ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

پویش کبوترانه

28 اردیبهشت 1403 توسط شهید محمود رضا بیضائی
پویش کبوترانه

سلام مولای من یا امام رضا(ع)
من همان پرنده زخمی‌ام که بال پروازم را شکارچی زمانه زخمی کرده و طبیبی برای مداوای بال پروازم نمی‌یابم.
می‌خواهم؛ بدون ترس و نگرانی از شکارچی زمانه پروازم به سوی بی‌نهایت را آغاز کنم، اما مگر این بال زخمی و نا امیدی توان پرواز می‌دهد؟
مولای من!
یا امام رضا(ع) شما که به آهوی دست شکارچی پناه دادید، به من هم پناه دهید، بال پروازم را ترمیم نمایید و طبیب همیشگی قلبم باشید.
مولای من!
آن کس که شما اهل البیت(ع) را داشته باشد چه غم دارد و چه کم دارد!

 نظر دهید »

این هم قسمت من بود

24 اردیبهشت 1403 توسط شهید محمود رضا بیضائی

این هم قسمت من بود

بوی نفت، در فضای مهمان خانه پیچیده بود. مرد نیمه خیز به سمت جلو رفت. صندلی را کمی به جلو، عقب حرکت داد. هیکل شُل و وِلش را بر روی صندلی رها نمود. موهای فرفری‌اش را کمی صاف کرد. سبیل پر پشتش را تاب داد.
دستانش را قلاب کرد و به پیشانی‌اش فشرد. در فکر فرو رفت، اشک گوشه چشمش را خیس کرد و تا انتهای صورتش سرازیر شد.
لُنگ رنگ رو رفته‌ای را از داخل کُت مشکی و نیمه پاره‌اش بیرون کشید. به صورتش مالید، عرق پیشانی‌اش را خشک کرد و اشک چشمانش را پاک کرد.
تُنک پلاستیکی سبز رنگ آب بر روی میز خودنمایی می‌کرد. لیوان استیل نیمه کجی بر روی میز قرار گرفته بود و چند پشه در کنار آن مسابقه گذاشته بودند. مرد پشه‌ها را با دستش به سمت دیگری هدایت کرد. لیوان را در دستش گرفت، لرزش دستانش مانع از نگه داشت لیوان در دستش می‌شد. لیوان از دستش به زمین افتاد.
خم شد تا لیوان را بردارد، یکی از پایه‌های صندلی کوچک‌تر بود، ناگهان از روی صندلی بر روی زمین افتاد. دستانش را به سمت میز دراز کرد تا کمی تعادل گیرد و ناگهان، تنگ آب از بالا به سمت پایین پرت شد و سر و روی مرد را خیس کرد.
مرد اشک ریزان سرش را به سوی آسمان بالا برد و
گفت: «خدایا! شکرت این هم قسمت من بود.»

 نظر دهید »

این ها بودنشان چه ارزشی دارد؟

22 اردیبهشت 1403 توسط شهید محمود رضا بیضائی

زمان و زندگی ما را با خود به کجا برده است. 

نمی دانم شاید در عالمی سیر می نماییم که فرسنگ ها از اینجا دور است. 

نمی دانم چرا بعضی ازآدم ها به خود اجازه می دهند که به حریم آرامش دیگران وارد شدوند و آزارشان بدهند، کتکشان بزنند، به آنان ظلم کنند و اجازه ندهند که یک روز را با آرامش زندگی کنند.

نمی دانم وجود چنین اشخاصی در زندگی به چه هدفی است. 

کاش انسان های این چنینی هیچ گاه به دنیا نمی آمدند. 

آخر همه را خسته کردند نه تنها آن یک فرد را ناراحت می کنند؛ بلکه کل آن افرادی که در آن محیط زندگی می کنند. 

این ها بودنشان چه ارزشی دارد؟ نمی دانم!

 نظر دهید »

لبیک گوی امام زمانش بود

19 اردیبهشت 1403 توسط شهید محمود رضا بیضائی

این روز ها ولادت خواهر است، خواهری که به دنبال برادر از شهری دور راه می افتد تا به ندای امام زمانش لبیک گوید، اما قسمت چیز دیگری بود و خداهر نصف راه می ماند و همان جا به رحمت ایزدی می پیوند. حضرت معصومه(س) را می گویم خواهری از جنس ولایتمداری و رهروی و لبیک گوی امام زمانش بود. 

 نظر دهید »

کوته نوشت

19 اردیبهشت 1403 توسط شهید محمود رضا بیضائی

زندگی در تلاطم کجا ست، بین رفتن و ماندن، آمدن و گذر کردن مانده است در حیطه زمانه و نمی داند به کدامین سو در حرکت است.

کاش! تحولی

کاش! نگاهی

کاش! کاش!

 نظر دهید »

دل گویه برای مادر

12 اردیبهشت 1403 توسط شهید محمود رضا بیضائی

مادر! 

این روزها فکرم به سوی تو است. کاش بیمار نبودی! 

کاش! دوباره زمان به دوران قبل بر می گشت و تو شاد و سالم بودی

ای کاش! من در این دنیا نبودم که تو بیمار باشی.

ای کاش! بیشتر با تو بودم، بیشتر قدر تو را می دانستم. 

بغض گلویم را می فشرد دوست دارم دوباره حالت خوب و سالم باشد و شاد باشی و بدون ناراحتی و غم زندگی خوبی را در پیش گیری.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 151
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟