ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

محیط خانه را پناگاهی امن کنید

16 اردیبهشت 1402 توسط شهید محمود رضا بیضائی

محیط خانواده از تمام محیط ها متفاوت تر است محیطی است که فرد در آن نیازمند این است که آرامش و حس امنیت داشته باشد و آن را پناهگاهی امن و قوی برای خود بداند،والدین با رفتارها یا بحث های بی مورد یا مسائل دیگر باعث نشوند که محیط خانواده برای نوجوان یا فرزندان محیطی نا امن شود، به گونه ای که آنجا را مطمئن نداند و به ناچار به فضای مجازی یا مکان های دیگری پناه برد که سرنوشت او را به گونه ای دیگر رقم زند، چه بسا از سعادت دور وبه شقاوت افکند، لذا در این موارد برخورد مناسب و تعامل اعضا ء و والدین با یکدیگر و فرزندان در جهت جلوگیری از این مسائل ضروری است.
#ایستگاه_فکر
#به_قلم_خودم
#خانواده
#روایت_زن_مسلمان

 نظر دهید »

آیا مجهز بیرون از خانه می روی؟

11 اردیبهشت 1402 توسط شهید محمود رضا بیضائی

آیا مجهز بیرون از خانه می‌روی؟

🧕شهیده عصمت پورانوری، حجاب جزو جدایی‌ناپذیر زندگانی‌اش بود.

🌘 شب‌ها با حجاب کامل می‌خوابید. وقتی از او سوال می‌کردند که چرا اینگونه مجهز می‌خوابی؟

💣 جواب می‌داد: «اگر خانه‌مان بر اثر حمله موشکی مورد اصابت قرار گرفت نمی‌خواهم موقع بیرون کشیدن جسم بی‌جانم از زیر آوار، چشم نامحرمی بر من بیفتد.»

الان چی؟ 🤔
🔥نه صدای انفجاری می‌شنویم تا بترسیم!
نه صدای آژیر خطری به گوش می‌رسد، تا به پناهگاه فرار کنیم!
نه زمان رضاخان قلدر است تا چادر و حجاب از سرمان بردارد!

#تلنگر
#حجاب

 4 نظر

هیچ‌وقت از لانه دور نشو

11 اردیبهشت 1402 توسط شهید محمود رضا بیضائی

هیچ‌وقت از لانه دور نشو

😲 سایه‌ بزرگی را بالای سرش حس کرد؛ سرش را بالا برد. چشمانش از تعجب خیره شد و دهانش باز ماند. از ترس لرزید و نمی‌دانست این دیگر چه موجودی‌ست؛ باید فرار را ترجیح دهد، یا بایستد و متوجه ماهیت آن موجود شود؟

😩 از ته قلبش جیغ بلندی کشید همه ایل و تبارش بیرون ریختند. مادرش را صدا زد همچون باران بهار اشک می‌ریخت.

🙂 مادرش دستی بر سرش کشید با پشت دستش اشک‌های زیر چشمش را پاک کرد و گفت:
«آروم باش چیزی نیست آروم باش. به من بگو چی شده؟»

🥺هنگامی که گریه‌اش قطع شد هق هق‌کنان گفت:
«من داشتم برای خودم می‌گشتم و خوش می‌گذروندم؛ یهو یک سایه‌ی سیاه روی زمین دیدم وقتی سرم رو بالا بردم، یه موجود، شیشه به دست ایستاده بود و می‌خواست منو داخلش بندازه.
اون چی بود مامان؟»

😌 مادرش گفت:
«نگران نباش! تو هنوز خیلی از موجودات رو نمیشناسی و باید یاد بگیری. همه‌جا لونه‌ی ما نیست، همه دوست ما نیستن، هیچوقت نباید از این دور و اطراف دور تر بشی.»

😱 «خودت بهتر میدونی که نباید همدیگه رو ترک کنیم. اون اسمش آدم🙎🏻‍♂️بود. بعضیاشون وقتی دور و اطرافمون رو آب بگیره، یه راه خشکی برامون باز میکنن. اما بعضیاشون هم بخاطر کوچیک بودن، فکر میکنن ما درد رو حس نمیکنیم و چون حشره‌ایم، خونواده نداریم.»

😐 «برای احتیاط صد در صدی به اونا اعتماد نکن و هیچ‌وقت از لانه دور نشو. باشه؟»
مورچه‌ی کوچک 🐜 گفت :
«بله مامان!»
مادرش او را بوسید، دستش را گرفت و هر دو به لانه رفتند.

#داستانک
#خانواده
#به_قلم_خودم

 نظر دهید »

برهوت زمانه

03 اردیبهشت 1402 توسط شهید محمود رضا بیضائی

سلام مولای من!
در این برهوت زمانه که هجوم افکار مختلف و سراب هایی که به گمان آب می آید؛ بسیار است هر کدام از این سراب ها ما را به سوی خود می کشاند؛ اما به ما اشتباه نشان داده می شود و و اقعیتی در پی خودش ندارد.
مولای من!
این روز ها که سراب های اطرافمان زیاد است و هیچ کدام واقعیتی آن گونه که باید ندارد، یاری نما تا به حقیقت هستی و بندگی برسیم و رهبران الهی را ارج نهیم و روی از آنان برنگردانیم و مشتاقانه به سویت و رهبران الهی از طرفت رهنمون شویم.
#نامه_خاص

 نظر دهید »

آیا مجهز بیرون می روی؟

03 اردیبهشت 1402 توسط شهید محمود رضا بیضائی

آیا مجهز بیرون از خانه می‌روی؟

🧕شهیده عصمت پورانوری، حجاب جزو جدایی‌ناپذیر زندگانی‌اش بود.

🌘 شب‌ها با حجاب کامل می‌خوابید. وقتی از او سوال می‌کردند که چرا اینگونه مجهز می‌خوابی؟

💣 جواب می‌داد: «اگر خانه‌مان بر اثر حمله موشکی مورد اصابت قرار گرفت نمی‌خواهم موقع بیرون کشیدن جسم بی‌جانم از زیر آوار، چشم نامحرمی بر من بیفتد.»

الان چی؟🤔
🔥نه صدای انفجاری می‌شنویم تا بترسیم!
نه صدای آژیر خطری به گوش می‌رسد، تا به پناهگاه فرار کنیم!
نه زمان رضاخان قلدر است تا چادر و حجاب از سرمان بردارد!

#تلنگر
#حجاب
#به_قلم_آلاله

 نظر دهید »

بادبان را باید محکم کرد

31 فروردین 1402 توسط شهید محمود رضا بیضائی

بادبان را باید محکم کرد

⛵️زندگی پیچ در پیچ است و گاه امواج گوناگون این کشتی را از این سو به آن سو می کشاند.

💡 در این هنگام باید بادبان را محکم کرد و با ندای ملکوتی قرآن و مناجات و توسل، آن را به ساحل سعادت رساند و از فضایی که انسان را درگیر می‌کند و آرامشش را می‌گیرد؛ به فضای معنوی روی آورد تا روح و جسم آرامش خویش را در آن لحظات حساس و مواج حفظ نماید.🌱


#ایستگاه_فکر
#خانواده

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 25
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • ...
  • 29
  • ...
  • 30
  • 31
  • 32
  • ...
  • 151
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟