ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

آقا جان شما كه مستاجر نيستيد

31 شهریور 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

عبدالكريم كفاش؛ پيرمرد كفاشي بود كه وجود نازنين بقيه الله هر هفته به مغازه او مي آمدند. روزي از او سوال كردند كه اگر يك هفته نيايم چه مي‌كني؟ عرضه داشت: آقا قطعاً دق مي‌كنم!
آقا فرمودند: اگر غير از اين بود نمي آمدم!

مرحوم سید عبدالکریم کفّاش اجاره نشین بود. روزی صاحب خانه ایشان را جواب کرد. وی بلافاصله اسباب و اثاثیه خود را از منزل بیرون آورده و در کنار کوچه ای گذارده بود و از این بابت بسیار نگران به نظر می رسید.

در همان حال خدمت امام زمان(ارواحنا فداه) مشرّف می شوند. مرحوم آقا سید عبدالکریم می گوید: حضرت به من فرمودند: صابر باش!

عرض کردم: چَشم! اما مصیبت اجاره نشینی مصیبتی است که شما خانواده گرفتار آن نشده اید. آقا لبخندي زدند و فرمودند: برای تو منزل فراهم می شود. چیزی نگذشت که برخی از اهل خیر برای او منزلی خریدند و خیال ایشان از این جهت آسوده گردید.

منبع: کتاب روزنه هایی از عالم غیب
نویسنده: آیت الله سید محسن خرازی

 4 نظر

ده صلوات بفرستید

29 شهریور 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

پیامبر خدا (ص) فرمودند:

جبرئیل و اسرافیل و عزرائیل و میکائیل
نزدم آمدند، جبرئیل فرمود:

ای پیامبر خدا هر کس از امتت ده صلوات
بر تو بفرستد من بر پل صراط دستش را
خواهم گرفت و او را عبور می‌دهم
میکائیل فرمود: من هم از آب حوض کوثر
به او می‌نوشانم

اسرافیل هم فرمود:
منم سر به سجده می‌گذارم
و سر را بلند نخواهم کرد تا خداوند
همه‌ی گناهان او را نبخشاید
عزرائیل هم گفت: منم روح او را
همانند روح پیامبران قبض می‌کنم.

 درةالناصحین

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ 

‌‌

 2 نظر

سیره عبادی حضرت آیت الله بهجت

29 شهریور 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی


? (برگرفته از کتاب بهجت الدعاء؛ مجموعه عبادات، ادعیه، اذکار و دستورالعمل‌های عبادی مورد سفارش حضرت آيت‌الله بهجت رحمه‌الله)

? حضرت آیت الله بهجت، شروع عبادتشان از نیمه‌های شب بود. دو تا سه ساعت پیش از اذان صبح برای ادای نماز شب و عبادت از خواب برمی‌خاستند. زیر لب ذکر می‌گفتند و گاهی شعرهایی را زمزمه می‌کردند و پس از وضو مشغول عبادت و رازونیاز با خداوند متعال می‌شدند.

? پس از اقامۀ نماز صبح، به تعقیبات نماز مشغول می‌شدند.

? زیارت عاشورا و نمازش را به‌جا می‌آوردند و دعای علقمه را می‌خواندند. سپس صد لعن و صد سلام زیارت عاشورا را در میان کارهای روزمره و مسیر رفت‌وآمد به حرم یا کلاس می‌گفتند.

? بهجت‌الدعاء، ص١٣

 

 2 نظر

اینگونه بود

29 شهریور 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره:
بازوی آقا را محکم گرفته بود و ول نمی‌کرد، التماس می‌کرد، هی می‌گفت: «التماس دعا.» آقا چشم‌ها را بست؛ برگشت، لبخندی زد و دعایش کرد.
***
روز بعد دارو خواست. برایش که خریدم، بازویش را بالا زد، دیدم کبود شده بود.
***
دیدیم چاره‌ای نداریم، دوستان توی کوچه زنجیر کشیدند، برای حفاظت. وقتی دید، گفت: «لازم نیست، برش دارید! بگذارید مردم راحت باشند.» من به فکر آقا بودم، آقا به فکر مردم! دوست داشت در کنارشان باشد.
راحتی مردم را به ناراحتی خودش ترجیح می‌داد.
می‌گفت: «ما با این مردم متبرک می‌شویم.»
از ذهنم گذشت: «آقا چه نیازی به متبرک‌شدن با مردم دارد؟!»
بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت

? این بهشت، آن بهشت، ص۴٨

 نظر دهید »

شخصیت نگاری محرم

28 شهریور 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

هند همسر یزیدن معاویه
هند دختر عبدالله بن عامربن کریز بود ابن مخفف می نویسد سر امام حسین (علیه السلام) پیش روی یزید بود او با چوبدستی به سرآن حضرت اهانت می کرد یکی از اصحاب رسول خدا( صلی الله علیه وآله وسلم) ابوبرزه اسلمی اعتراض کردکه چوب به دهان کسی می زنی که بارها دیدم رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم) می بوسیده است مگر نه این است که شفیع تو در روز قیامت ابن زیاد وشفیع امام حسین(علیه السلام) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)خواهد بود . همسر یزید وقتی این سخنان راشنید لباسش را پیچید وازاندرون بیرون امد وگفت :آیا این سر امام حسین(علیه السلام) پسر فاطمه است ؟یزید گفت: آری سپس خواب خودرا که نشانگر عزادار بودن پیامبران وامام علی (علیه ا لسلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) وزنان مشهور بود بیان کرد.(منبع: عباس، عزیزی، لهوف، صصص 294-295)

 2 نظر

سبک زندگی آیت الله بهجت(قدس سره)

28 شهریور 1398 توسط شهید محمود رضا بیضائی

 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره:
با تک‌تک واژه‌هایش اُنس گرفته بود. عاشورا با گوشت و پوست و خونش عجین بود. هر روز زیارت عاشورا می‌خواند، با صد لعن و صد سلامش.
آرزو می‌کرد تا زمان مرگش، روزی بی‌توفیق نگذرد.
جواب بندگی‌اش را گرفت، و به آرزویش رسید.
دوست داشت واژه‌واژۀ کلمات نورانی‌اش را ره‌توشه سازد. در خانه که بود، اگر به‌حرکت لبانش ژرف می‌شدی، در می‌یافتی که همراه هر دانۀ تسبیح که انگشتش را می‌بوسد، می‌گوید:
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰا عَبْدِاللهِ، وَ عَلَی الْاَرْوٰاحِ الَّتٖی حَلَّتْ بِفِنٰآئِکَ…
بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت


? این بهشت، آن بهشت، ص۶٣

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 140
  • 141
  • 142
  • 143
  • 144
  • 145
  • ...
  • 146
  • ...
  • 147
  • 148
  • 149
  • ...
  • 150
  • 151
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟