت اند از: توحید، نبوت و معاد - که ادیان الهی در سه اصل فوق مشترکند - که این اصول در حقیقت پاسخی به روشن ترین سؤالات فکری انسانند. طبیعی است که انکار هر یک از این سه اصل، موجب خروج از دین و اثبات کفر است.

اما اصول مذهب عبارت از این است که گاهی پیروان یک مکتب که در اصول بنیادی دین با یکدیگر مشترکند، برداشت ها و تلقیات مختلفی از دستورات و پیام های دینی دارند، که موجب پیدایش روش های مختلفی در دین می شود. این برداشت ها و طرز تفکر خاص از مکتب - با حفظ اصول و وجوه اشتراک - را اصول مذهب می گویند. عدم اعتقاد به این اصول موجب خروج از دین نمی شود، بلکه موجب خروج از آن طرز تفکر و برداشت خاص می شود؛ مثل اعتقاد به عدل و امامت، که عدل از امور اعتقادی تابع توحید و امامت تابع نبوت است. از این رو است که می بینیم مذاهب مختلفی پدید آمده همچون شیعه و سنی که هر کدام طرز تفکر خاصی نسبت به امامت دارند.
اعتقاد به رجعت از اصول دین نیست و معتقد نبودن به آن هم موجب کفر و خروج از دین نمی باشد، بلکه از اصول مذهب امامیه است. به طوری که اعتقاد به اصل رجعت گروهی از مؤمنان و کافران به دنیا پیش از قیامت، ضروری است. هر چند که باور داشتن جزئیات مسائلی که در رجعت اتفاق می افتد لازم و ضروری نیست.
به هر حال اعتقاد به رجعت همسنگ اعتقاد به صراط و میزان است. مرحوم «شُبَّر» در این باره می گوید:
«اصل رجعت، حق است و شبهه ای در آن نیست و عدم اعتقاد به آن موجب خروج از جرگه مؤمنان و شیعیان می شود. چرا که رجعت از امور ضروری مذهب شیعه بوده و روایاتی که در مورد صراط و میزان و غیر آن دو به دست ما رسیده است، از جهت تعداد و نیز صحت مدارک و وضوح دلالت، افزونتر از روایات رجعت نیست.
با آنکه اعتقاد به صراط و میزان و جز آنها ضروری است، اما، باید توجه داشت که اختلاف و بینش های متفاوت در جزئیات مسأله رجعت، ضرری به اصل آن نمی زند، همانطور که برداشت های متفاوت در ویژگی های صراط و میزان در اصل آن خدشه وارد نمی سازد»
:books:
اصول عقائد، سید عبدالله شُبَّر

 2 نظر
  • 1
  • ...
  • 113
  • 114
  • 115
  • ...
  • 116
  • ...
  • 117
  • 118
  • 119
  • ...
  • 120
  • ...
  • 121
  • 122
  • 123
  • ...
  • 419
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟